«فرانک والتر اشتاین مایر» با اشاره به دورنمای «خانه مشترک اروپایی» که زمانی «میخائیل گورباچف» رهبر اتحاد جماهیر شوروی به اروپا داده بود، گفت: امروز این رویا نقش بر آب شده و کابوس جای آن را گرفته است.
وی با محوریت قرار دادن موضوع حمله نظامی روسیه به اوکراین، آن را به عنوان «گسستی» یاد کرد که مردم اروپا را واداشت واقعیات دردناکی را شاهد باشند.
تاکید رئیس جمهور آلمان بر نقش برآب شدن رویای «خانه مشترک اروپایی» با توجه به تحولات اخیر در قاره اروپا به ویژه وقوع جنگ بین دو کشور مهم اروپایی یعنی روسیه و اوکراین در قرن بیست و یکم که کمتر کسی حتی تصور آن را هم می کرد بیان شده است.
البته او همانند سایر سران اروپایی و غربی تلاش کرده اند تا فقط روسیه را مقصر تحولات اخیر به ویژه جنگ ویرانگر در اوکراین قلمداد نمایند. در حالی که نقش غرب به سرکردگی آمریکا در روند وقایعی که منجر به برپایی جنگ اوکراین و تلفات و خسارات بسیار گسترده ناشی از آن شده است، غیر قابل انکار است.
اشتاین مایر در این زمینه یادآور شده که حمله روسیه موجودیت اوکراین را تهدید میکند. او افزود که هدف این حمله، نه تنها اوکراین بلکه ایده لیبرال دموکراسی و ارزشهای آن، یعنی آزادی، برابری، احترام به حقوق بشر و کرامت انسانی است.
هر چند طبق منشور ملل متحد حمله به کشور دیگر غیر قانونی است، اما تعمد غربی ها از جمله رئیس جمهور آلمان در نادیده گرفتن اقدامات تحریک آمیز غرب از جمله ناتو در زمینه تاکید بر گسترش به سوی شرق از جمله تلاش های مستمر برای عضویت اوکراین در این سازمان نظامی غرب بدون توجه به ملاحظات امنیت ملی روسیه و بدین ترتیب تهدید امنیت ملی این کشور و همچنین تاکید فزاینده غرب برای واگرایی هر چه بیشتر اوکراین از روسیه از جمله دلایل مسکو برای حمله به اوکراین محسوب می شود.
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در مراسم سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم درباره علت وقوع جنگ اوکراین گفت: "تهدیدات روز به روز بیشتر میشد و ما باید کاری میکردیم. این تصمیم یک کشور قدرتمند و دارای استقلال بود."
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که روسیه به ویژه در یک دهه اخیر تاکید زیادی بر لزوم شکل گیری یک نظم امنیتی جدید در اروپا مستقل از آمریکا کرده بود.
از دیدگاه مسکو حضور نظامی و امنیتی واشنگتن در اروپا صرفا موجب تقابل هر چه بیشتر بین روسیه و اروپا شده و آمریکا در راستای اهداف و منافع کلان خود خواهان تقابل و صف ارایی هر چه بیشتر اروپایی ها در قالب ناتو علیه روسیه بوده است.
اکنون بیش از هرزمان دیگری این امر نمایان شده که ایده خانه مشترک اروپایی یعنی وجود اروپایی خالی از تخاصم و دشمنی و سرشار از روابط صلح آمیز و مبتنی بر روابط و پیوندهای مختلف بین کشورهای این قاره نقش برآب شده که البته سیاست ها و اقدامات آمریکا در این زمینه نقش غیرقابل انکاری داشته است.
امروزه حتی بین کشورهای اتحادیه اروپا که نهادی مبتنی بر ایده همگرایی اروپایی ودر نهایت وحدت کامل بین کشورهای عضو این اتحادیه درابعاد مختلف اقتصادی، تجاری، سیاست خارجی و سیاست دفاعی و امنیتی بوده است، روند واگرایی در ابعاد و زمینه های مختلف شدت گرفته و برخی کشورهای عضو مانند لهستان و مجارستان تبدیل به اعضای یاغی این اتحادیه شده اند که حاکمیت و قوانین ملی را آشکارا بر قوانین و تصمیمات اتحادیه اروپا ترجیح داده اند.
از این گذشته جنگ اوکراین موجب شده که این واگرایی در برخی زمینه ها مانند تحریم انرژی روسیه بیشتر نمود پیدا کند. در حالی اتحادیه اروپا به پیروی از رویکرد کلی بلوک غرب خواهان تحریم همه جانبه و از جمله تحریم نفتی روسیه است اما برخی کشورهای عضو آن مانند مجارستان، بلغارستان و اسلواکی با هشدار درباره پیامدهای فاجعه بار این امر براقتصاد خود به مخالفت با این اقدام پرداخته اند.
لذا می توان گفت که به واقع ایده خانه مشترک اروپایی چه به لحاظ اروپایی امن و آرام وچه به عنوان اتحادیه اروپایی مبتنی برهمگرایی کامل بین اعضای آن، اکنون رویایی بر باد رفته است.
نویسنده: سیدرضا میرطاهر
117