در اغتشاشات اخیر، مقامات ارشد آمریکایی و اروپایی، رسانههای غربی و نیز رسانههای فارسی زبان معاند مورد حمایت غرب، از یک رخدادِ غم انگیزِ مرگ مهسا امینی سوءاستفاده کردند و با شعار دفاع از حقوق ملت ایران، در حمایت از اغتشاشگران و برهم زنندگان امنیت ملت ایران برآمدند.
از سوی دیگر گروهک های ضد انقلاب مانند گروهک تروریستی منافقین، سلطنت طلبان و نیز گروهک های تجزیه طلب مانند کومله و دموکرات نیز تلاشی بی فرجام برای بهره برداری از این مساله در راستای اهداف ضد ایرانی خود صورت دادند.
مساله ای که در این میان جلب توجه می کند این است که اپوزیسیون ایرانی در خارج به رغم ضدیت با نظام جمهوری اسلامی و تلاش بی حاصل چهل ساله برای براندازی آن ، اما دچار اختلافات متعدد و تعارضات روزافزونی با یکدیگر هستند؛ موضوعی که در ماه های اخیر بیش از پیش آشکار شده است.
اپوزیسیون از جمله با برپایی تجمعی در برلین پایتخت آلمان در 22 اکتبر تلاش کرد تا تصویری یکپارچه و متحد از خود به نمایش بگذارد اما این گردهمایی، تجمعی با ترکیب اعضا و هواداران گروهکهای تروریست، تجزیه طلب، همجنسگرایان، و البته اتباع آفریقایی، اوکراینی و برخی افراد فقیر بود که با وعده ارائه غذا و محل اقامت و پرداخت پول، به محل تجمع آورده شده بودند.
نکته قابل تامل، حمل هفت تا هشت مدل پرچم از سوی گروههای تجزیه طلب بود که نشان میداد آرزوی بانیان این نمایش، تجزیه و تضعیف ایران و نه اقتدار آن است.
در حقیقت اپوزیسیون ایرانی ماهیت واقعی خود را بدین گونه بازنمایی کرد و نشان داد که گروهک هایی مانند سلطنت طلبان و منافقین که داعیه وحدت و یکپارچگی ایران دارند اما در عمل برای رسیدن به مقصود خود یعنی تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی حاضر هستند تا با گروهک های تجزیه طلب همکاری نمایند.
جالب اینکه برگزاری این تجمع انتقادات فراوانی را از سوی حتی سایر عناصر اپوزیسیون به خود جلب کرد.
منصور حیدرزاده نویسنده ایرانی ساکن دانمارک می گوید: اینها همیشه میخواهند و خواستند هویت خود را به عنوان اپوزیسیون حفظ کنند و بگویند که "ما آلترناتیو هستیم، ما جایگزین جمهوری اسلامی هستیم" چون از این طریق نان میخوردند، بودجه گرفتند از این طریق حمایت شدند دم و دستگاه و امکانات در اختیارشان قرار دادند؛ آنها را هُل دادند و گفتند "بروید و ما پشت شما هستیم."، این کارها را آمریکا و اسرائیل و کشورهای غربی میکنند.
اما این پایان داستان نیست. زیرا اپوزیسیون ایرانی دچار اختلافات و شکاف ها و تعارضات مختلف و پیچیده ای با یکدیگر هستند که نه تنها شامل عدم شناسایی هویت و مرام دیگر گروهک ها بلکه اختلافات بنیادین در باره شیوه مبارزه با جمهوری اسلامی و نیز نظام سیاسی مد نظرشان در ایران می شود.
هر یک از این گروهک ها دیگری را وابسته به کشورهای خارجی و خائن معرفی می کند و بر مخالفت با برنامه و دستورکار سیاسی و نیز اهداف آن تاکید کرده و خود را سردمدار مبارزه با جمهوری اسلامی معرفی می کند.
محمد صادق کوشکی استاد دانشگاه با اشاره به تجمع های اپوزیسیون در برلین و دیگر نقاط جهان می گوید: آنها توانستند تعدادی افراد را در این تجمعات جمع کنند اما ماهیت به شدت متکثر و پراکنده این افراد کاملا هویدا بود. هر کدام از طیفها و گروههای اپوزیسیون ادعای برتری بر دیگر گروهها و جریانها را دارد و به هیچ عنوان اهل گفتگو، مسالمت و هم افزایی با یکدیگر نیستند.
بدین ترتیب باید گفت که اتکای غربی ها به اپوزیسیون ایرانی مقیم خارج برای آشوب آفرینی در ایران به امید واهی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران که نظامی برآمده از انقلاب اسلامی و متکی بر حمایت گسترده مردمی است، با توجه به ضعف آشکار و تعارضات بین آنها و نیز انزجار ملت ایران از آنها، راه به جایی نخواهد برد.
نویسنده: سيدرضا مير طاهر
112
بیشتر بخوانید:
دیدار رئیس جمهوری فرانسه با معاندان ضد ایرانی؛ اقدامی برای ترویج خشونت
دیدار مکرون با معاندان جمهوری اسلامی مایه تأسف و شرمآور است
نقش رسانههای معاند در اغتشاشات؛ هشدار سردار سلامی به رژیم سعودی
نقش گروههای سلطنت طلب و رسانههای معاند در ناآرامیهای کنونی