ایران پرس: 5 روز از مرگ غم انگیز مهسا امینی، دختر 22 ساله سقزی می گذرد. اتفاق دردناکی که احساسات عموم مردم ایران را جریحه دار کرد و واکنش‌های بسیاری در داخل و خارج کشور در پی داشت.

مهسا امینی که هفته گذشته برای یک سفر خانوادگی در تهران به سر می برد، پس از انتقال به مرکز پلیس امنیت اخلاقی تهران، در سالن جلسه آموزشی حجاب بیهوش و به بیمارستان انتقال داده شد که متاسفانه روز جمعه 25 شهریور بر اثر مرگ مغزی درگذشت.

این اتفاق ناگهانی برای دختری جوان، شوک بزرگی به جامعه وارد کرد و آحاد جامعه از سیاسیون و دولتمردان، ورزشکاران و هنرمندان، جوانان و دانشجویان و ... را متاثر کرد.

نخستین واکنش های جامعه فضای مجازی را پر کرد و همزمان، مقامات جمهوری اسلامی در رده‌های مختلف، متعهد به پیگیری ماجرا و پاسخگویی به افکار عمومی مردم شدند.

به طوری که سید ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور که برای شرکت در نشست شانگهای در ازبکستان به سر می‌برد، به وزیر کشور دستور داد؛ علت و جزئیات موضوع را با فوریت و دقت به‌صورت ویژه بررسی و نتیجه را گزارش کند. وی پس از بازگشت از سفر نیز در گفت‌وگویی تلفنی با خانواده مهسا ضمن ابراز همدردی با آنان، مهسا را دختر خود نامید و قول داد که حادثه با دقت رسیدگی خواهد شد، قولی که پدر مهسا آن را «قوت قلب و امیدی» برای خود می داند.

از سوی دیگر، غلامحسین محسنی اژه‌ای رئیس قوه قضاییه نیز به خانواده داغدار مهسا اطمینان داد پس از حصول نتایج آزمایشگاهی، نتیجه بررسی‌ها و تحقیقات بدون هیچ ملاحظه‌ای اعلام می‌شود. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی هم به کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها مأموریت داد تا ابعاد درگذشت مهسا را بررسی کنند و تاکید کرد که کمیسیون مذکور، وظیفه دارد علاوه بر بررسی مصداقی درگذشت مهسا امینی، برای جلوگیری از تکرار این قبیل موارد، فرایندها و شیوه اجرا در گشت های امنیت اخلاقی فرماندهی کل انتظامی را مورد بررسی قرار دهد تا برای «رفع اشکالات موجود» در چگونگی اجرای آن، اقدام شود.

روی دیگر حادثه مرگ مهسا اما موج سواری و تحرکات بیگانگان و فرصت‌طلبانی است که از هر رویدادی در داخل کشور، مستمسکی برای عناد و تفرقه‌افکنی بین مردم و پیگیری اهداف شوم خود در دشمنی با نظام و وحدت ملت ایران استفاده می کنند. 

بلافاصله پس از مرگ مهسا موج وسیعی در شبکه های فارسی زبان و رسانه های بیگانه خارج کشور مبنی بر آزار و اذیت و شکنجه مهسا و مرگ وی بر اثر جراحات وارده به راه افتاد. به فاصله کوتاهی اما پلیس تهران، ویدیوهای ضبط شده مرکز آموزشی را برای عموم منتشر کرد که نشان می‌دهد مهسا در مرکز پلیس هرگز مورد ضرب و شتم قرار نگرفته است؛ موضوعی که معاینه تصاویر سی تی اسکن از مغز دختر جوان نیز تایید می کند. 

در عین حال، اعتراض و ابراز ناراحتی بخشی از مردم  فراتر از رسانه‌ها و فضای مجازی شکل گرفت و در برخی شهرهای کشور تجمع های گاهی چندصدنفره تشکیل شد اما نکته اینجاست که رفته رفته موضوع مرگ مهسا و پیگیری دلایل فوت او فراموش می‌شود و تجمع ها بتدریج رنگ خشونت و آشوب می گیرد.

در همه سال‌های گذشته هرگاه مردم مطالباتی داشته‌اند که به شکل اعتراضات خیابانی درآمده، بلافاصله فرصت‌طلبان داخلی و خارجی با رخنه در بدنه معترضان، ابتدا با شعارهای تند ضد نظام و سپس با تحرکات خشن، همچون آتش افروزی و خسارت زدن به اموال عمومی، فضای تجمع مردمی را رادیکال می‌کنند و در این شهرآشوب، چه بسیار افراد بی‌گناه و بی‌پناهی نیز که آسیب فراوان دیده‌اند.

در همین دوسه روز گذشته در تجمعاتی که اکنون باید بگوییم «به بهانه درگذشت مهسا» شکل گرفته است، ناآرامی و آشوب در برخی نقاط نمود خشن و بی‌رحمانه ای نیز داشته است.

شامگاه سه‌شنبه در‌ مشهد یک مامور پلیس توسط افراد مشکوک به آتش کشیده شد، درحالی که تصاویر نشان می دهد، عده دیگری از مردم معترض بلافاصله تلاش کردند، لباسهای مشتعل او‌ را خاموش کنند.


در شهر رشت، عده ای مسجدی را آتش زدند و در همدان نیز یک امامزاده با آتش مورد تعرض قرار گرفت. همچنین تصاویری در شبکه های مجازی منتشر شده که آتش زدن یک دستگاه آمبولانس و حمله به یک خانم محجبه را نشان می‌دهد. 

این اقدامات البته هیچ نسبتی با داغ مهسا و حتی اعتراض به گشت‌های ارشاد ندارد و نشان می‌دهد، تحرکات سازمان‌یافته دشمنان نظام و ملت ایران در حال غلبه بر احساسات جریحه‌دار شده برخی از جوانان و زنان کشور است.

امجد امینی پدر دلسوخته مهسا می گوید، "کسانی که از موضوع مرگ مهسا دنبال سوءاستفاده هستند، هیچ ارتباطی با ما ندارند و ما نیز کاری به آنان نداریم، آن‌ها دلسوز ما نیستند، آن چیزی که واقعیت داشته خودم در مصاحبه‌ها اعلام کرده‌ام، فقط درخواستمان بررسی علت مرگ دخترم و برخورد با بانیان این حادثه بوده و این تنها آرزویمان است."

پوشش گسترده رسانه‌های فارسی زبان از اعتراضات دانشگاه‌ها و شهرهای مختلف و بازتاب وسیع و جهت‌دار در فضای مجازی به منظور تهییج و تحریک افکار عمومی داخل کشور، حکایت از جان گرفتن فرصت‌طلبانی است که این‌بار در سوگ مهسا دختر کرد ایران، دست‌افشان و پایکوبان اشک تمساح می‌ریزند.

اظهارات ابراهیم علیزاده سرکرده گروهک کومله درباره سازماندهی تجمعات

 

عبور از این موج هرچند مقطعی اما هزینه ساز چگونه ممکن است؟ 

اولا روشنگری و اطلاع رسانی فوری و شفاف از دلایل مرگ نابهنگام مهسا می تواند مرهمی بر دل سوخته خانواده داغدار وی و آحاد ملت به ویژه هموطنان مرزنشین کردزبان باشد؛ از سوی دیگر تردیدی نیست که در برخی قوانین و شیوه اجرای آن که هزینه‌هایی این چنین به ملت و نظام تحمیل می کند، شاید اکنون بازنگری مدبرانه و هوشمندانه لازم است. 

ثانیاً مردم معترض به ویژه جوانان و زنان باید به خوبی از ماهیت پشت‌پرده تحرکات مشکوک در جمع خود آگاه شوند؛ اقداماتی که بیش از هرچیز وحدت ملی و ایرانیت و اسلامیت یک ملت را نشانه رفته است.


                                            سر چشمه شاید گرفتن به بیل

                                            چو پر شد نشاید گذشتن به پیل