زمانی که مژده ولادت با برکت فرزندی را به امام هادی علیه السلام دادند، ایشان در گوش راست نوزاد، اذان و در گوش چپ او اقامه فرمود و این نوزاد پاک را "حسن" نامید. از آنجا که ایشان همچون پدرش امام هادی (ع) به دستور خلفای عباسی در محله عسکر سامرا ساکن بود، به عسکری معروف شد. کنیه اش ابومحمد و القاب معروفش «نقی» و «زکی» است.
عمر با برکت امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم میشود: دوره اول تا سیزده سالگی که در مدینه بود دوره دوم تا 23 سالگی که به همراه پدرش در سامرا زندگی میکرد و سومین دوره از زندگی ایشان شش سال آخرعمرشان است که پس از شهادت پدر در سامرا ولایت و رهبری امور شیعیان را در دست داشتند. در این شش سال سختیها و موانع بسیاری در پیش روی آن حضرت قرار داشت. زیرا حاکمان عباسی محدودیت ها و تنگناهای زیادی برای آن امام بزرگوار ایجاد کرده بودند.
شواهد تاریخی نشان میدهد که بهطور کلی اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی در دهههای اول قرن دوم هجری برای اهل بیت پیامبر نامساعد بود. لذا چند تن از آن بزرگواران به اجبار فرمانروایان عباسی ناگزیر شدند زادگاه خود مدینه را ترک کرده و در محلی دور از وطن اصلی زندگی را بگذرانند. درمورد امام حسن عسکری نیز اوضاع به همین شکل بود. آن امام از دوران کودکی به همراه پدرش در منطقهای نظامی در شهر سامرا مرکز حکومت عباسیان اقامت گزید و همواره تحت نظارت عوامل حکومتی قرار داشت.
در عصری که انواع بدعتها در دین راه یافته و جهل بر افکار سایه افکنده بود، امام حسن عسکری (ع) حقیقت دین را به صورت شفاف و روشن برای مردم مطرح ساخت. امام حسن عسکری مانند سایر اهل بیت پیامبر (ص) از دانشی عمیق و گسترده برخوردار بود بطوریکه شعاعهای دانش ایشان در همه جا گسترده شد. استدلالهای آن امام در مباحثات علمی چنان نافذ و موثر بود که فیلسوف عرب یعقوب بن اسحاق کندی پس از مناظره با آن حضرت حقیقت را درک کرد و کتابی را که در انتقاد از برخی دانستههای دینی نوشته بود، سوزاند. آن حضرت، تشنگان معرفت را با جرعه های گوارای حقیقت سیراب می ساخت.
از نگاه حضرت، پرهیزگارترین مردم کسی است که سخنی که مستدل نیست نگوید تا ورع در گفتار و نوشتار داشته باشد و در مقام کردار و عمل فرائض الهی را انجام بدهد تا جزء عابدترین مردم عصر خود باشد، از محرّمات بپرهیزد تا جزء زاهدترین مردم عصرش باشد و بکوشد که از گناه نجات پیدا کند.
امام حسن عسکری علیه السلام با منش والا و عظمت اخلاقی خاص خود دوست و دشمن را شیفته میکرد. تاریخ نگاران نقل میکنند که: حضرت عسکری علیه السلام به دستور متوکل عباسی، سرسختترین دشمن اهل بیت علیهم السلام، زندانی گشت و خلیفه دستور اکید داده بود تا با وی به شدّت رفتار شود؛ امّا زندانبان پس از مدتی دل بسته کمالات حضرت شده و حتی از نگاه مستقیم به چشمان ایشان، از شرم و حیا، پرهیز میکردند. هنگامی نیز که ایشان از زندان آزاد شدند، اعتقادی استوار به امام پیدا کرده و بصیرت خوبی در دین یافته بودند.
گسترش و نیرومندی تشیّع در دوران امامت یازدهمین پیشوای شیعیان، موجب شده بود دستگاه خلافت امام را در حصر نگه دارد و اجازه هیچ گونه فعّالیّتی به وی ندهد. امّا آن امام گرامی از هر فرصتی برای هدایت و رهبری نهضت شیعی استفاده میکرد و در همان دوران کوتاه امامتش کارهای بزرگی را به انجام رساند از جمله کوششهای علمی امام ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف از طریق تعیین نمایندگان و اعزام پیکها و فرستادن پیامها بود. از جمله فعّالیتهای سرّی سیاسی نیز حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات و آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بود. بسیاری از فعّالیتهای آن امام گرامی مصروف آماده ساختن جامعه برای رویارویی با دوران غیبت صغرا و پس از آن غیبت کبرا بود.
از آنجا که غیبت امام و رهبر هر جمعیتی حادثهای غیرطبیعی و نامأنوس است و باور آن و نیز تحمّل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار است، پیامبر اسلام و امامان پیشین به تدریج مردم را با این موضوع آشنا و افکار را برای پذیرش آن آماده کردند. این معنا در زمان امام عسکری علیه السلام جلوه بیشتری یافت؛ زیرا امام از یک سو با وجود تأکید بر تولد حضرت مهدی علیه السلام او را تنها به شیعیان خاص و نزدیک خود نشان می داد و از سویی دیگر تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت نیز روز به روز محدودتر می شد، به گونهای که حضرت حتی در سامراء نیز به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا به وسیله نمایندگان خویش، پاسخ میداد. امام با این کار مردم را برای تحمل شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام آماده می ساخت.
«احمد بن اسحاق» یکی از یاران خاص امام عسکری علیه السلام می گوید: «به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدم و میخواستم درباره امام بعد از او بپرسم. حضرت پیش از سؤال من فرمود: ای احمد بن اسحاق! خداوند از زمانی که آدم را آفریده تا روز رستاخیز، هرگز زمین را از حجّت خالی نگذاشته و نمیگذارد. خداوند به برکت وجود حجّت خود در زمین، بلا را از مردم جهان دفع میکند و باران میفرستد و برکات نهفته در دل زمین را آشکار میسازد. عرض کردم: پیشوا و امام بعد از شما کیست؟ حضرت به سرعت برخاست و به اتاق دیگر رفت. طولی نکشید که برگشت. در حالی که پسربچهای سه ساله را که چهره اش همچون ماه شب چهارده می درخشید به دوش گرفته بود. فرمود: احمد بن اسحاق، اگر پیش خدا و امامان محترم نبودی این پسرم را به تو نشان نمیدادم او همنام و هم کنیه رسول خداست. زمین را از عدل و داد پر می کند، چنانکه از ظلم و جور پر شده باشد. او در میان این امت (از نظر طول غیبت) همچون «خضر» و «ذالقرنین» است. او غیبتی خواهد داشت که (در اثر طولانی بودن آن) بسیاری به شک خواهند افتاد و تنها کسانی که خداوند آنان را در اعتقاد به امامت او ثابت نگه داشته و توفیق دعا برای تعجیل قیام و ظهور او میبخشد، از گمراهی نجات می یابند.»
خدایا! روز روشن عدالت را به ما بنماى و آن را براى همیشه و بى تاریکى و به صورت نورى بدون هیچ آلایشى، به ما نشان بده و آغاز آن را بر ما فرو ریز و برکت آن را بر ما نازل فرما و او را بر مخالفانش برترى ده و در برابر دشمنانش یارىاش کن.
خدایا! و حق را با او آشکار کن و تیرگىِ شب حیرت را با او به صبح مبدّل نما.
خدایا! دلهاى مرده را با او زنده کن و خواستههاى متفاوت و نظرهاى گوناگون را به دست او متّحد کن و حدود اجرا نشده و احکام فرو گذاشته را با او به پا دار و شکمهاى گرسنه را به دست او سیر و بدنهاى رنجور خسته را با او آسوده کن.
خدایا! او را از آنچه بر او بیم مىرود، ایمن و آسوده کن و تیرهاى مکر و حیله را از او برگردان. 113/120
بیشتر بخوانید:
تبریک سالروز ولادت یازدهمین پیشوای شیعیان/ویدئو
میلاد امام حسن عسکری(ع)؛ یازدهمین حجت الهی+ ویدئو
تهیه شده در گروه فرهنگ و معارف برونمرزی