ایران پرس: سحرگاه ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری، ستاره ای دیگر از افق سر به فلک کشیده اسلام نمایان گشت و عالم بشریت را فروزان نمود.

در این روز فرزند پاکی از آل محمد (ص) پا به عرصه وجود نهاد و چهره تاریخ را دگرگون ساخت .این دهمین حجت خدا بعد از پدرش امام جواد بود که بیرق اسلام را بر دست گرفت.

امام علی نقی (ع) پیشوای دهم مسلمانان جهان است که با ولادتش نور و نشاط را  در صحرای خشک و غم زده عربستان متجلی ساخت.

آن برگزیده خدا در در مدینه چشم به جهان گشود.

او از برگزیدگان خدا و از اهل بیت پیامبر گرامی اسلام است که گفتار و رفتارشان ترسیم کننده حیات طیبه انسانی و وجودشان ، تبلور ارزشهای پاک الهی است. القاب متعددی برای امام دهم ذکر شده است؛ از جمله: هادی، متوکل، ناصح، متقی، مرتضی، نقی، زکی و ... اما مشهورترین لقب ایشان «هادی» است.

امام علی النقی ملقب به هادی (ع)، خود در معرفی اهل بیت پیامبر می فرماید: « امامان ، معدن رحمت، گنجینه داران دانش ،‌ قله بردباری و حلم ، بنیان های کرامت، عصاره و برگزیده پیامبران ، چراغ های تاریکی ها ... و حجت های خدا بر جهانیان هستند.»

 

ویژگی بارز امامان شیعه، روشنگری و هدایت جامعه به سوی رستگاری و نیکبختی است.

امام هادی بعد از شهادت پدر در سن ۸ سالگی رسالت امامت را بر دوش گرفت و دوران امامت وی همزمان با خلافت شش تن از خلفای عباسی بود که هر کدام از آنها امام را مورد اذیت و آزار قرار می‌دادند ولی بیشترین سهم را متوکل برعهده داشت و کینه او نسبت به خاندان نبوت بسیار بود.

با این حال ،همه سختی ها و سخت گیری های بنی عباس، موجب نشد امام حتی لحظه ای از رسالت توحیدی و ماموریت مهم هدایت گری دست بکشد. امام در حالی که هشت سال از دوران نورانی امامت خود را در مدینه، آن هم تحت نظر و با داشتن شرایط خاص، گذرانده بود مورد حسد متوکل قرار گرفت و به سامرا تبعید شد. برای متوکل قابل تحمل نبود که مردم، در مشکلات و مسائل خوداز امام مدد جویند و دلهای اندوهگین خود را با دیدار ایشان التیام بخشند.

متوکل می پنداشت که با دور شدن امام هادی از مدینه، پایگاههای مردمی ایشان از هم گسیخته خواهد شد اما غافل از این حقیقت بود که هرجا امام وحجت خدا قدم بگذارد وجودش چون مغناطیسی قوی  دلهای مشتاق و علاقمند رابه خود جذب خواهد کرد.

هادی از ریشه هدایت است و برای هدایت دو معنا تعریف کرده اند اول ارائه طریق و دوم رساندن به مقصد و مطلوب.

با این وصف می توان گفت «هادی» کسی است که  اولا مقصد و مطلوب را خوب بشناسد، ثانیا: مسیر و راه را خوب بلد باشد و ثالثا: جوینده راه را نیز به مسیر رهنمون شود. این ویژگی کاملا در مورد پیشوای دهم شیعیان، صادق است؛ چرا که او هم مقصد و مطلوب از خلقت این جهان را به خوبی می شناخت؛ هم مسیر و راه سعادت و کمال را به خوبی بلد بود و هم مانند خورشید فروزان، روشنی بخش جان های پاک و راهنمای جویندگان حق و حقیقت بود.امام هادی (ع) در طول دوران 34 ساله امامت و زعامت خویش، با وجود شرایط بسیار دشواری که در آن قرار داشت، همچون خورشیدی فروزان، به نورافشانی و هدایت امت پرداختند.

حضرت علی النقی (ع)، خورشیدى نبود که تنها بر دل ‏هاى مسلمانان بتابد و به آنها گرمی و حیات بخشد. نور وجودش، همه هستى را روشنى مى‏ بخشید و دل‏ ها و زبان ‏ها را به فروتنى وا مى‏ داشت نه تنها شیعیان و دوستداران آن حضرت، بلکه بزرگانى از همه مذاهب و ادیان را وادار به اعتراف به مقام والاى علمى و شخصیتى خویش مى‏ کرد.

ایشان در معرفی سیمای تابناک اسلام اصیل و افشای خطوط انحرافی که در جامعه جریان یافته بود، تلاش بسیار کرد. آن حضرت با استدلال و منطق به مبارزه با عقاید و اندیشه های انحرافی پرداخت.

شرکت در جلسات مناظره نیز بخشی از روشهای امام هادی (ع ) در بیان حقایق دین اسلام بود . در این مناظرات دانشمندان بزرگ آن روزگار چون "ابن سکیت" و " یحیی بن اکثم" نیز حضور داشتند. آن حضرت با سخنانی مستدل و منطقی  مسائل سیاسی؛ اجتماعی ،حقوقی و عقیدتی و سوالات مختلف را پاسخ می گفت."ابن صبٌاغ مالکی"، اندیشمند مسلمان، درمورد ویژگیهای امام هادی (ع) چنین می گوید :« فضیلت علی بن محمد (امام هادی) زبانزد خاص و عام بود. اخلاقش پسندیده، رفتارش عادلانه و دوستیهایش خیرخواهانه بود او مانند خورشید در اوج آسمان فضائل و کمالات می درخشید. »

حضرت علی النقی (ع ) در مدت حدود بیست سال اقامت در شهر سامرا و تحت شدید ترین مراقبت های حاکمان ظالم عباسی، اقدامات چشمگیری، در راستای هدایت انسانها انجام دادند که برخی از مهترین آنها عبارتند از :ملاقات حضوری و ارتباط های مخفیانه با پیروان خود، تقویت مراکز اصلی شیعه ، موضع گیری در برابر انحرافات و تأئید و ارجاع به فقها. بنا بر شواهد تاریخی،  مهمترین نقش‌ محوری امام هادی(ع) در هدایت جامعه ، تقویت مراکز علمی بود.

آن حضرت  افراد مستعد را شناسایی و جذب می کرد و آنان را به چراغ علم و معرفت مجهز می ساخت. گرچه اعمال فشار ازسوی حاکمیت ، مانع دستیابی کامل تشنگان دانش و آگاهی، به این سرچشمه جوشان دانش و حکمت می شد ولی جویندگان معرفت به هر شکل ممکن، خود را به امام می رساندند و در حد ظرفیت خود، از این اقیانوس بیکران، بهره می گرفتند. شمار شاگردان برجسته آن حضرت را بالغ بر 185 تن برشمرده اند که همگی از دانشمندان و بزرگان علمی روزگار خود به شمار می آمدند. شخصیتهایی چون عبدالعظیم حسنی و ابن سِکیت اهوازی در مکتب امام هادی (ع) درخشیدند.

 

در دوره امام هادی (ع)، نیز رواج اندیشه های جدید کلامی و عقاید انحرافی ، انواع نابسامانی های فکری و اعتقادی را به بار آورده بود. دراین میان اگر تدابیر و سیاستهای هوشمندانه امام هادی (ع) نبود، عقاید بنیانی اسلام ، درمعرض تهدید جدی قرار می گرفت و بدعت و انحراف در دین پدید می آمد.

یکی از رایج ترین بحث های کلامی و اعتقادی در عصر امام هادی، موضوع مخلوق بودن قرآن بود که متکلمان را به خود مشغول ساخته بود.

معتزله، قرآن کریم را مخلوق می دانستند و آن را از صفات باری تعالی می شمردند، ولی اشاعره قرآن را قدیم و غیرمخلوق می انگاشتند. جرقه های این کشمکش در عصر عباسیان به اوج خود رسید.

امام هادی (ع) با بدعت شمردن این بحث ها، خط سیر حقیقی مکتب اسلام را برای پیروان خود ترسیم کرد. ایشان برای تنویر اذهان پیروان خود نوشت:

« به نام خداوند بخشایشگر مهربان.

پروردگار، ما را از فتنه های این روزگار، در امان دارد که در این صورت، بزرگترین مرحمت را حق ما کرده است . در غیر این صورت ، چیزی جز نابودی و بدبختی، نصیب کسی نخواهد شد. نظر من درباره جدالی که بر سر قرآن در گرفته، این است که این موضوع  بدعت است ... همانا خالقی جز خدا وجود ندارد و جز او، همه، آفریدگانش هستند. قرآن نیز کلام خداوند بزرگ است. خدای سبحان، قرآن را برای زمان خاص و مردمی خاص قرار نداده است. از این رو، قرآن ثابت، در هر زمان نو / و نزد هر ملتی تازه است. خداوند شما و ما را در شمار افرادی قرار دهد که این آیه آنها را چنین وصف کرده است: همانان که در نهان از پروردگارشان می ترسند و از قیامت بیم دارند.» ( سوره انبیاء آیه 49 )

امام هادی (ع) همواره بسان خورشید تابان نور افشانی می کنند  و هر کس که خود را در معرض این تابش گرمابخش و حیات آفرین قرار دهد مسلما پای در وادی هدایت و سعادت گذاشته و به اندازه ظرف خود از این چشمه های زلال هستی بهره مند می شود؛ اما در عین حال ،اگر فرد یا افراد با اراده و اختیار خود، به این منابع انرژی و نور و حیات پشت کند، خود را در ورطه نابودی و هلاکت انداخته است.

زینب مقدسی