ایران پرس- دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا با رونمایی از دکترین تازه سیاست خارجی خود، به مدل دولت جرج بوش پسر در زمینه معرفی ایران به عنوان «محور شرارت» بازگشت.

به نظر می رسد که استراتژیست های نزدیک به ترامپ، سه محور اصلی در قبال ضدیت با تهران را در دستور کار خود قرار داده اند.

اول، مخالفت با ایران زیر لوای موضع گیری علیه برجام؛ دوم، زیرسوال بردن سیاست های دفاعی و هجمه به برنامه موشکی ایران و سوم نیز طرح مخالفت با برنامه های منطقه ای ایران که واشنگتن سعی می کند آن را نوعی مداخله جویی توصیف کند.

دونالد ترامپ ابتدا گمان می کرد که می تواند با فشار بر ایران به این بهانه که می خواهد توافق هسته ای را از بین ببرد، برای دکترین ایران هراسانه خود مشروعیتی کسب کند.

ترامپ چه در جریان مناظره های انتخاباتی و چه پس از آن، در موضع گیری های بعدی خود، به طور مداوم علیه برجام و آنچه او «توافق بد» می نامید نطق کرد و حتی وعده داد که در اولین روز ریاست جمهوری، توافق هسته ای را پاره خواهد کرد.

این موضع گیری البته با واکنش قاطعانه تهران روبرو شد.

رهبر معظم انقلاب صراحتاً فرمودند که اگر آمریکا توافق را پاره کند، ایران آن را به آتش خواهد کشید.

این قاطعیت باعث شد تا اکنون با گذشت حدود یک سال از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، او نه فقط توافق هسته ای ایران و 1+5 را زیر پا نگذارد، بلکه حتی از همراهی کنگره در بازگردانیدن تحریم های هسته ای نیز ناکام مانده و قدرت اجماع سازی علیه ایران را از دست بدهد.

شکست ترامپ در مخالفت‌هایش از برجام

ترامپ وقتی که متوجه شد سیاست هایش علیه برجام نمی تواند با همراهی سایر کشورهای متحد روبرو شود و او در مخالفت با تهران تنها مانده است، سعی کرد به تاکتیک دوم روی آورده و به جای توافق هسته ای، برنامه موشکی ایران را هدف قرار دهد.

در همین راستا نیکی هیلی به تازگی یک نمایش ساختگی در زمینه کمک موشکی ایران به انصارالله یمن به راه انداخت که البته بازهم با همراهی سایر کشورها روبرو نشد.

هرچند پاریس و برخی دیگر از دولت های منطقه ای می کوشند تا همچنان فشار بر ایران برای توسعه برنامه موشکی را ادامه دهند اما حتی این رویکردهای ایران هراسانه نیز به دلیل نبود مدارک کافی و اساساً نادرستی و تهمت ناروا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، بی نتیجه مانده است.

تاکتیک «انقلاب هراسی»؛ راهبرد «سد نفوذ» امریکا علیه ایران

در گام آخر، دولت ترامپ تلاش دارد تا به کمک متحدان منطقه ای خود، نوعی راهبرد «سد نفوذ» علیه ایران را به اجرا گذاشته و به جای ایران‌هراسی یا شیعه‌هراسی، از تاکتیک «انقلاب‌هراسی» استفاده کند؛ نتیجه این راهبرد، حمله به مواضع تهران در خصوص تحولات غرب آسیاست.

واضح است که ترامپ در یکسال گذشته به دلیل مشکلات داخلی و نیز درگیر بودن با بحران اقتصادی و چالش در شرق آسیا، از قدرت کافی برای اینکه به مسائل ایران بپردازد برخوردار نبوده است.

رونمایی از سند دکترین جدید امنیت ملی ایالات متحده نیز نشان می دهد که دولت آمریکا هیچ برنامه ای برای اثرگذاری بر منطقه و بهبود وضعیت خود در خاورمیانه ندارد.

در شرایط کنونی، همچنان محور مقاومت دست برتر را در تحولات داشته و آمریکا بعید است با بهانه تراشی های سه گانه اش، شانسی برای تغییر معادلات قدرت داشته باشد.

نویسنده: مصطفی انتظاری هروی

133/110

بیشتر بخوانید:

ایران در مقابل بدعهدی‌های امریکا؛ امریکا بازنده لغو برجام/ تحلیل

تشدید فعالیت های ضد ایرانی دولت امریکا / تحلیل

رئیس جمهوری امریکا محرک افزایش تنش‌ها با ایران