بسم الله الرحمن الرحیم
وَ الطُّورِ* وَ کِتبٍ مَّسْطُورٍ* فِى رَقٍّ مَّنشُورٍ* وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ*
سوگند به کوهِ طور و سوگند به کتابى که نوشته شده در صفحه اى که باز و گسترده است و قسم به آن خانه آباد.
سلام به همه حاجیان خانه آباد، به همه آنها که احرام بسته اند و طواف می کنند، از انسانها و جنیان گرفته تا فرشتگان و ملائک.
از امام سجاد علیه السلام روایت است که طواف بر گرد «بیت المعمور» یا همان خانه آبادی که خداوند در قرآن به آن قسم یاد کرده است، زمانى آغاز شد که فرشتگان به خلافت انسان بر زمین اعتراض کردند و خود را به واسطه اینکه همیشه مطیع پروردگارشان هستند به خلافت بر زمین شایسته تر از انسان دانستند. آنگاه خداوند ایشان را متوجه جهلشان کرد و گفت: من چیزی میدانم که شما نمی دانید.
سپس ملائکه گمان کردند، خداوند بر گفتار ایشان غضبناک شده است پس به عرش خدا پناهنده شدند، در این هنگام خداوند رحمتش را بر ایشان نازل کرد و خانه اى در زیر عرش برای ایشان قرار داد تا در آن وارد شده و طواف کنند. سپس خداوند به فرشتگانش دستور داد که در زمین نیز خانه اى به منزلت بیت المعمور برای او بسازند تا تمام انسان هایى که در زمین خلق کرده، همانند فرشتگان، طواف این خانه کنند و به رحمت و مغفرت او نزدیکتر شوند.
همواره در طول تاریخ، «کعبه» محلی برای دعا و نیایش با خداوند یکتا بوده است اما این سنت در دوره هایی از تاریخ دستخوش انحراف شده و هر بار پیامبری از پیامبران خدا برای اصلاح چنین مفسده هایی برانگیخته شده است. نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد که صلوات خدا بر همه ایشان باد تلاش کردند تا انسانها را از خرافه و اوهام نجات دهند و دست شیاطین را از سرنوشت انسان کوتاه کنند.
نوح علیه السلام سالهای طولانی تلاش میکرد تا مردم را به راه راست هدایت کند اما اکثر مردم زمان او از گمراهان بودند، در آن زمان طوفان عظیمی همه زمین را فراگرفت و کافران را به سزای اعمالشان رساند، پس از آن زندگی دوباره جریان پیدا کرد و مردمی از نسل مومنین در زمین پراکنده شدند اما شیطان باز هم به وسوسه های خود ادامه داده و انحرافات و عقاید خرافی را گسترش دادند.
زمانی که حضرت ابراهیم علیه السلام به پیامبری مبعوث شد، مردم باز هم به جای خداوند یکتا مشغول پرستش خدایان دروغین و بتهایی بودند که با دستان خود از سنگ و چوب می ساختند. ابراهیم علیه السلام بتها را شکست و خانه کعبه را بار دیگر بنا کرد تا محلی باشد برای ستایش خداوند یکتا. او و فرزندش اسماعیل علیه السلام از اولین کسانی بودند که احرام بستند و مناسک حج را آنچنان که خداوند به ایشان دستور داده بود به جا آوردند.
قبل از اینکه اسلام ظهور کند، برای اهل کتاب یعنی پیروان حضرت موسی و حضرت عیسی علیهم السلام «کعبه» مکانی مقدس بود. حتی ایرانیان نیز به زیارت کعبه می رفتند و هدایای گران قیمتی تقدیم این خانه می کردند. چندین قرن پیش از ظهور اسلام، بزرگان مکه، بتهایی را در اطراف کعبه نهادند که تکریم و بزرگداشت آنها کم کم جزئی از مناسک حج شد.
غیر از این در طول سالهای متمادی انحرافات دیگری نیز به این مناسک راه یافت. زمانی که محمد ابن عبدالله که سلام خدا بر او باد در جزیره العرب به پیامبری برگزیده شد، جهل و خرافه و بت پرستی جزء جدایی ناپذیر زندگی مردم شده بود.
پیامبر گرامی اسلام پس از فتح مکه به کمک یارانش و به طور خاص به کمک عمو زاده عزیزش، وصی و جانشینش، حضرت علی علیه السلام خانه خدا را از لوث وجود بتها پاک کرد، خرافه را افکار مردم زدود و مناسک حج را به همان شیوه ابراهیمی اصیل، به مسلمین آموخت.
از آن زمان تا کنون هر سال در دهه اول ماه ذی الحجه، مسلمین از همه دنیا به شهر مقدس مکه سفر می کنند تا این مناسک را به همان شیوه پیامبر خاتم صلوات الله علیه انجام دهند.
خداوند در سوره «حج» پس از معرفی این آیین، آن را از نشانه های خود معرفی کرده و بزرگداشت این نشانه را ناشی از تقوای دلها می داند.
مناسکی که امروزه به عنوان حج ابراهیمی از آن یاد می کنیم فقط یک عبادت صرف نیست، بلکه تمرینی برای وحدت حقیقی بین همه مسلمین جهان است. حج هم خشوع و اظهار بندگی در برابر خداوند یکتاست و هم ظهور وحدت و برادری مسلمین است. در این همایش بزرگ، فقیر و غنی، سیاه و سفید، همه در کنار هم هستند. مسلمانان از هر قوم و قبیله و نژاد و ملیتی که باشند با یک انگیزه و با یک هدف مشترک، همه، یک عمل را انجام میدهند.
ملتهای مسلمان از همه جای جهان همچون رودهایی خروشان در اقیانوس حج فرو میریزند و همزیستی امت واحده را زیر لوای توحید، مجسم میکنند. ایام حج دلهای مسلمین را به هم نزدیک و نزدیکتر می کند. اساساً حج برنامه اسلام برای ایجاد همین برادری ها و نزدیکی دلهاست. آن چیزی که این دلها را به هم پیوند می دهد "پیام توحید و وحدت؛ توحیدِ خدا و وحدتِ امت" است یعنی همان پیامی که برای اولین بار از این سرزمین در همه جهان پراکنده شد.
مراسم حج یکی از مظاهر حیات اجتماعی امت واحده و فرصتی برای ظهور کامل اسلام است و اسلام وجوه مختلفی دارد. یکی از این وجوه، وحدت، برادری و محبت بین مسلمین است اما یکی دیگر از وجوه اسلام مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم است. ایام حج فرصتی برای اعلام برائت از مشرکان و دوری جستن از ظلم ظالمان است. نماد این مبارزه مراسمی است که آن را «َرمی جَمَرات» یعنی سنگ زدن بر شیطان می نامند.
برخی بر این عقیده اند که عبادت را نباید به سیاست آلوده کرد، ایشان نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند که در اسلام حمایت از مظلوم و مبارزه با ظالم عین عبادت است. دفاع از مظلوم خود یک فریضه و یک واجب شرعی است.
البته که این دفاع و مبارزه یک کار سیاسی است اما این سیاست عین تعالیم اسلام است. پس مسلمین در مناسک حج، با اعلام برائت از مشرکین و اعلام حمایت از مظلومین فلسطین، یمن و دیگر مظلومان عالم، کار سیاسی می کنند، امّا این کار سیاسی عیناً همان انجام تکلیف دینی آنهاست و دقیقاً همان عبادت است.
عقیده به توحید و اعتراف به یکتایی خداوند و نفی همه خدایان دروغین در کنار وحدت و یکپارچگی، سبب عزت و اقتدار مسلمانان است و مراسم حج، این پیام را هر سال در قالب اجتماع عظیم خود به سراسر جهان اسلام مخابره می کند.
در عین حال مناسک حج مجموعه کاملی است که در آن فرد و اجتماع با هم جمع شده است.
حاجیان، از همه سرگرمی های مادی دل می کنند و با خدای خود خلوت می کنند اما این خلوت، فردی نیست بلکه در دل جماعت است. این خلوت خالصانه با خداوند عین دلسپردن به پیکره عظیم امت اسلام است.
حاجیان از یک سو در پیشگاه حق خضوع و خشوع می کنند و از سوی دیگر، محکم و استوار در برابر باطل قد علم می کنند. آنها به همان اندازه که به آخرت می اندیشند در فکر آباد کردن دنیا و کمک به مظلومین و مستضعفان جهان هستند.
در اسلام نه دنیا از آخرت جداست، نه فرد در مقابل اجتماع است و مناسک حج مظهر کامل این تعالیم است. تعالیمی که در عین تضاد ظاهری، در باطن بسیار به هم نزدیک و در هم تنیده هستند.
جمع بین این آموزه ها، سعادت انسانها و جوامع بشری را در پی خواهد داشت و حج تمرینی برای رسیدن انسانها به سعادت و رستگارییست.
فهیمه ثری