به گزارش ایران پرس، مجله اینترنتی چاینا فایل مصاحبه خود با تعدادی از تحلیلگران چینی و بین المللی را با عنوان «واکنش چین در صورت حمله آمریکا به کره شمالی چه خواهد بود؟» منتشر کرده است که در ادامه می خوانیم:
شن دینگلی استاد دانشگاه و رئیس موسسه مطالعات بین الملل دانشگاه فودان چین در اینباره می گوید: صحبت های ترامپ به چیزهای زیادی بستگی دارد و لزوما نمی توان گفت که درست یا غلط است.
اگر کره شمالی ابتدا به آمریکا حمله کند، آنگاه آمریکا حق دارد که در مقابل این حمله را تلافی و به این کشور حمله کند. به عنوان یک کشور قدرتمند، آمریکا برای دفاع از خود به مجوز سازمان ملل نیازی ندارد. اگر کره شمالی به کره جنوبی حمله کند، همان گونه که در 1950 انجام داد، آنگاه سئول حق دارد که به پیونگ یانگ حمله کند و باز برای دفاع از خود نیازی به مجوز سازمان ملل ندارد. آمریکا به عنوان متحد کره جنوبی و به واسطه پیمان دفاعی مشترک متعهد به دفاع از سئول است و بنابراین حق دارد که به کره شمالی حمله کند.
در این حالت چین حق و یا الزامی ندارد که از کره شمالی دفاع کند. پیمان کمک متقابل بین چین و کره شمالی که در سال 1961 منعقد شد، روشن کرده است که تنها در صورت تهاجم عوامل خارجی، دو کشور از هم دفاع خواهند کرد و نه حمله پیشدستانه این کشورها به دیگران. بعلاوه چین به عنوان عضوی از سازمان ملل باید از هر اقدام سازمان ملل برای جلوگیری از حمله کره شمالی به دیگران حمایت و حتی در اقدام جمعی سازمان ملل بر ضد تهاجم کره شمالی مشارکت کند.
اگر آمریکا ابتدا به کره شمالی حمله کند، حتی به بهانه گسترش سلاح های هسته ای این کشور، چین مجبور است که به دو دلیل از کره شمالی حمایت کند. به عنوان عضوی از سازمان ملل، چین باید از هر تلاش سازمان ملل برای متوقف کردن حمله آمریکا حمایت کند. به عنوان متحد کره شمالی، چین تا زمانی که پیمانش با کره شمالی معتبر باشد، به صورت قانونی ملزم به انجام هر کار ممکنی، حتی اعزام نیروی نظامی، برای دفاع از کره شمالی است. بر اساس نسخه اصلی پیمان مشخص شده که فارغ از توسعه تسلیحات هسته ای کره شمالی، تعهد هر دو کشور برای دفاع از یکدیگر به صورت قانونی الزامی است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا گفته است که اگر این کشور «مجبور» به حمله به کره شمالی شود به طور کامل آن را نابود خواهد کرد. او مشخص نکرده که چه چیزهایی آمریکا را مجبور خواهد کرد. اظهارات او فاقد مفهوم است و نباید آنها را جدی گرفت.
به عنوان یک مدرس دانشگاه (در حوزه امنیت بین الملل و سیاست خارجی) می گویم که ترامپ به کره شمالی حمله پیشدستانه نخواهد کرد. حتی اگر کره شمالی به آمریکا یا یکی از متحدانش هم حمله کند، باز ضرورتی ندارد که او کره شمالی را به کلی نابود سازد؛ حتی اگر آمریکا توان چنین کاری را داشته باشد. مثل همیشه منظور ترامپ دقیقا آن چیزی نیست که می گوید.
ترامپ فقط می خواهد قیمت را بالا ببرد تا به توافق خوبی دست یابد.
بونی گِلِیزر مشاور و مدیر پروژه «قدرت چین» از اندیشکده مرکز مطالعات راهبردی و بین الملل می گوید: شن دینگ لی به الزام چین برای کمک به کره شمالی بر اساس «پیمان کمک و همکاری دوجانبه» 1961 اشاره کرده است. شایعات زیادی وجود دارد که در محافل خصوصی، پکن بارها تلاش کرده تا کره شمالی را متقاعد کند عبارت «کمک دوجانبه» را از این پیمان حذف کند، اما پیونگ یانگ نپذیرفته است. بدون موافقت دو طرف، این پیمان قابل اصلاح و یا محدود شدن نیست. اینکه آیا چین همچنان خود را ملزم و متعهد به این پیمان می داند یا نه مشخص نیست. بدون شک اگر پیونگ یانگ به کره جنوبی، ژاپن، آمریکا یا هر کشور دیگری حمله کند، چین هیچ اجباری ندارد که از آن دفاع کند.
دونالد ترامپ در سخنرانی خود در سازمان ملل گفت که «ایالات متحده قدرت و صبر زیادی دارد، اما اگر مجبور به دفاع از خود و متحدانش شود، ما راهی نخواهیم داشت جز اینکه به طور کامل کره شمالی را نابود کنیم.» این جمله به معنی آن است که حمله احتمالی آمریکا به کره شمالی در واکنش به حمله کره شمالی خواهد بود و نه حمله ای پیشگیرانه. در چنین حالتی احتمالا چین خود را درگیر نخواهد کرد، هر چند که پکن مطمئنا هر گونه استفاده از نیروی نظامی را تقبیح خواهد کرد. اگر آمریکا حمله پیشگیرانه ای انجام دهد که به معنی آن است که در صورت احساس حمله ای قریب الوقوع، ابتدا آمریکا به کره شمالی حمله کند، احتمال دخالت چین افزایش می یابد، اما به نظر من این احتمال تنها کمی افزایش می یابد. اگر چین متقاعد شود که پیونگ یانگ به طور مثال خود را برای حمله موشکی به گوام یا یکی از جزایر ژاپن آماده کرده بود، پکن اقدامات آمریکا را تایید نخواهد کرد، اما ممکن است به صورت فیزیکی هم از کره شمالی دفاع نکند.
اگر فرض کنیم که آمریکا حمله پیشگیرانه ای انجام دهد و اول به کره شمالی حمله کند، بدون شک چین درگیر خواهد شد؛ هر چند من معتقدم که هر تصمیمی از جانب پکن بر پایه منافع آن کشور خواهد بود و نه مفاد پیمان با کره شمالی.
اگر چین تصمیم به دخالت بگیرد، گزینه های زیادی خواهد داشت؛ از اعزام نیروی نظامی گرفته تا تامین تجهیزات و حمایت های اطلاعاتی و مالی.
مایکل کاوریگ، مشاور ارشد در امور آسیای شمال شرقی از اندیشکده «گروه بحران بین الملل» نیز در این باره گفت: اولین اقدام چین خروج اتباعش از منطقه درگیری، دفاع از مرزهایش، جلوگیری از هجوم سیل پناهجویان و محافظت از انبارهای تسلیحات هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی کره شمالی خواهد بود.
مشخص کردن مکان انبارهای تسلیحات کشتار جمعی و محافظت از آنها، به احتمال زیاد هدف مشترک چین و تمام دولت های درگیر خواهد بود و می تواند زمینه ای برای همکاری فراهم کرده که در نهایت زیر نظر سازمان ملل خواهد بود. چین همواره ادعا کرده است که می خواهد شبه جزیره کره عاری از تسلیحات هسته ای باشد و به احتمال زیاد تلاش خواهد کرد تا اطمینان یابد در نهایت کره جنوبی به تسلیحات هسته ای دست پیدا نکند. دستگاه امنیتی چین همچنین نگرانی هایی در مورد قاچاق دارد که می تواند به غنی سازی منجر شود.
هجوم انبوه پناهجویان که تخمین زده می شود از صدها هزار تا میلیون ها نفر باشد، توانمندی استان های مرزی جیلین و لیاونینگ برای تامین کمک های بشردوستانه را به چالش خواهد کشید. چین احتمالا ترجیح می دهد که مانع از جابجایی پناهجویان کره شمالی در داخل مرزهایش شود و به جای آن، اردوگاه هایی در خاک کره شمالی احداث کند که تا جای ممکن با چینی های استان های مرزی که بسیاری از آنها ریشه کره ای دارند ادغام نشوند. حفظ نظم و ثبات داخلی اهمیت فوق العاده ای برای چین خواهد داشت و شکست در آن می تواند عواقب سیاسی برای مشروعیت حزب کمونیست حاکم داشته باشد.
جدای از واکنش های فوری به این بحران، موضع راهبردی چین بستگی زیادی به میزان درگیری آمریکا و کیفیت و اعتبار تضمین هایی دارد که ارائه می کند. احتمال معامله ای بین آمریکا و چین وجود دارد اما کمبود اعتماد بین پکن و واشنگتن رسیدن به توافق بر سر بسیاری از موضوعات را دشوار می سازد.
این مطلب که کره شمالی یک ضربه گیر راهبردی برای چین محسوب می شود دیگر به اندازه گذشته در میان تحلیلگران چینی مطرح نیست، اما درگیری در شبه جزیره کره می تواند دوباره این بحث را داغ کند. اگر ارتش چین تشخیص دهد که خطر حضور نیروهای نظامی آمریکا دقیقا در طول رودخانه یالو وجود دارد، آنگاه انگیزه زیادی برای دخالت ایجاد خواهد شد.
اوایل ماه جاری، ژیا ژینگو، پژوهشگر برجسته روابط بین المللی، یادداشتی درباره نیاز به گفتگوهای چین و آمریکا برای هرگونه احتمال را منتشر کرد. دیگر تحلیلگران چینی هم قبلا بی سر و صدا از این نظر دفاع کرده بودند، اما تاکنون دولت چین به خاطر پیامی که می تواند برای کره شمالی داشته باشد از طرح آن اجتناب کرده است. در ماه اوت، ژنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا از پکن و استان لیاونینگ دیدار و درباره احتمالاتی که ممکن است در آینده رخ دهد با مقامات ارتش چین از جمله ژنرال فانگ فنگوی، رئیس ستاد مشترک ارتش چین گفتگو کرد. این یک اقدام روبه جلوی قابل توجه حتی در شرایط صلح آمیز بود؛ در موقع درگیری، ضروری است که برای اجتناب از محاسبات اشتباه و گسترش جنگ، راه های ارتباطی وجود داشته باشد.
چین بر اساس پیمانی که با کره شمالی دارد متعهد است که در صورت بروز جنگ به این کشور کمک کند، اما ممکن است چنین استدلال کند که اقدامات اخیر پیونگ یانگ برخلاف بسیاری از قطعنامه های شورای امنیت بوده و اقدامات خود کره شمالی آن پیمان را بی اعتبار کرده است و احتمال دارد که چین در صورت بروز جنگ واکنش خود را به اعطای کمک های بشردوستانه به کره شمالی تنزل دهد. همنطور که بونی گِلِیزر اشاره کرد، منافع ملی اولویت خواهند داشت. چین قبلا اعلام کرده است که در صورتی که منافع بنیادینش در معرض خطر قرار گیرد به قوانین بین المللی احساس پایبندی نمی کند.
در زمان «جنگ کره»، جمهوری خلق چین در شورای امنیت سازمان ملل جایگاهی نداشت. اما اکنون از حق وتو برخودار است و طبیعی است که از این جایگاه خود استفاده خواهد کرد تا شرایط را مدیریت کرده و اطمینان یابد که تعیین نتیجه نهایی مطلوب خود کاملا اثرگذار خواهد بود. چین احتمالا بر روی کمک روسیه هم حساب باز کرده است.
در طولانی مدت، چین گسترش نفوذ خود در شبه جزیره کره و موقعیتی راهبردی در شمال شرق آسیا را دنبال می کند. چین حداقل نمی خواهد هیچ مزیت راهبردی را به آمریکا واگذار کند. چین همچنین تلاش خواهد کرد تا به وسیله حمایت از حفظ صلح، کمک های بشردوستانه و بازسازی نشان دهد که یک قدرت جهانی مسئولیت پذیر است.
بهترین حالت برای چین این است که آمریکا، کره جنوبی، ژاپن و روسیه در مدیریت بحران کمک کنند و شاید این امر زیرنظر سازمان ملل انجام شود و از آن طریق اعتماد بین طرفین ایجاد شده، که خود می تواند اساس ایجاد توازن و صلح و ثبات پایدار در منطقه شمال شرق آسیا را فراهم آورد. درست است که دستیابی به چنین شرایطی بسیار دشوار است، اما دشوارتر از آن شرایط وخیمی است که در صورت بروز بدترین سناریو و شروع جنگ به وجود خواهد آمد و چنین شرایطی باید کشورهای درگیر را تشویق کند که هر کاری برای اجتناب از شروع درگیری انجام دهند و در صورت بروز درگیری، تا جای ممکن مقیاس آن را محدود نگه داشته، از سلاح های کشتار جمعی حفاظت شده، امنیت غیرنظامیان تامین شده و تا جای ممکن صلح و ثبات هر چه سریعتر به منطقه بازگردد.118/111
مترجم: محمود مجدی