ایران پرس: امروز هشتم ربیع الاول و مصادف با شهادت امام مظلوم و غریبی است که در سال 260 هجری در سامرا به شهادت رسید.

امام یازدهم مسلمانان، امام حسن عسگری (ع) که با رفتارهای زیبا، عبادت‌های عارفانه و اخلاق‌های پیامبرگونه خود، دل‌ها را مجذوب می کرد و به راه حق هدایت می نمود.

امامت، یک‌ اصل‌ اساسی‌ از اصول‌ اعتقادی‌ پیروان‌ مکتب‌ اهل بیت (ع) است. از دیدگاه‌ این‌ مکتب، امامان، ادامه دهندگان رسالتی هستند که خداوند بر دوش‌ پیامبر خاتم (ص) گذارد و آنان مشعل های هدایت و کشتی نجات اُمت هستند و زمین هیچگاه از امام و پیشوا خالی نخواهد ماند.

امام رضا (ع) هشتمین پیشوا از نسل رسول خدا (ص) می فرمایند: "جد‌اً‌ شأن‌ امامت‌ برتر و بالاتر از آن‌ است‌ که با عقل‌ و اندیشۀ‌ عادی‌ بتوان‌ شناخت؛ یا با رأی‌ و نظر مردم، آن‌ را به‌ دست‌ آورد و یا با تعیین‌ و انتخاب‌ مردم، آن‌ را تعیین‌ کرد."

بدین ترتیب این جانشینان راستین، دارای صفاتی درخشان و دارای مقام و منزلتی الهی هستند. امام‌ به‌ طور مستمر با امدادهای‌ غیبی‌ و الهامات آسمانی،‌ مورد حمایت‌ و تأیید قرار دارد و بدین جهت‌ امام‌ در هر عصری‌، از بالاترین‌ درجۀ علم‌ و آگاهی‌ برخوردار است. او از همۀ‌ مصالح‌ و اسرار لازم‌ برای‌ سعادت‌ دنیا و آخرت‌ مردم‌ آگاه‌ است. امام‌ دارای‌ صفت‌ عصمت‌ بوده و‌ از گناه‌ و لغزش‌ در امان‌ است‌ بنابراین‌ امام‌ در هر عصری‌ با تقواترین‌ و عادلترین‌ انسان‌ زمان‌ خویش است و در بالاترین‌ درجۀ‌ فضیلت‌ اخلاقی‌ و عملی‌ قرار دارد.

در احادیث و روایات مستند از مقام امامت‌ سخن گفته شده است که این مقام یک مسئولیت سنگین از جانب خداست و امام دارای یک‌ استعداد و شایستگی‌ ویژه‌ای‌ است‌ که‌ این‌ شایستگی‌، از عطا و عنایت‌ الهی‌ سرچشمه می گیرد. اطاعت‌ و پیروی‌ امام‌ در ظاهر و باطن‌ و در امور مربوط‌ به‌ دنیا و آخرت‌ سبب‌ نجات‌ و سعادت‌ انسان می شود و بر مسلمین واجب است.

نسل امامان در سلاله رسول خدا (ص) نهاده شده است. تعداد امامان دوازده نفر می باشد که آخرین امام یعنی حضرت مهدی (عج) در غیبت به سر می برند و منجی آخر الزمان هستند.

در محضر شریف امام حسن عسگری (ع) 

با این مقدمه در محضر شریف امام یازدهم، امام حسن عسگری (ع) حاضر می شویم و با احترام ، پای درس ایشان می نشینیم تا جان خویش را با رهنمودهای آن امام همام ، معطر سازیم:

اسم شریف آن حضرت، حسن و کنیه‌اش ابومحمد و مشهورترین لقب ‌هاى ایشان زکیّ و عسگرى است. خالص، هادی، خاص، صامت، سراج، تقی، از دیگر القاب آن امام همام هستند. همچنین «ابن الرضا» عنوانى است که امام یازدهم و پدر و جدّ بزرگوارشان به آن شهرت یافته ‌اند. مادر ایشان را با فضیلت‌ترین زنان عصر خود دانسته‌اند. امام هادی (ع) در ثنای این بانوی مکرمه فرموده اند: "سَلِیل نام برحقی برای اوست چرا که او از هر آفت و نقص و پلیدی و ناپاکی ، بیرون کشیده شده است."

امام حسن(ع) در زیر سایه پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) و در دامن مادر پاک و ارجمندشان، بانو سلیل (س)، پرورش یافت و رشد و نمو کرد. اما از آنجا که زندگی ائمه معصومین (ع) هر یک به نوعی با سختی ‌های بسیاری روبه‌رو بوده است، در زندگی امام حسن عسگری نیز تنگناها و غربت ایشان، نمود بالایی دارد.

آن حضرت دو سال پس از تولد به دستور متوکل عباسی خلیفه ستمگر، به همراه خانواده اش به شهر سامرا تبعید شدند. در آن شهر که شهری نظامی و پادگانی بود، امام هادی (ع) و پس از ایشان امام حسن عسگری را به شدت تحت نظر داشتند و کوچکترین ارتباط آن حضرت با شیعیان و خانواده ایشان را رصد می کردند و شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع) نمی توانستند به راحتی با آن حضرت در ارتباط باشند و ایشان با واسطه، با شیعیان ارتباط می گرفتند و سوالات و نیازهای آنان را برطرف می کردند.

آن حضرت بیشتر در زندان های متوکل به سر بردند و بیشترین سختی ها را در آن زندان‌ها، تحمل کردند. اما تقوا، تواضع، فروتنی، سخن نیکو و شخصیت بی نظیر و عارفانه امام حسن عسگری حتی در دل زندان های مخوف متوکل، دلها را به سوی حق جذب می کرد و به خدا پیوند می زد.

حرم مطهر امام حسن عسگری

از محمد بن اسماعیل علوى روایت شده است: "حضرت عسگری(ع) را نزد «على بن اوتاش» زندانی کردند. علی بن اوتاش، از دشمنان سخت‌ترین اهل بیت پیامبر (ص) بود و بسیار با خشونت نسبت به فرزندان و خاندان رسول خدا (ص) رفتار می ‌کرد. از سوی متوکل به او دستور دادند: هر چه می ‌توانى نسبت به امام سخت‌ گیر باش و ایشان را آزار و اذیت کن."

محمد بن اسماعیل گوید: "بیش از یک روز نگذشت که آن مرد در برابر آن حضرت بسیار فروتن شد. او آنچنان امام حسن عسگری (ع) را احترام می کرد و بزرگ می داشت که حتی در چشمان امام خیره نمی شد و سر به زیر بود. هنگامى که امام (ع) از پیش او رفت، آن مرد از بهترین شیعیان خوش عقیده شده بود و از دوستداران اهل بیت (ع) و امام حسن عسکری شده بود."

امام حسن عسگری سازش و مدارا با مردم نااهل و مخالف را بسیار سفارش می کردند و می فرمودند مدارا با مردم نااهل، بهتر از هر صدقه‌ای است چراکه در این صورت با رفتار مناسب شما ممکن است همان دشمن به دوست تبدیل شود و راه راستین را بیابد.

امام حسن عسگری (ع) به هر کس که می رسید، سلام می کرد و در برخوردهای خود بسیار مؤدب و فروتن بود. ایشان تواضع را نعمتی بزرگ بیان می کنند که حسد حسودان را بر نمی انگیزد و همگان را به تواضع و فروتنی در رفتار و دوری از کبر و تفاخر دعوت می کنند.

امام عسگری (ع) همانند پدران گرامی خود در توجه به عبادت خدا نمونه بود. آن حضرت به هنگام نماز از هر کاری دست می کشید و چیزی را بر نماز مقدم نمی داشت.

ابوهاشم جعفری در این مورد می گوید: "روزی به محضر امام یازدهم مشرف شدم، امام مشغول نوشتن چیزی بود، وقت نماز رسید، امام نوشته را کنار گذاشته و به نماز ایستاد..."

هنگامی که متوکل دو نفر از بدترین و سختگیرترین زندانبانان خود را بر امام عسگری (ع) گماشت پس از مدتی همگان دیدند که آن دو در اثر معاشرت با امام منقلب شده و در عبادت و مناجات به مراحل عالی قدم گذاشته اند.

پس آن دو زندانبان را فراخواندند و پرسیدند ابن الرضا (امام عسگری) چگونه است که شما را چنین متحول کرده است؟ آنان پاسخ دادند: "ما چه بگوییم در مورد کسی که روزها روزه می گیرد و همه شب به عبادت می ایستد و به غیر ذکر و سخن خدا هیچ سخن دیگری بر زبان نمی آورد و هنگامی که به ما نظاره می کند، بر بدن ما لرزه افتاده و کنترل خود را از دست می دهیم!"

امام حسن عسگری در سفارش خود به شیعیان می فرمایند:

"شما را به ترس از خدا و پارسایى در دین خود و کوشش در راه خدا و راستگویى توصیه می‌کنم، و به امانت‌دارى از هر کسى که بوده باشد، خوب و یا بد، وفادار باشید، و به طول دادن سجده‌ها و خوش همسایگى سفارش می‌کنم که محمد(ص) بدین روش بوده است. در قبیله‌هاى آنان (اهل سنّت) نماز بخوانید و بر سر جنازه آنها حضور یابید و بیمارهایشان را عیادت و حقوقشان را ادا کنید؛ زیرا هر کس از شما که در دیانت خود پارسایى پیشه کرد و راست گفت و امانت‌دار بود و با مردم خوش‌رفتارى کرد و گفتند: «این (فرد) یک شیعه است» من از این امر، شادمان می‌شوم. از خدا بپرهیزید و زینتى باشید براى ما و نه مایه زشتى و ننگ. هر گونه دوستى را براى ما جلب کنید و هر زشتى را از ما بگردانید؛ چون هر خوبى که درباره ما گفته شود، ما شایسته آنیم و هر بدى که درباره ما گفته شود، ما چنان نیستیم. ما را در کتاب خدا، حقى است ثابت و قرابتى که با رسول خدا(ص) داریم و خداوند، ما را پاک شمرده و احدى مدعى این (کرامت) نیست، مگر دروغگو. خدا و مرگ را بسیار یاد آرید و قرآن بخوانید و بر پیامبر(ص) بسیار درود فرستید که درود بر رسول خدا(ص) ده حسنه دارد. آنچه را به شما توصیه کردم، خوب به خاطر بسپارید. شما را به خدا می‌سپارم و بر شما درود می‌فرستم."

مریم رادان