"ایران تا پیش از انقلاب تحت حکومت محمدرضاشاه پهلوی که دستنشانده آمریکا بود، زیر سلطه این قرار داشت که با هدف غارت منابع اقتصادی و ژئوپلیتیک به استثمار غرب درآمده بود.
منابع نفتی ایران را شرکتهای خارجی استخراج و استثمار میکردند. از سفارت آمریکا در تهران به عنوان یک پایگاه برای انجام عملیات جاسوسی استفاده میشد. همانطور که «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا، گفته بود، به ایران به عنوان «جزیرهای آرام در دریایی متلاطم» نگاه میشد.
این واقعیتها؛ بخشی از مصاحبه «فیل ویلایتو» از رهبران ضدجنگ در آمریکا و سردبیر نشریه «ویرجینیا دیفندر» (Virginia Defender) درباره انقلاب اسلامی و ریشههای خصومتورزی دیرینه آمریکا با ملت ایران است.
واقعیت این است که ایران قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توطئههای گوناگونی از جانب آمریکا روبهرو شد. آمریکا طی بیش از نیم قرن مداخله و خصومتورزی به ایران صدمه زده است و اکنون نیز تلاش میکند با ابزار تحریم و تهدید و موضعگیریهایی از جایگاه به زعم خود برتر، روحیه ملت ایران تضعیف کنند و ایران را از ادامه راه پیشرفت و استقلال بازدارد.
دولتمردان آمریکا از نخستین روزهای تأسیس جمهوری اسلامی ایران، براندازی آن را به عنوان یک هدف استراتژیک در دستور کار خود داشتهاند.
اظهارات «باراک اوباما» در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز در 15 ژوییه اذعان به همین واقعیت تاریخی است.
باراک اوباما در ان مصاحبه گفت: "... اگر نگاهی به تاریخ ایران بیاندازید، واقعیت این است که ما در سرنگون کردن حکومت منتخب دموکراتیک در ایران به نحوی دست داشتیم. ما در گذشته از صدام حسین حمایت کردیم، آن هم زمانیکه میدانستیم وی از سلاحهای شیمیایی در جنگ با ایران استفاده کرده و در نتیجه آنها نگرانیهای امنیتی و روایت خود را دارند."
«نوام چامسکی» زبانشناس، تحلیلگر و از سرشناسترین دانشمندان قرن بیستم در مصاحبهای با خبرنگار «نیشن» ضمن تشریح ریشههای عداوت آمریکا با ایران درباره علل خصومتورزی آمریکا علیه ایران میگوید: "... سران آمریکا و تحلیلگران رسانهها در این کشور از دیرباز ایران را کشوری بسیار خطرناک و شاید خطرناکترین کشور کره زمین معرفی کردهاند و این مربوط به قبلتر از ترامپ است."
چامسکی در بیان دلایل اصلی خصومتورزی آمریکا با ایران با لحنی طعنهآمیز میگوید:
«گناه نابخشودنی ایران این است که دیکتاتوری را سرنگون کرد که آمریکا در سال 1953 با کودتای نظامی آن را روی کار آورده بود؛ کودتایی که نظام پارلمانی ایران و باور ناحق این کشور برای تملک منابع طبیعی خودش را نابود کرد. دنیا پیچیدهتر از آن است که پدپدههایش را بتوان به سادگی تشریح کرد، اما به نظر من ریشه ماجرا در این است.»
چامسکی معتقد است: "یکی از دکترینهای اصلی در روابط بین الملل که در کتابهای نظریه ها مطرح نمی شود، دکترین مافیایی است. مسائل بین المللی بسیار شبیه مافیا اداره میشود. پدرخوانده (آمریکا) هیچ نوع نافرمانی را تحمل نمی کند."
کودتای 28 مرداد، نخستین تجربه آمریکا در براندازی یک دولت خارجی
کودتای 28 مرداد، به نوعی نخستین تجربه ایالات متحده، در زمینه فعالیتهای محرمانه در دوران صلح، برای براندازی یک دولت خارجی نیز بشمار می رود.
«کرمیت روزولت» در این باره می گوید: "کودتای ایران نخستین عملیات مخفی علیه یک دولت خارجی بود که بوسیله «سیا» در ماههای آخر حکومت ترومن تنظیم شده بود."
آمریکا برای دخالت مستقیم در کودتای 28 مرداد اهداف خاص خود را داشت.
«غالباً گفته شده است که انگیزه اصلی کودتا بر آن بود که سیاستگذاران آمریکا نیز تمایل داشتند شرکت های نفت آمریکایی در کسب بخشی از تولیدات نفت ایران سهیم شوند.»
اما برخی دیگر از جنبه رقابت در دوران جنگ سرد، چنین استدلال می نمایند که انگیزه اصلی سیاستگذاران آمریکایی در این کودتا ترس از خطر روی کار آمدن کمونیست ها در ایران بود.
ایالات متحده آمریکا از زمان آغاز جنگ سرد، ایران را به دلیل موقعیت استراتژیکی میان اتحاد جماهیر شوروی و حوزه های نفتی خلیج فارس متحدی مهم برای غرب می دانست.
از طرف دیگر نیز موقعیت استراتژیک ایران در جنگ جهانی دوم کاملاً به اثبات رسیده بود. درباره نفوذ کمونیستها در آسیا، در اواسط اوت 1953، ژنرال آیزنهاور، رئیس جمهور آمریکا می گفت: "دولت آمریکا برای جلوگیری از توسعه نفوذ کمونیسم در کشورهای آسیایی و از جمله ایران، اقدامات لازم به عمل خواهد آورد و هم اکنون تصمیماتی برای انجام این کار اتخاذ شده است. دیر یا زود راه نفوذ کمونیسم را در آسیا در جائی باید مسدود گردد ما مصمم به این کار هستیم."
با چنین رویکردی در ژوئن 1951، «وینستون چرچیل» و «آنتونی ایدن» رهبران حزب محافظهکار با آنکه در قدرت نبودند به وزارت خارجه بریتانیا پیشنهاد کردند که انگلستان و آمریکا مشترکاً، از شاه خواستار عزل مصدق گردند و این پیشنهاد به مفهوم اجرای یک کودتا بود.
«دیوید پیتر» مورخ آمریکایی در مورد اثرات دخالت آمریکا درامور داخلی ایران بخصوص کودتای 28 مرداد چنین مینویسد: "بهای مداخله در ایران، برای ما بسیار گران تمام شد. لزوم همراهی با شرکتهای نفت آمریکائی، ایالات متحده را درگیر مداخله در ماجرای ایران کرد و پیامد آن، تخطی از اصول عدم مداخله در امور دیگر کشورها بود."
«برنی سندرز» نماینده حزب دموکرات در انتخابات مقدماتی ریاستجمهوری ایالات متحده، در مناظره خود با «هیلاری کلینتون» (نامزد حزب دموکرات) در ۱۱ فوریه ۲۰۱۶، در اشاره به دخالتهای آمریکا در ساقط کردن دولت ها می گوید:
«... این دخالت ها به پنجاه یا شصت سال پیش برمیگردد؛ جایی که ایالات متحده در ساقط کردن دولتها دست داشت. یکی از این موارد، ساقط کردن دولت مصدق در ۱۹۵۳ بود. هیچ فرد [آمریکایی] مصدق را نمیشناسد؛ او نخستوزیر منتخب ملت ایران بود. او به خاطر منافع ایالات متحده و بریتانیا، از قدرت به زیر کشیده شد؛ و نتیجه آن، دیکتاتور شدن شاه ایران بود؛ و سپس شما انقلاب ایرانیها را دارید و در نهایت به جایی رسیدیم که الان هستیم. نتایج غیرخواسته و غیرمترقبه...»
برنی سندرز همچنین در مصاحبه با خبرگزاری (سی ان ان) گفت: "سرنگونی (مصدق) نخست وزیر انتخاب شده طی فرایند دموکراتیک در ایران، فاجعه بود. نکته اصلی در سخنان من این بود که آمریکا نباید به دنبال سرنگونی دولتها باشد... تصور نمیکنم آمریکا به لحاظ قانونی یا اخلاقی حق داشته باشد دولتها را سرنگون کند و این تلاشها اغلب نتیجه عکس داشته و بیثباتی بسیاری را در مناطق مختلف به بار آورده است."
خصومتهای آمریکا علیه ایران به علت این است که ایران حاضر نشده است درمقابل واشنگتن کرنش کند و امروز این جنگ روانی و خصومت ورزی وارد مراحل پیچیده ای شده است.
«شینهوا» خبرگزاری رسمی چین می نویسد: "امریکا با توسل به فشار تحریم ها و ابزارهای اقتصادی در واقع می خواهد به بهانه بستن راه نفوذ تهران در خاورمیانه، برای اقتصاد ایران مشکل تراشی کند."
ملت ایران با عقبه تاریخی و با عزت و اقتدار و تقدیم صدها هزار شهید و جانباز برای حفظ انقلاب اسلامی، بدون شک از شرایط کنونی نیز گذر خواهند کرد. حتی کارشناسانی که آثار منفی تحریم ها بر اقتصاد ایران را می پذیرند بر این باورند که ثبات سیاسی ایران به رغم این اقدامات حفظ خواهد شد.
«دونالد ترامپ» با حربه تروریسم اقتصادی و تحریم های یک جانبه غیرقانونی و فشار به جامعه جهانی به دنبال ایجاد جنگ روانی و القای انزوای ایران است اما تجربه چهل سال ایستادگی ملت ایران مقابل استکبار نشان داد که آمریکا هیچگاه به هدف خود دست نخواهد یافت.
تهیه شده در «گروه ایران» اداره کل خبر و تفسیر برونمرزی
116/120