ایران پرس- «آنگلا مرکل»، صدر اعظم آلمان پس از ۱۸ سال رهبری حزب دموکرات مسیحی در 7 دسامبر 2018 با این پست خداحافظی کرد؛ او قرار است تا پایان این دوره‌ انتخاباتی، یعنی ۲۰۲۱ ریاست دولت را به‌عهده داشته باشد.

مرکل در طی دوره صدارت خود القاب مختلفی مانند «قدرتمندترین زن جهان»، «نخستین صدراعظم زن آلمان»، «صدراعظم آمریکایی‌ها»، «رهبر اتحادیه اروپا»، «دخترک هلموت کهل» دریافت کرد.

نگلا مرکل بین سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۰ دبیرکل حزب دموکرات مسیحی آلمان بود و در سال ۲۰۰۰ رهبری حزب را به‌عهده گرفت و سپس از سال ۲۰۰۵ تاکنون پست صدراعظمی آلمان را برعهده داشته است. 

مرکل در کنگره دموکرات‌ مسیحی‌ها آخرین سخنرانی خود را به عنوان رهبر حزب ایراد کرد و علاوه بر برشمردن موفقیت‌های حزب در دوران ریاستش تاکید کرد: "من برای صدراعظم شدن زاده نشدم، من همیشه آرزویم این بوده که در مشاغلی که به‌عهده می‌گیریم آبرومندانه عمل کنم و آنها را آبرومندانه ترک کنم."

مرکل در بعد داخلی از هواداران سیاست های اقتصادی بازار آزاد و طرفدار پذیرش پناهجویان بوده و در بعد اروپایی نیز از هواداران سرسخت همگرایی اروپایی واتحادیه اروپا و مخالف «خودخواهی ملی‌گرایانه» است.

وی بین «ملی‌گرایی» و «میهن‌دوستی» تفاوت قائل و معتقد است: "میهن‌دوستی نباید باعث شود که افراد، منافع خود را با زیر پا گذاشتن حقوق دیگر ملت‌ها تامین کنند."

مرکل در مسیر تضعیف قدرت

به رغم جایگاه مرکل در عرصه سیاسی داخلی آلمان اما رویدادهای چند سال اخیر به تدریج موجب تضعیف موقعیت سیاسی وی و در نهایت اعلام کناره گیری از عرصه سیاست در سال 2021 شده است.

آنگلا مرکل در یک سال گذشته با انتقادهای زیادی ازجمله از سوی اعضای حزب و دولت ائتلافی خود قرار داشت؛ همین مسائل باعث شد که وی تصمیم به کناره گیری از ریاست حزب دموکرات مسیحی بگیرد.

در انتخابات درون حزبی «آنه گریت کرمپ کار نباور» Annegret ramp-Karrenbauer به عنوان رئیس حزب دموکرات مسیحی آلمان در دسامبر ۲۰۱۸ جانشین مرکل شد.

هر چند کرمپ کارنباور از یاران نزدیک مرکل محسوب می شود، با این حال انتظار می رود که در سال 2019 نیز چالش های زیادی در انتظار مرکل باشد.

خالفان دولت آلمان بر این باور هستند که صرف نظر کردن مرکل از کرسی ریاست حزب، موقعیت وی را متزلزل کرده و نشانه آغاز پایان کار صدر اعظم مقتدر آلمان است.

«ولفگانگ سیبل» کارشناس سیاسی آلمانی می گوید: "چشم پوشی مرکل از تصاحب مجدد کرسی ریاست حزب دموکرات مسیحی علاوه بر آلمان، بر سیاست های اتحادیه اروپا نیز تاثیرگذار خواهد بود."

در شرایطی که اتحادیه اروپا با مسایل مهمی دست به گریبان است، مواضع آلمان در این نهاد اروپایی احتمالا با این تصمیم تضعیف می شود.

این چالش ها در بعد داخلی به ویژه از جانب احزاب راست گرای افراطی برای پیروزی در انتخابات ایالتی به ویژه در شرق آلمان و نیز رقبای درون حزبی وی برای وادار کردنش به استعفای زود هنگام خواهد بود.

در بعد اروپایی نیز با توجه به برگزاری انتخابات پارلمان اروپا در مه 2019 و احتمال زیاد پیروزی احزاب راست گرای افراطی در کشورهای اروپایی و افزایش چالش های واگرایانه در سطح اروپا وضعیت خوبی در انتظار مرکل نیست.

«مانفرد وبر» معاون حزب دموکرات مسیحی ابراز امیدواری کرد: "مرکل علیرغم کناره گیری از ریاست حزب همچنان بر مسند صدر اعظمی باقی بماند."

به گفته وبر، وی صدایی قوی در اروپا بوده و در مسیر تحقق اهداف اروپایی چهره ای با نفوذ است.

 در بعد بین المللی نیز سیاست های ضد اروپایی «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا چه در بعد تجاری و چه در زمینه ناتو و سایر مسائل مورد اختلاف مانند برجام و توافق آب و هوایی پاریس باعث افزایش تقابل آلمان و آمریکا خواهد شد.

دگرگونی های سیاسی آلمان

عرصه سیاسی آلمان به عنوان مهمترین کشور اتحادیه اروپا که نقشی اساسی در تعیین سیاستهای اروپا دارد، در سه سال اخیر دستخوش دگرگونی های اساسی و بنیادی شده است.

در انتخابات های اخیر اعم از انتخابات پارلمانی سپتامبر 2017 و پس از آن در انتخابات های ایالتی باواریا و هسن در اکتبر 2018 احزاب سنتی آلمان یعنی ائتلاف احزاب مسیحی متشکل از «حزب دموکرات مسیحی» و «حزب سوسیال مسیحی» و نیز «حزب چپگرای سوسیال دموکرات» شکست های بزرگی را متحمل شدند.

در عوض احزاب رادیکال راست و چپ مانند حزب راست گرای افراطی «آلترناتیو برای آلمان» و حزب چپگرای رادیکال «سبزها» توانسته اند که موقعیت خود را تحکیم کرده و بسیاری از کرسی های احزاب سنتی را از آن خود کنند.

به ویژه حزب آلترناتیو برای آلمان هم اکنون در بسیاری از مناطق آلمان بدل به یک حزب قدرتمند شده است. این حزب در پارلمان‌های 10 ایالت از 16 ایالت این کشور و در پارلمان‌های همه ایالت‌های شرقی آلمان حضوری پر رنگ دارد.

این مساله بویژه با توجه به مخالفت این حزب با مهاجران مسلمان و اقدامات احتمالی علیه آنها با حضور در پارلمان آلمان اهمیت دارد. در واقع این حزب نخستین و اصلی‌ترین حزب مخالف سیاست‌های مهاجرتی دولت آلمان و ورود مهاجرین به این کشور است.

مردم آلمان رویگردان از احزاب سنتی

بسیاری از تحلیلگران معتقدند که نتایج انتخابات سال 2018، نشانه روی گردانی مردم آلمان از احزاب سنتی که همواره در دوره پس از جنگ جهانی دوم به تشکیل دولت های ائتلافی پرداخته اند و روی آوردن آنها به احزاب جدید و رادیکال است که با توجه به معضلاتی مانند معضل مهاجران و مشکلات اقتصادی به ویژه افزایش فقر به خصوص در شرق آلمان، شعارهای عامه پسند ارائه کرده و توانسته اند توجه شمار قابل توجهی از مردم آلمان را به خود جلب کنند.

اکنون در آلمان خشم مردم این کشور از گسترده شدن فقر عمومی به سمت پناهجویان رفته است که برای تقویت اقتصاد آلمان و در راستای سیاست «درهای باز» مرکل به این کشور وارد شده‌اند.

مرکل در سال ۲۰۱۵ بر پایه همین اعتقاد گفت: "ما از عهده‌ پذیرش پناهجویان برمی‌آییم." پس از آن بود که بیش از یک میلیون پناهجو به آلمان راه یافته و بدین ترتیب بهانه ای برای انتقاد به مرکل از جانب راست‌گرایان افراطی گشوده شد.اما مرکل هنوز هم معتقد است که تصمیمش درست بوده است.

هر چند قبل از برگزاری انتخابات سراسری پارلمانی سپتامبر 2017 آلمان، درجریان برگزاری انتخابات ایالتی، روند کاهش آرای اتحادیه احزاب مسیحی وحزب سوسیال دموکرات آغاز شده بود، اما در انتخابات سراسری سپتامبر2017 این موضوع کاملا عیان گشت.

دراین انتخابات، اتحادیه احزاب مسیحی به ریاست آنگلا مرکل وحزب سوسیال دموکرات با ازدست دادن بسیاری از آرای خود، شکست بزرگی را متحمل شدند.

اتحادیه احزاب مسیحی به رغم آنکه بیشترین آرا را کسب کردند، اما به نسبت دوره قبل آرای خود را از دست دادند و حزب سوسیال دموکرات نیز به یکی از بدترین نتایج طول فعالیت خود دست یافت.

در مقابل حزب راست گرای افراطی آلترناتیو برای آلمان با کسب حدود 13 درصد آرا توانست به پارلمان راه یابد. حزب سبزها نیز حدود 10 درصد آراء را به دست آورد. حزب سوسیال دموکرات پس از این انتخابات اعلام کرد که دیگر در دولت ائتلافی مرکل مشارکت نخواهد کرد.

پس از شکست تلاش های مرکل برای تشکیل دولت ائتلافی با شرکت احزاب دموکرات آزاد و سبزها، وی ناچار شد تا پس از مدتها مذاکره و پذیرش قبول شروط احزاب ائتلافی، در نهایت دولت ائتلافی جدید معروف به ائتلاف بزرگ مرکب از حزب دموکرات مسیحی، حزب سوسیال مسیحی و حزب سوسیال دموکرات در مارس 2018 تشکیل دهد.

با این حال همین ناتوانی مرکل در تشکیل دولت که حدود پنج ماه به طول انجامید از علائم افول نفوذ و قدرت وی در عرصه سیاسی آلمان تلقی شد و روند نزولی حیات سیاسی صدر اعظم آلمان از همانجا آغاز شد.

روند طولانی مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی جدید در آلمان از همان ابتدا تاثیر بدی روی محبوبیت این دولت در بین شهروندان گذاشته و اتفاقات و چالش های بعدی هم به تشدید اوضاع دامن زد، بدین ترتیب نه فقط مرکل از محبوبیت سابق برخوردار نبود، بلکه انتقادات درون حزبی از وی افزایش یافته بود. بدین ترتیب چهارمین دوره صدر اعظمی مرکل به کام وی تلخ شد.

برگزاری انتخابات ایالتی در باواریا و هسن در سال 2018 به منزله تیر خلاصی برای حیات سیاسی مرکل بود. مرکل بعد از شکست تلخ حزبش در انتخابات ایالتی هسن در سخنانی اعلام کرد که دیگر برای ریاست حزب دموکرات مسیحی نامزد نشده و بعد از پایان این دوره قانونگذاری از صدراعظمی آلمان هم کناره گیری خواهد کرد.

این دوره قانونگذاری تا پاییز سال 2021 طول می کشد. به این ترتیب، بیش از یک سال پس از انتخابات پارلمانی 2017 و شروع کار دولت ائتلافی جدید، مرکل دیگر نتوانست در برابر چالش ها و روند نزولی محبوبیت دولت ائتلافی دوام بیاورد و با این اعترافات، جدایی خود از دنیای سیاست را اعلام کرد.

با این حال برخی سیاستمداران معتقدند که مرکل حتی تا آن تاریخ هم دوام نخواهد آورد.

«زیگمار گابریل» وزیر امور خارجه سابق آلمان و از اعضای حزب سوسیال دموکرات در این باره گفت: "دوران صدر اعظمی مرکل خیلی زودتر از زمانی که وی اعلام کرده و حداکثر تا ماه می سال 2019 به اتمام رسیده و ائتلاف بزرگ هم از هم خواهد پاشید."

مرکل به مقام‌های حزب خود گفته بود که بعد از شکست حزب وی و حزب سوسیال دموکرات در انتخابات ایالت هسن، تصمیم گرفته برای رهبری حزب نامزد نشود.

تلاش مرکل برای ابقا در سمت صدراعظمی آلمان

با وجود این مرکل تاکید کرده که قصد دارد همچنان صدر اعظم آلمان باقی بماند. این در تقابل با موضع‌گیری‌های قبلی مرکل بود که رهبری حزب را با صدراعظمی مرتبط دانسته بود، به این معنی که گفته بود تنها در صورتی صدراعظم خواهد ماند که رهبر حزب هم باشد.

با این حال مرکل سرانجام ناچار شد تا با سمت ریاست حزب دموکرات مسیحی خداحافظی کند و تنها به داشتن پست صدر اعظمی اکتفا نماید.

به گفته «جنی هیل» کارشناس سیاسی: "تازه‌ترین عقب‌نشینی مرکل در حالی صورت گرفت که او و حزبش سال ناموفقی را پشت سر گذاشته‌اند که شاهد بحرانی پس از بحران دیگر بوده است."

افول سیاسی مرکل مسلما تبعات زیادی برای عرصه داخلی و خارجی آلمان به همراه خواهد داشت. مسلما در دوره باقیمانده از زمامداری مرکل، با توجه به افزایش قدرت احزاب مخالف رادیکال اعم از راست و چپ سیاستهای وی در عرصه اقتصادی و نیز در زمینه مهاجران با مخالفت ها و چالش های بیشتری مواجه شده و وی از اقتدار کمتری در برخورد با مسائل داخلی برخوردار خواهد بود.

اما در اتحادیه اروپا این نگرانی غلبه دارد که مبارزه برای جانشینی مرکل بتواند قدرت تصمیم گیری آلمان در سطح این اتحادیه را در دراز مدت فلج کند. کما اینکه در دوران مذاکرات طولانی برای تشکیل دولت ائتلافی  پس از در انتخابات پارلمانی 2017 که حدود پنج ماه طول کشید، بروکسل برای تصمیم گیری های مهم منتظر نتیجه این مذاکرات در آلمان بود.

کناره گیری مرکل بر پیشبرد اصلاحات مد نظر «امانوئل مکرون» رئیس جمهوری فرانسه در اتحادیه اروپا نیز تاثیر منفی خواهد نهاد. مکرون به تنهایی به دشواری خواهد توانست برنامه های اصلاحی بلند پروازانه خود در اتحادیه اروپا را پیش ببرد.

هم چنین تضعیف و کناره گیری مرکل در نهایت به نفع راست گرایان افراطی در جریان انتخابات پارلمان اروپا در مه 2019 خواهد بود و منجر به شانس بالای آنها برای کسب کرسی های جدید در نهاد قانونگذاری اروپا خواهدشد.

با این حال برخی تحلیلگران آلمانی معتقدند که برای اتحادیه اروپا رویکرد کلی حزب حاکم یعنی حزب دموکرات مسیحی آلمان بیش از مرکل و رویکردهای وی اهمیت دارد. 

«مارک دوبو» کارشناس سیاسی آلمانی در این باره می گوید: "بروکسل از اقدامات اروپا ستیزان آلمانی هراسی ندارد، چرا که حزب دموکرات مسیحی به عنوان حزبی که بیشتر از همه طرفدار اروپاست، همچنان به راه خود ادامه می دهد."

در صورت ادامه موفقیت های احزاب راستگرا می توان این گونه نتیجه گیری کرد که اتحادیه اروپا با توجه به برگزیت و رویکرد اروپایی ترامپ بیش از گذشته با خطر فروپاشی روبه رو است.

بدون مشارکت بانک مرکزی آلمان در طرح های اتحادیه اروپا برای یورو، بدون شک این واحد پولی به زودی در معرض فروپاشی قرار می‌گیرد.

دیگر خبری از پذیرش مهاجران جدید نخواهد بود و حتی اخراج پناهندگان فعلی نیز می‌تواند در دستور کار اروپایی‌ها قرار گیرد. به ویژه اینکه در حال حاضر ایتالیا و مجارستان به عنوان محور راست‌گرایی در اتحادیه اروپا محسوب می شوند.

افول مرکل و کنار رفتن وی از عرصه سیاست اروپایی می‌تواند آغازگر دومینویی باشد که در نهایت شکل متفاوتی به اروپای فعلی و دنیای غرب خواهد داد.

نویسنده: سيدرضا مير طاهر

تهیه شده در «گروه گروه اروپا، آمریکا و آفریقا» اداره کل خبر و تفسیر برون‌مرزی

116