به گزارش ایران پرس، پایگاه اینترنتی اندیشکده آمریکایی «رَند»، یادداشتی به قلم دیوید گامپرت، با عنوان «احتمالات بروز جنگ بین آمریکا و چین چیستند؟» درباره افزایش تنش بین آمریکا و چین بر سر دریای چین جنوبی منتشر کرده که در ادامه می خوانیم:
چین مشغول احداث پایگاه های نظامی در دریای چین جنوبی است تا ادعای مالکیت خود بر آب های این منطقه را تقویت و در صورت نیاز شواهدی برای آن بسازد. چون دولت ترامپ، همانند دولت اوباما با این اقدامات چین مخالفت می کند، احتمال تقابل یا درگیری نظامی رو به افزایش است.
در همین حال، دیگر روابط آمریکا و چین به ویژه در بخش اقتصادی رو به سردی گراییده است و این امر بر توانایی رهبران دو کشور برای مدیریت بحران تاثیر منفی خواهد گذاشت. اما هنوز جنگ واقعی بین دو قدرت بعید به نظر می رسد؛ زیرا که هنوز خطرات چندان بزرگ نشده و اختلافات آن چنان نیست که رهبران دو کشور را وادار کند برایش جنگی مستقیم شروع کنند.
افزایش احتمال ایجاد بحران در کنار پیشرفت هایی که هر دو کشور در عرصه فناوری نظامی داشته اند می تواند «ناپایداری بحران» را به وجود آورد.
با حسگرهای دوربرد پیشرفته و افزایش دقت تسلیحات، نیروهای نظامی هر دو طرف به راحتی می توانند یکدیگر را هدف قرار دهند. در شرایط بحرانی، اجتناب از جنگ، ممکن است جایگزین این ایده شود که برای دست برتر داشتن، بهتر است اول حمله کنیم؛ و یک کشور قبل از اینکه مورد حمله قرار گیرد، حمله ای پیشدستانه انجام دهد. بنابراین، آزمون اصلی این نیست که آیا موانع موجود، قدرت کافی برای جلوگیری از جنگ در زمان صلح را دارد؛ بلکه امتحان اصلی توانایی خویشتن داری در زمان بحران است.
البته رهبران چین و آمریکا می توانند برای اینکه درگیری از کنترل خارج نشود، فورا دخالت کنند. اما در عین حال، در شرایط کنونی، خوش بینی زیاد از حد می تواند یک اشتباه بزرگ باشد. چون هر دو طرف نیروهای ضربت قوی اما آسیب پذیری دارند؛ و زمانی که درگیری آغاز شود، انگیزه زیادی به وجود خواهد آمد تا از این نیروها استفاده شود؛ قبل از اینکه توسط دشمن نابود شوند. در آن صورت درگیری به سرعت تشدید شده و پایان دادن به آن بسیار سخت تر خواهد شد.
پژوهش جدیدی که اخیرا توسط اندیشکده رند منتشر شده نشان می دهد که بخش قابل توجهی از نیروهای دریایی آمریکا، شامل ناوهای هواپیمابر و حتی بخش بزرگتری در ارتش چین، در صورت شروع یک درگیری نظامی پیچیده، همان اوایل از بین خواهند رفت.
اگرچه برتری نظامی فعلا با آمریکا است اما شرایط در حال تغییر است؛ زیرا که چین، بخش قابل توجهی از بودجه نظامی رو به رشدش را به ارتقا توانمندی هایی چون موشک های ضد ناو برای حمله به نیروهایی آمریکایی در منطقه اختصاص داده است.
علاوه بر این، اگرچه بودجه نظامی آمریکا سه برابر چین است، اما چین می تواند در منطقه غرب اقیانوس آرام تمرکز بیشتری نسبت به آمریکا داشته باشد. منطقه ای که خطرات دیگری نیز از جمله روسیه، ایران و داعش برای آمریکا وجود دارد.
اگرچه نقاط ضعف نظامی چین رو به کاهش است، اما در صورت شروع جنگ، چین نسبت به آمریکا آسیب های بزرگتری خواهد دید. زمانی که جنگی بین دو کشور آغاز شود، تجارت و اقتصاد هر دو طرف آسیب خواهد دید اما چون تجارت چین کاملا وابسته به حمل و نقل دریایی است، در صورت بروز جنگی در اقیانوس آرام تجارت چین به شدت متضرر خواهد شد.
در حالی که تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال اول پس از جنگ ممکن است بین 5 تا 10 درصد کم شود، تولید ناخالص داخلی چین بیش از 25 درصد سقوط خواهد کرد. از آنجایی که مشروعیت حاکمیت رژیم چین وابستگی شدیدی به عملکرد اقتصادی قوی آن دارد، ناآرامی های سیاسی می تواند به مشکلات چین اضافه شود.
راهبردهای ممکن برای دولتمردان آمریکایی
سیاستمداران آمریکایی در مواجهه با این مساله چه کنند؟ روشن است که باید به چین این حقیقت را یادآور شد که تسلط بر دریای چین جنوبی غیر قابل پذیرش است؛ زیرا که حدود 40 درصد تجارت جهانی از طریق آبهای این منطقه انجام می شود و به همین دلیل از اهمیت حیاتی برخوردار است. همچنین اگر آمریکا نتواند در مقابله با چین ایستادگی کند، متحدین آمریکا و دیگر کشورهای منطقه، اعتماد و اطمینان خود نسبت به این کشور را از دست می دهند.
آمریکا بدون هزینه نمی تواند از این مخمصه خود را خارج سازد. مسابقه تسلیحاتی در غرب اقیانوس آرام به نفع چین خواهد بود؛ زیرا چین می تواند بر روی سرمایه گذاری در منطقه و همچنین سرمایه گذاری در آن دست از توانمندی های نظامی که قادر به هدف قرار دادن نیروهای ضربت آمریکا است متمرکز شود.
اما قدم هایی وجود دارد که رهبران آمریکا می توانند با برداشتن آنها، خطر را کمتر کنند. وزارت دفاع آمریکا می تواند نیروهایی با آسیب پذیری کمتر همچون هواپیماها و زیردریایی های بدون سرنشین را تولید، توسعه و بکارگیری کند. البته ایجاد دگرگونی در نیروهای آمریکایی در غرب اقیانوس آرام سال ها طول خواهد کشید.
در عین حال، با توجه به اینکه بحران بین روابط آمریکا و چین بسیار خطرناک خواهد بود، رهبران آمریکا در تماس با همتایان چینی خود و انجام مذاکرات، راهی را پیدا کنند که منافع هر دو طرف و کشورهای منطقه در دریای چین جنوبی تامین شود. با توجه به اینکه چین اصرار دارد مالک بخش عمده ای از این دریا است، پیدا کردن چنین راهی، سخت و طولانی مدت خواهد بود و لزوما هم با موفقیت رو به رو نخواهد شد.
کاری که اکنون می توان انجام داد این است که اطمینان حاصل کرد که واشنگتن و پکن راه ارتباطی مستقیم و فعالی بین وزرای دفاع دو کشور دارند تا خطر ایجاد بحران بر اثر منطق «بهتر بودن ضربه اول» را خنثی کنند. این مسیر ارتباطی نه تنها در شرایط بحرانی بلکه برای اجتناب از بحرانی شدن اوضاع باید وجود داشته باشد.
و در نهایت رهبران آمریکا و چین در مواجهه با فرماندهان نظامی خود باید بر این نکته پافشاری کنند که آنها گزینه های دیگری بجز حملات پیش دستانه و افزایش تنش و ایجاد جنگ نیز دارند.
(دریای چین جنوبی، بخشی از اقیانوس آرام به شمار میآید و ناحیهای در حدود ۳ و نیم میلیون کیلومتر مربع از سنگاپور تا تنگه تایوان را دربر میگیرد. پس از پنج اقیانوس جهان این دریا بزرگترین ناحیه دریایی جهان است. جزیرههای واقع بر دریای جنوبی چین که با هم یک مجمعالجزایر را تشکیل میدهند بالغ بر صدها عدد هستند. این جزیرهها که عمدتاً خالی از سکنه هستند و همچنین خود دریا مورد جدال کشورهای مختلف بودهاند. جمهوری خلق چین تقریباً بر کل دریا و کشورهای ویتنام، فیلیپین، مالزی، برونئی و تایوان هریک بر بخشهایی از آن ادعای مالکیت دارند. همچنین این کشورها بر سر جزایر غنی از نفت و گاز اسپراتلی و پارسل اختلاف دارند. آمریکا این دریا را از آبهای بینالمللی میداند و بر حق قانونی کشتیها و زیردریاییهایش در رفتوآمد در این دریا تاکید میورزد.)
*آنچه در این گزارش آمده به معنی تایید محتوای تحلیل نویسنده از سوی «ایران پرس» نیست و تنها در راستای اطلاع رسانی منتشر شده است. 120/112
استفاده از این مطلب با ذکر منبع «ایران پرس» بلامانع است.
بیشتر بخوانید:
از سرگیری روند ساخت و ساز تاسیسات نظامی چین در جزایر دریای چین جنوبی
استقرار سامانه های دفاعی چین در دریای چین جنوبی
چین به آمریکا و کره جنوبی هشدار داد
اعتراض پکن به حضور ناو گروه آمریکا در دریای چین جنوبی
هشدار چین به آمریکا درباره احتمال یک «جنگ تمام عیار» بر سر جزایر دریای جنوبی