رئیسعلی دلواری (1261- 1294 شمسی) فردی آزادیخواه و رهبر قیام جنوب ایران در تنگستان و بوشهر ضد نظامیان متجاوز و استعمارگر انگلیس در جنگ جهانی اول بود.
در آغاز جنگ جهانی اول قوای روس از شمال و نیروهای انگلیس از جنوب، ایران را در معرض هجوم قرار دادند و کشتیهای جنگی انگلیس در بوشهر لنگر انداختند اما نیروهای اشغالگر که قصد اِشغال بوشهر و نواحی ساحلی اطراف را داشتند با مقاومت مردم این شهر روبه رو شدند.
انگلستان از زمان قرارداد 1907 جنوب ایران را سهم خود میدانست؛ در سال 1915 که جهان درگیر جنگ جهانی اول بود، اوضاع جهانی را مناسب تاخت و تاز به منطقه جنوب ایران دید. هدف انگلیس از این عملیات نظامی، جلوگیری از نفوذ رقبا از جمله آلمان و همچنین سرکوب قبایل عشایر جنوب و دسترسی به خلیج فارس بود. انگلیس برای رسیدن به اهدافش در مارس 1915 به بهانه ارتباط کنسولگری آلمان در بوشهر با تنگستانیها و تحریک آنان علیه انگلیس، اقدام به اشغال خاک ایران کرد.
این حرکت موجب خشم اهالی منطقه شد و نارضایتی عمومی از تجاوز انگلستان در سطح وسیعی گسترش یافت. برخی از نیروهای مردمی به رهبری رئیسعلی دلواری برای نشان دادن خشم خود، انگلیسی ها و منافع آنها در بوشهر را مورد حمله قرار دادند و ضربات مؤثری به آن وارد ساختند. انگلیسی ها نیز با یورش های ناگهانی به روستاهای اطراف بوشهر، ضمن کشتن عده زیادی از اهالی، اموال آنها را سوزانده و نابود کردند.
این رفتار انگلیسی ها از دید «آیتالله سید عبدالله بلادی » از علمای سرشناس منطقه دور نماند و وی را واداشت که در سطحی وسیع به مخالفت و مبارزه با انگلیسیها بپردازد. ایشان برای اثر بخشیدن به نبرد خود روابط ویژه ای با رئیسعلی دلواری برقرار کرد و او را در حرکت های ضد انگلیسی یاری داد. منزل آیت الله بلادی کانون مبارزه با استعمار انگلستان شد و ایشان علاوه بر تحریم خرید و فروش کالاهای انگلیسی در جهت مقابله با توسعهطلبیهای انگلیس، علیه آن اعلان جهاد کرد.
تنگستانیها به رهبری «رئیسعلی دلواری» در حملاتی موثر، ضربات مُهلکی به انگلیسیها وارد کردند که در یکی از این حملات، دلواری دو افسر عالی رتبه انگلیسی را به همراه یازده سرباز هندی از پای درآورد.این پیروزی بسیار با ارزش بود زیرا وحشت مردم از انگلیسی ها را کم کرد و سبب شد ابهت این دشمن متجاوز در اذهان مردم ایران شکسته شود.
دلواری سرانجام، 12 شهریور 1294 ( 1915 م ) در درگیری با نظامیان متجاوز انگلیسی در بوشهر و در سن 33 سالگی به شهادت رسید. وی را باید سردار بزرگ نهضت مقاومت جنوب ایران مقابل استعمار انگلیس و نماد مقاومت و استعمارستیزی نامید.
به پاس مقاومت و رشادت های دلواری و اقشار مختلف مردم جنوب ایران در مقابل استعمارگران و دشمنان متجاوزگرش به ویژه استعمارگر پیر یعنی انگلیس ، در تقویم جمهوری اسلامی ایران این روز به عنوان روز ملی مبارزه با استعمار انگلیس نامگذاری شده است.
"حضرت آیت الله خامنه ای" رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره "رئیسعلی دلواری" می فرمایند: " نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید «رئیسعلی دلواری» از نامهائی است که همیشه دلهای مؤمن را که آشنائی به وضع او و مبارزات او داشتهاند، در سراسر این کشور به خود جذب میکرده است. و خدا را شاکریم که بعد از پیروزی انقلاب، این نامی که سعی میشد پنهان بماند و این چهره ناشناخته بماند، بر سر زبانها افتاد؛ او را شناختند، شخصیت او را ستودند، مظلومیت و شهادت مظلومانهی او را همه دانستند و فهمیدند. البته امروز با آن دوران خیلی فرق کرده است. آن روز عدهی معدودی همراه با یک جوان شجاع ناچار بودند در مقابل قدرت استعماری و استکباری انگلیس، مظلومانه مقاومت کنند؛ اما امروز رئیسعلیهای دلواری کم نیستند، تنها هم نیستند."
مروری بر سابقه استعمارگری انگلیس
سابقه حضور انگلیس در ایران به دوره صفویان باز می گردد. در این دوره هرچند انگلیس به دلیل نداشتن نیروی دریایی کارآمد توان مقابله با پرتغالیها را نداشت، اما این باعث نشد که انگلیسی ها دست از ایران بکشند. چرا که ظرفیت های بسیار زیاد ایران و موقعیت استراتژیک این کشور در منطقه آنها را به فکر انداخت از طرق دیگر به ایران نفوذ کنند.
در اوایل تأسیس سلسله قاجار، انگلیسیها انگیزه مضاعفی برای فعالیت در ایران پیدا کردند. در این دوره مطالعات گسترده جامعه ایران در دستور کار انگلیسی ها قرار گرفت که "جان ملکم" در شروع آن نقش تعیینکنندهای داشت و بعدها مأموران دیگر انگلیسی آن را تکمیل کردند.
جان ملکم یک نظامی- دیپلمات بود که از سال ۱۸۰۰ میلادی تا ۱۸۱۰ سه بار به عنوان مامور دولت انگلستان به ایران آمد.
از دوره اول شروع جنگ های روسیه و ایران تا پایان دوره پهلوی، انگلیسیها نقش بالقوه و بالفعلی در ایران بازی کردند.سیاست خارجی انگلیس در ایران در عصر قاجار تحت تاثیر چند مولفه اساسی بود. انگلیس بر اساس منافع خود در هند، از هر حربه ای سود می جست. از این رو ایران به عنوان دروازه هندوستان همواره مد نظر انگلیسی ها قرار داشت. در واقع تسلط بر ایران موجب استمرار تسلط بر هند و دور نگه داشتن روسیه از اراضی مستعمره بریتانیا بود.
به همین دلیل انگلیس نیز خواهان ایرانی ضعیف و نیمه مستقل بود. تلاش برای تجزیه افغانستان از ایران، تغییرات مکرر در خطوط مرزی ایران در شرق، حمایت از قوانین محلی، تسلط بی قید و شرط بر خلیج فارس، کسب امتیازات انحصاری نظیر کشتیرانی، تاسیس بانک شاهنشاهی، تلگراف و کاپیتولاسیون ، از جمله اقدامات استعمارگرایانه انگلیس در ایران بود.
انگلیس همچنین طراح اصلی اشغال ایران در جنگ جهانی دوم محسوب می شود؛ ایران در جنگ دوم جهانی مانند جنگ جهانی اول اعلام بیطرفی کرد اما به بهانه نفوذ آلمان ، باز هم مورد حمله و اشغال قرار گرفت؛ "وینستون چرچیل" نخست وزیر وقت انگلیس در خاطراتش مهمترین علت این امر را چنین می نویسد " ایجاد یک راه ارتباطی از طریق ایران برای تماس گرفتن با روسیه اهمیت فوق العاده داشت. زیرا از یک طرف برای فرستادن سلاح و مهمات جنگی به شوروی راه اقیانوس منجمد شمالی راه دشواری بود و از طرف دیگر میباید ما برای امکانات ضروری احتمالی، خود را آماده میساختیم. چاههای نفت ایران عامل مهمی در جنگ محسوب میشد. ... ما برای اینکه با روسها تماس پیدا کنیم و ارتباط نزدیکتر برقرار سازیم پیشنهاد کردیم که عملیات مشترکی را در ایران شروع کنیم."
یکی دیگر از دخالت های انگلیسیها که همچنان در ذهن مردم ایران باقی مانده است، طراحی کودتا علیه دولت محمد مصدق در 28 مرداد 1332 است. انگلیسیها با همکاری آمریکا و همچنین به امید دستیابی مجدد به نفت ایران، این کودتا را طراحی و به کمک مستقیم آمریکا اجرایی کردند. پس از این کودتا، دوره سیاه دیگری در تاریخ ایران شروع شد که به مدت 25 سال ادامه یافت، در این دوره، انگلیس به تدریج به حاشیه رفت و جای خود را به آمریکا داد.
سابقه دخالت های انگلیس در ایران نشان می دهد که این کشور در سیاست استعماری خود بیشتر از طریق ایجاد اختلاف میان مردم، کشورها، رهبران، جریانهـای مـذهبی و سیاسی، فرقه های مذهبی و قومی و نژادی استفاده کرده است و به اصطلاح سیاسـت" تفرقـه بینداز و حکومت کن" را سرلوحه کار خود در دیگر کشورها از جمله ایران، قـرار داده است؛ بر همین اساس نگرشی منفی نسبت به اهداف و اقدامات انگلیسی ها در ذهن مردم ایران شکل گرفته است که موجب می شود نفش آنها را در پس هر توطئه ای جستجو کنند.
جک استراو وزیر امور خارجه انگلیس طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶، در کتاب «کار کارِ انگلیسیهاست» به همین نگرش رایج در میان ایرانیان که انگلیس در هر توطئه و دسیسهای علیه ایران دست دارد، اشاره کرده است . کتاب «کار کارِ انگلیسیهاست: چرا ایران به ما بیاعتماد است؟»، کتابی است که عنوان آن برای مخاطبان ایرانی یادآور رمان «داییجان ناپلئون» نوشته ایرج پزشکزاد و سریالی است که ناصر تقوایی بر اساس این رمان ، ساخته است، چرا که «کار کارِ انگلیسیهاست» تکیه کلام داییجان ناپلئون بود و او بود که همه چیز را زیر سر انگلیسیها میدید.
نویسنده: حسن عقیقی سلماسی
112
بیشتر بخوانید:
قیام «رئیسعلی دلواری»؛ نهضتی مردمی و جاودانه + ویدئو
سالگرد شهید رئیسعلی دلواری، یاداور روزهای ایستادگی در مقابل استعمار/ ویدئو
«رئیسعلی دلواری»، نماد ایستادگی و مبارزه با استعمار + ویدئو