اسنادی که پس از سالها درباره این کودتا منتشر شد نشان میدهد که آمریکا و انگلیس هر دو و با اهدافی برنامهریزی شده در جهت تسلط بر ایران مستقیماً در این کودتا دست داشتند.
کودتای 28 مرداد سند گویایی است که نشان می دهد دشمنان نظام جمهوری اسلامی چرا در همه این سالها با اجرای توطئههای مختلف سعی کردند ایران را منزوی و مردم را ازانقلاب دلسرد کنند، اما با وجود همه تحرکات خود نتوانستند آسیبی به ارکان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وارد کنند.
از زمانیکه انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید، قدرتهای استکباری و مداخله گر در منطقه به مخالفت با جمهوری اسلامی ایران برخاستند تا سلطه خود را بر منطقه حفظ کنند.
این خصومتورزی آمریکا ریشه در رفتار گذشته دارد که با واقعه کودتای 28 مرداد در تاریخ سیاسی ایران رقم خورد.
کودتای 28 مرداد
در28 مرداد 1332 نیروهای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، با همکاری مستقیم سرویس اطلاعات خارجی انگلیس MI6 با فرماندهی یک افسر امریکایی با نام «کرمیت روزولت» در یک کودتای خونین، دولت قانونی «محمد مصدق» را سرنگون و «محمدرضا پهلوی» را مجدداً به راس هرم قدرت در ایران به عنوان شاه برگرداند.
رمزکودتا «عملیات آژاکس» بود.
مقدمات این کودتا با اعمال نوعی تحریم نفتی آغاز شد تا ایران از منافع و درآمدهای نفت محروم شود، ایجاد شکاف در بین شخصیتهای سیاسی، نظامی، فرهنگی و مذهبی و راه انداختن آشوبهای داخلی با کمک اراذل و اوباش از طریق دادن پول و تحریک به آشوب توسط عناصر شرور از ابزارهای بکار گرفته شده در این کودتا بود.
این کودتا در شرایطی طراحی شد که در سال 1951 میلادی، ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت در جهان بود، اما صنعت نفت کشور در مالکیت شرکت نفت ایران و انگلیس قرار داشت که در آن زمان، مبلغ اندکی به دولت ایران میپرداخت و بیشتر سود نفتی را برای خود نگه میداشت.
این رفتار تحقیر آمیز، خشم از این بیعدالتی را به بحران تبدیل کرد. در سال 1951، مصدق به قدرت رسید و صنعت نفت را ملی و مالکیت بر حق مردم ایران را برقرار کرد. انگلستان به تلافی این کار، تحریمهای نفتی را ضد ایران وضع کرد.
تحریم سبب شد شرکتهای بزرگ نفتی از همکاری با دولت مصدق اجتناب کنند. تولید نفت ایران از 660 هزار بشکه در روز در سال 1950 میلادی، در سال 1952 میلادی به صفر رسید. دولت ایران در آن زمان بدون صادرات نفت، با سقوط مالی روبهرو شد. این همان هدف مشترک بریتانیا و آمریکا بود.
مسئولان دولت آمریکا از تحریم حمایت کردند. زیرا ملیسازی صنعت نفت ایران نباید موفق میشد، زیرا ممکن بود پیامدهای خطرناکی برای شرکتهای نفتی آمریکایی فعال در منطقه داشته باشد. آنها امیدوار بودند که فشار اقتصادی مصدق را از قدرت خارج کند.
سقوط مصدق رویداد پیچیده و چند لایهای بود که عوامل مختلف در آن نقش داشتند.
بیهیچگونه تردیدی اسناد تاریخی نشان میدهند که آمریکا نقش برجستهای در سرنگونی دولت مصدق داشته است. پژوهش های انجام شده در دهههای اخیر نیز منعکس کننده این واقعیت است.
اذعان آمریکاییها به مشارکت در کودتای 28 مرداد
در 18 مارس سال 2000 میلادی «مادلین آلبرایت» وزیر امور خارجه وقت آمریکا در سخنرانی خود گفت: «در سال 1953 آمریکا نقش مؤثری در ترتیب دادن براندازی نخستوزیر ایران محمد مصدق داشت. دولت آیزنهاور معتقد بود که اقداماتش به دلایل استراتژیک موجّهند ولی آن کودتا آشکارا باعث پسرفت سیر تکامل سیاسی ایران شد و تعجبی ندارد که هنوز بسیاری از ایرانیان از این دخالت آمریکا در امور داخلی آنان ناراحتند.
علاوه براین در ربع قرن بعد از آن ایالات متحده و غرب پیوسته از رژیم شاه حمایت کردند. دولت شاه هرچند کارهای زیادی برای پیشرفت اقتصادی ایران انجام داد، مخالفان خود را بیرحمانه سرکوب کرد».
«باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا هم در دیدار سه روزه از کشورهای عربستان سعودی و مصر (ژوئن 2009) در نطق از پیش تنظیم شده خود در قاهره اذعان کرد که کودتای 28 مرداد 1332 کار آمریکا بوده است و در این رابطه گفت: این موضوع منشأ تنش بین ایالات متحده و ایران بوده است.
در شصتمین سالگرد کودتای 28 مرداد 1332، آرشیو امنیت ملی آمریکا اسنادی را منتشر کرد که ضمن نشان دادن نقش سازمان سیا در رهبری کودتا، آن را بخشی از فعالیت سیاست خارجی آمریکا بهشمار آورد.
مجله «فارین پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد نوشت: «سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژهای چندلایه و پیچیده را همزمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راهپیماییها و اعتراضات خیابانی».
ادامه دشمنی استکبار جهانی با مردم ایران
این وضعیت همچنان تا سال 1357 در ایران ادامه داشت تا آنکه با پیروزی انقلاب به رهبری حضرت امام خمینی (ره) دست آمریکا از ایران کوتاه شد.
اما خصومتورزیها همچنان ادامه یافت. روسای جمهور آمریکا در همه این سالها همچنان از ادبیات مداخلهجویانه همچون «همه اقدامات روی میز» و یا «گزینه نظامی» در حوزه تهدید علیه ایران استفاده کردهاند.
در ادامه این روند پس از انقلاب موضوع خصومتورزی آمریکا علیه ایران در سازمان سیا با پروژه «تغییر رژیم» کلید خورد. این در حالی بود که برخی از مسئولین آمریکایی درباره دخالت آمریکا در کوتای 28 مرداد اعتراف کرده بودند و بعضاً اقدامات ضد ایرانی آمریکا را اشتباه دانستهاند.
دشمنی آمریکا با ملت ایران و نظام برآمده از رای مردم ریشههای عمیقی دارد و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، آمریکا با پیروزی انقلاب از ملت ایران سیلی خورده است و اکنون که دست خود را از منافع سرشاری کوتاه می بیند به خیال خود در توهم بازگشت به دوران گذشته است و راه رسیدن به این هدف را در خصومتورزی و توطئه میداند.
بلوکه کردن داراییهای ایران باوجود امضای توافق الجزایر با دولت موقت؛ تلاش برای کودتا در ایران (کودتای نوژه)؛ مدیریت آشوبهای قومی در ایران؛ تحریک صدام حسین برای حمله به ایران و تحمیل جنگ 8 ساله؛ فعالسازی گروههای تروریستی در ایران؛ ناامن سازی مرزهای ایران از طریق حمایت و ارسال گروههای تروریستی به داخل ایران بخشی از نقشههای اجرا شده آمریکا بوده است.
آمریکا علاوه بر این اقدامات با ایجاد شبکههای رسانه ای با هدف تغییر هویتهای فرهنگی و دینی ایران، مدیریت و حمایت از آشوبهای بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 جنگ نرم را با هدف براندازی نظام آغاز کرد.
اعمال تحریمهای گسترده علیه ایران که از آن با عنوان «تحریمهای فلج کننده» یاد میکنند؛ از جمله اقداماتی است که در پروژه جنگ اقتصادی با هدف تغییر نظام اسلامی طراحی شده است. این سناریوها از سوی مسئولین آمریکایی در چهل سال گذشته به شیوههای مختلف دنبال شده است.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
مداخله امریکا در ایران از کودتای 28 مرداد تا پروژه براندازی نرم
سالروز کودتای 28 مرداد؛ کارنامه سیاه آمریکا با بیش از نیم قرن خصومتورزی ضد ایران + ویدئو
کودتای آمریکایی - انگلیسی؛ غروب آزادیخواهی یک ملت/ ویدئو