ایران پرس- با توجه به اینکه کاخ سفید به ارتش اختیارات گسترده ای برای تعیین سمت و سوی اقدامات خود را داده است، پنتاگون اکنون سطح حضور سربازان خود را در افغانستان می سنجد.

رویترز در مقاله ای به قلم «ملیسا اسکورکا» و «رحمت الله نبیل» نوشت: حال که دولت آمریکا در حال تبیین راهبرد نظامی اش است، با نگاهی به 16 سال گذشته در می یابیم که واشنگتن نمی تواند برای برقراری امنیت در افغانستان یا متوقف ساختن فعالیت های گروه های مسلح مانند طالبان  که از این کشور به عنوان پایگاهی برای مبارزه با غرب استفاده می کنند، تنها به سربازان خود تکیه کند.

آمریکا باید راهکارهای سیاسی نیز در پیش بگیرد

آنچه که واشنگتن باید انجام دهد آن است که با کمک به تحکیم دولت کابل زمینه را برای توافق با قدرت های منطقه ای همچون پاکستان، چین و هند فراهم سازد.

در این میان یافتن راهکاری تازه برای حل اختلافات با اسلام آباد حائز اهمیت ویژه ای است.

دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا باید فشارهایش بر پاکستان ازسوی واشنگتن را به خاطر پناه دادن به گروه های افراطی مانند شبکه حقانی که امروز یکی از سازمان های با نفوذ شبه نظامی در آسیای جنوبی به شمار می رود، افزایش دهد.

شبکه حقانی متحد گروه طالبان است و در دهه 1970 در طول جنگ افغانستان با اتحاد جماهیر شوروی سابق شکل گرفت و روابط نزدیکی با القاعده دارد. شبکه حقانی با حمایت های پاکستان قدرت یافت. پاکستان از شبه نظامیان اسلام گرا در افغانستان با هدف ایجاد خلاء قدرت و پر کردن آن با عوامل مزدور خود، حمایت می کند.

افزایش فعالیت های نظامی و سیاسی شبکه حقانی در شهرهای جنوب شرقی، شمالی و غربی افغانستان به ویژه در شهر کابل پایتخت این کشور، این گروه وابسته به طالبان را قادر ساخته است مناطقی را  که یک سوم جمعیت افغانستان در آن قرار دارد تحت سیطره خود دربیاورد.

بنا به نظر «پیتر برگن» کارشناسان در حوزه امنیت ملی، این میزان از جمعیت بیشتر از جمعیتی است که در سال 2014 در مناطق تحت اشغال گروه تروریستی داعش در سوریه و عراق حضور داشت.

مناطق تحت اشغال گروه داعش در سوریه و عراق در سال 2014 بیشترین جمعیت را در خود جای داده بودند.

برای شبکه تروریستی القاعده و متحدانش، این پایگاه خوبی است که نیروهای شبه نظامی مورد نیازشان را جذب کنند، آموزش دهند و حملاتی را علیه کشورهای غربی به ویژه آمریکا تدارک ببینند.

مداخلات پاکستان در افغانستان اتقاق تقریبا تازه ای است. برای چند دهه است که پاکستان تلاش کرده است دولت هایی در افغانستان به قدرت برسند که همسو با منافع اسلام اباد هستند. از زمان مداخله نیرهای خارجی به رهبری آمریکا در افغانستان پس از حمله تروریستی 11 سپتامبر، پاکستان در سکوت، شبه نظامیان دست نشانده خود را برای تعجیل در خروج نیروهای غربی و نفوذ در افغانستان پس از سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به کار گرفته است.

اعلام دولت ترامپ مبنی بر اینکه قصد دارد حضور نظامی خود را در منطقه افزایش دهد، محاسبات پاکستان را بر هم می ریزد.

دولت وحدت ملی افغانستان در سال 2014 پس از برگزاری انتخاباتی جنجالی که نیازمند میانجی گری واشنگتن برای رسیدن به توافقی میان رقبای سیاسی در زمینه تقسیم قدرت بود، در کابل شکل گرفت. امروز اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان خود را با تداوم تنش های قومیتی که سبب ناآرامی در بین جوامع مختلف این کشور شده است، مواجه می بیند.

دولت غنی منافع قومیتی را بر منافع ملی ارجع می داند

این بحران سیاسی تهدیدی برای نیروهای کم تجربه ارتش و پلیس افغانستان محسوب می شود. خیلی ها اعتقاد دارند دولت غنی منافع قومیتی را بر منافع ملی ارجع می داند. در چنین وضعیتی رهبران امنیتی ناراضی افغانستان توسط طالبان تعیین می شوند. اگر از این نفوذ جلوگیری شود، نیروهای امنیتی آمریکا و افغانستان ممکن است با افزایش خطر حملات عناصر داخلی (سربازان افغان که از طالبان جدا می شوند و به نیروهای آمریکایی یا دولتی افغانستان می پیوندند) روبرو شوند.

بر اساس گزارش منتشر شده در ماه فوریه، حدود هفت هزار سرباز افغان و نیروی پلیس در ده ماه نخست سال 2016 کشته شدند. پیش از خروج سربازان ناتو از منطقه، ائتلاف به سرکردگی آمریکا باید با افغانستان این اطمینان را می داد که آموزش های لازم و کافی را برای شکست دادن شبه نظامیان به سربازان افغان داده است.

اگرچه افغانستان از حملات مرگبار اخیر رنج برده است، اما کابل همواره از تحولات خونین این سال ها که سایر مناطق کشور را تحت تاثیر قرار داد، به دور بوده است. اما نیروهای امنیتی افغانستان از حاشیه امن فاصله دارند به ویژه اگر مقامات نظامی وامنیتی پاکستان به حمایت های خود از مزدورانی چون اعضای شبکه حقانی ادامه دهند.

از عوامل پیچیده دیگر در بحران سیاسی کنونی جنگ نیابتی گسترده در افغانستان است. طی سال های اخیر، همزمان با مواجهه نیروهای آمریکایی و دولت مورد حمایت غرب افغانستان با چالش های روز افزون، روسیه و جمهوری اسلامی ایران حضور خود را در افغانستان به منظور مقابله با عناصر گروه تروریستی داعش افزایش داده اند.

یک سناریوی بالقوه فروپاشی مرکز دولت افغانستان است. اگر این اتفاق روی دهد، سربازان آمریکا و ناتو می توانند خود را در حال مبارزه با طالبان در مناطق تحت سیطره این گروه در سراسر افغانستان تا مرز ایران بیایند.

واشنگتن برای اتخاذ سیاستی موثرتر باید با بحران سیاسی دولت غنی مقابله کند. با توجه به اعتقاد ناظران مبنی بر اینکه دولت افغانستان بی حمایت آمریکا فرو می پاشد، بدون تمایل به اتحاد جناح های قومی، دولت افغانستان فلج باقی می ماند.

بنابراین دولت ترامپ باید نماینده ای را مامور کند تا با میانجی گری بین دولت وحدت ملی افغانستان و قومیت های مختلف به برقراری ثبات و امنیت در این کشور و منطقه کمک کند.

راهکاری سیاسی می تواند به رفع تش ها در افغانستان کمک کند.114/111