با وجود اینکه این رسانه ها برداشت های نسبتا مختلف و متفاوتی از اظهارات فیصل بن فرحان وزیر امورخارجه عربستان ارائه داده اند، اما چند نکته از این اظهارات قابل استنباط و دریافت است:
نخست اینکه مذاکرات ایران و عربستان روند روبه رشدی را طی چند ماه گذشته طی کرده است اما هنوز به سرانجام مشخصی نرسیده است. این مذاکرات در پنج دور و با میزبانی عراق بعد از نخست وزیری «مصطفی کاظمی» در بغداد برگزار شده و در آخرین دور آن کاظمی هم حضور داشته است.
در پایان دور پنجم مذاکرات منابع عراقی اعلام کردند که فاز امنیتی مذاکرات با موفقیت به پایان رسید و در دور بعدی فاز سیاسی با محوریت وزرای امورخارجه دو کشور ادامه خواهد یافت و اکنون معلوم نیست که اظهارات اخیر فیصل بن فرحان زمینه سازی برای ورود به این مرحله است یا اینکه وی به نوعی خواسته توپ بازی را به زمین ایران بیندازد.
آن چه یک چنین ذهنیتی را ایجاد می کند این بخش از اظهارات ایشان است که گفته است: "برای آغاز مرحله ای از همکاری و دور جدید در منطقه، ایران باید تصمیم بگیرد. دستیابی به توافقنامه هسته ای مفید است، اما باید این پرونده را به صورت فراگیر حل و فصل کرد تا شامل فعالیت های ایران در منطقه باشد."
این اظهارات در حالی بیان می شود که مذاکرات هسته ای ایران در یک بستر و چارچوب دیگری جریان دارد و اساسا هیچ ارتباطی به تحولات و مسائل منطقه ندارد و بعد از امضای برجام ایران تماما به تعهدات خود پایبند بوده اما نقض تعهد از سوی امریکا و در نهایت خروج امریکا از این توافق در زمان ترامپ و بازنگشتن دولت بایدن به ان مشکلاتی را در این زمینه ایجاد کرده که رفع ان به طرف امریکایی بستگی دارد.
بنابراین پیوند زدن مسائل منطقه به مسئله هسته ای باعث پیچیدگی و درهم تنیدگی مسائل می شود و مانعی در سر راه ان ها ایجاد می کند. این درست برخلاف ان چیزی است که فیصل بن فرحان در سخنان خود مورد تاکید قرار داده و خواستار افزایش همکاری منطقه ای در جهت بسترسازی برای اجرای طرح های کلان اقتصادی از جمله سند چشم انداز 2030 عربستان شده است.
ورود منطقه به فضای همکاری های اقتصادی بخصوص در حوزه منطقه ای خودبخود زمینه های همکاری را میان کشورهای منطقه تسهیل می کند چراکه در حوزه اقتصادی امکان اجرای بازی های برد - برد که همه طرف ها بتوانند سود کنند زیاد است و اگر در گذشته کشورهای منطقه از این فرصت ها محروم بودند یکی به دلیل فضای نظامی و امنیتی بوده که بر فضای منطقه غالب بوده و دوم حضور قدرت های بیگانه بوده که برای تثبیت و استمرار حضور خود به سیاست تفرقه افکن و حکومت کن روی اورده بودند.
اکنون با خروج و کاهش نظامی امریکا در منطقه فرصت هیا همکاری بین کشورهای منطقه ایجاد شده است اما متاسفانه بازشدن پای رژیم صهیونیستی به منطقه و عادی سازی رابطه با برخی از کشورهای این حوزه این نگرانی را ایجاد کرده است که این رژیم نیز باز همان سیاست تفرقه افکن و حکومت را ادامه دهد و جانشین قدرت های غربی در استمرار این سیاست شود.
بر این اساس بی تردید یکی از موانع اصلی پیش روی احیا و تقویت روابط و همکاری های منطقه ای میان ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از ناحیه حضور این رژیم در منطقه است و اتفاقا از زمانی که اعلام شد دورپنج مذاکرات ایران و عربستان در عراق موفقیت امیز بوده تلاش های این رژیم برای جلوگیری از ورود مذاکرات از فاز امنیتی به فاز سیاسی بیشتر شده و این رژیم با همکاری امریکا تلاش های خود را برای عادی سازی روابط با عربستان قبل از ازسرگیری مذاکرات تهران - ریاض دو چندان کرده است و به نظر می رسد برخی از اما و اگرهای اخیر در سخنان وزیرامورخارجه عربستان از این مسئله ناشی می شود که در تناقض با رویکرد قبلی مذاکرات و موفقیت امیز بودن دور پنجم بوده است.
نویسنده: احمد کاظم زاده
117