نخستین نکته شایان توجه دراینباره، به چرایی علاقهمندی مردم ایران، بهویژه مسئولان جمهوری اسلامی ایران به تکلم به زبانهای خارجی، از جمله زبان عربی، مربوط میشود که در اینجا بدان اشاره میشود.
محبوبیت فارسی سخن گفتن خارجی ها نزد ایرانیان
اساساً، در ایران هر فرد خارجی و غیر فارسیزبان اگر برای یادگیری زبان فارسی تلاش و به این زبان تکلم و در کنفرانسها و نشستها نیز به آن سخنرانی کند، مورد استقبال و محبوبیت ایرانیها قرار میگیرد؛ ایرانیها اهتمام و تلاش غیرفارسیزبانان برای یادگیری زبان فارسی و تکلم به آن را نشانه خونگرمی و علاقهمندی و همگرایی آنها قلمداد میکنند و از هر گونه نگاه طنز منفی یا تمسخر به آنها پرهیز میکنند؛ زیرا تلاش غیرایرانیها را دراینباره، اهتمام آنها به زبان، فرهنگ و تمدن ایرانزمین تلقی کرده و از این منظر به آنها به دیده احترام نگاه میکنند.
دراینباره، نمونه های زیادی از این افراد وجود دارد که آثار زیادی به زبان فارسی از نثر گرفته تا شعر و تاریخ خلق کرده که «اقبال لاهوری» شاعر معاصر پاکستانی بهترین و برجستهترین نمونه این افراد است.
مقبولیت عربی سخن گفتن نزد مخاطب عربزبان
زبان فصیح عربی نیز برای مخاطبان عربزبان از درجهی رسمیت بالایی برخوردار است و اساساً، در بین مسئولان و اصحاب فرهنگ و ادب عرب، کسانی که بیشتر بر این زبان مسلط باشند و بدون لحن و لهجه به آن سخن گویند و قواعد آن را رعایت کنند، از جایگاه مقبولیت و پایگاه محبوبیت بیشتری برخوردار میشوند.
مخاطبان عربزبان، بهویژه جامعه دانشگاهی، وجود چنین فضایلی را در نویسندگان خود نشانه وسعت علم و دانش و کثرت دایره لغوی و خصلت هویت عربی او قلمداد میکنند.
از این روست که کسانی که درصدد سخن گفتن به زبان فصیح و رسمی عربی برآیند، ملزم به رعایت قواعد دشوار و قوانین پیچیده عربی میشوند تا دانش زبانی و توانایی کلامی خود را به رخ مخاطب بکشند.
در غیر این صورت، تصویری ضعیف با دانشی خفیف در ذهن و ضمیر مخاطب ایجاد خواهد شد و بیش از آنکه نقاط قوت سخنران در ذهن شنونده جای گیرد نقاط ضعف برای او برجسته خواهد شد و این به لحاظ زبانشناسی و روانشناسی حائز اهمیت و تحلیل و توجیهپذیر مینماید.
علاقه ایرانیها به زبان عربی و پیوندهای مشترک
دربارهی علاقه مردم ایران و تمایل وافر مقامهای جمهوری اسلامی ایران برای ایراد سخن به زبان عربی در برخورد با مردمان و مسئولان عرب کشورهای منطقه اما اشاره به این نکته حائز اهمیت است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران با علم به جایگاه زبان عربی در نزد ملتهای عرب و پایگاه مقبول آن در نزد آنها، برای ابراز احترام به این زبان و اظهار اهتمام به ملتهای منطقه که گویش آنها به این زبان است و اثبات همگرایی خود با آنها و اعلام همسویی خود با فرهنگ و زبان آنها که در واقع، زبان مشترک مقدسات و آموزههای مقدس بین ایرانیها و عربهاست، سخن گفتن به این زبان را فضیلت و ابراز علاقه به آن را مزیت برای میدانند.
از سوی دیگر، بر اساس همان گزارهای که پیشتر بدان اشاره و گفته شد که مردم و مسئولان ایران بر اساس پیشینه فرهنگی و هویت مدنی و ریشه ایرانی، از هر کسی با هر مقام و منزلتی که به زبان فارسی سخن بگوید، آن را دلالتی معنایی و علامتی فرهنگی برای همگرایی و همسویی با خود قلمداد کرده و بر اساس چنین برداشت روانی و انگاشت زبانی نیز به چنین رهیافتی روی میآوردند تا هرچهبیشتر به فرهنگ و زبانهای دیگر ابراز ارادت و اظهار علاقهمندی کنند.
تمایل آنها به زبان عربی نیز، افزون بر پیوندهای که در تار و پود دو زبان فارسی و عربی و نیز هویت ایرانی و عربی نهفته است، از این منظر شایان اهتمام است.
بههمینعلت، آنها در مجامع و محافل و نشستهای عربی سخنرانی به زبان عربی را بر زبان انگلیسی ترجیح میدهند.
بر اساس وجود همین پیوندهای مشترک است که قانون اساسی ایران آموزش زبان عربی را در مدارس و دانشگاهها اجباری کرده است و از مواد اصلی آموزشی در دانشگاهها قرار داده است، بهگونهای که برخی از دانشگاههای ایران با کادر آموزشی مجرب به آموزش این زبان می پردازند و استادان برجسته و نامداری در آنها به این امر اهتمام دارند و آثار ارزنده آنها نیز در پایگاه علمی و تحقیقی در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
ناکارآمدی فضاسازی مجازی بر مخاطب عرب زبان
درباره، فضاسازی تبلیغی درباره سخنرانی اخیر «حسین امیر عبداللهیان»، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اجلاس اخیر بغداد، باید گفت که این فضاسازی نه کار رسانههای عربزبان منطقه یا کاربران عربزبان در کشورهای عربی بلکه نشأت گرفته از ارگانهای تبلیغی فارسیزبان معاند نظام جمهوری اسلامی بود.
این ارگانهای تبلیغی با اهداف سیاسی به برجستهسازی برخی لغزشها و ایرادهای سخنرانی امیر عبداللهیان پرداختند، حال آنکه در سخنرانیهای مقامهای ارشد برخی کشورهای منطقه که مدعی رهبری جهان اسلام نیز هستند؛ اشتباهات فاحش به قدری زیاد است که به جرأت میتوان گفت که آنها توان قرائت سخنرانی به زبان مادری و زبان رسمی کشورشان را نیز ندارند و بارها مورد مضحکه و تمسخر رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی قرار گرفتهاند.
درباره چرایی چنین اقدام این ارگانهای تبلیغی اما باید گفت که آنها با درک علل و اسباب اهتمام مردم و مسئولان ایران به زبان عربی، که به برخی از آنها اشاره شد، به بهرهبرداری از چند لغزش اخیر وزیر امور خارجه ایران در اجلاس بغداد برآمدند که هدف آنها نیز تقابلسازی و بیگانهنمایی جمهوری اسلامی ایران و «دیگر» نمایی مقامهای ایران با فرهنگ و زبان ملتهای منطقه بود که این تلاشها آنها نیز برآیندی نداشت؛ زیرا اساساً در رسانهها و شبکههای اجتماعی عربزبان منطقه هیچگونه بازخورد و انعکاسی نداشت.
نویسنده: جلال چراغی