ایران پرس: زندگی امام محمد باقر (ع) مانند سایر معصومین (ع)، تصویری واقعی از اخلاقیات مورد تاکید قرآن و الگوی درخشانی از فضائل اخلاقی بود.

نسیم ماه رجب وزیدن گرفته است و در گوش سالکان کوی دوست چنین زمزمه می‌کند: که ای در راه ماندگان، ای گناهکاران، ای پشیمانان، از رحمت خدا ناامید نشوید؛ اینک زمانی است که پروردگار مهربان بیشتر از هر زمان دیگری، در انتظار شماست که بیایید و به درگاه الهی روی آورید، از گناهان گذشته توبه کنید که همانا رسول گرامی اسلام فرمودند: "ماه رجب ماه استغفار و توبه امت من است."

آری ماه رجب، ماه سراسر نور و فضیلت و رحمت خداوند از راه رسیده است. کسانی که دل در گرو محبت خدا دارند با توبه و استغفار، با انجام اعمال و اذکار ماه رجب، با روزه و نماز از برکات و فضیلت‌های بیشمار این ماه پرفضیلت بهره مند می شوند. این ماه آمده است تا مومنین توشه ای نیکو جمع آوری کنند و با قلبی آماده وارد ماه شعبان و آنگاه ماه عظیم رمضان شوند.

رعایت کنندگان حرمت ماه رجب و عاملین به اعمال آن را «رجبیون» نامیده اند. همانان که در قیامت فرشته ای ندا می دهد: "أین الرجبیون؟"، کجایند افرادی که ماه رجب را محترم شمرده و اعمال و نیایش های آن را بجا آورده اند؟

اولین روز از ماه رجب مزین به میلاد اختر تابناک امامت، حضرت امام محمدباقر(ع) است. ایشان در سال 57 هجری در شهر مدینه و در خانه نورانی امام سجاد (ع) متولد شد و در همان کودکی نشانه های امامت و علم الهی را عیان نمود.

از کودکی سوالات علمی را پاسخ می داد به گونه ای که او را «باقر» لقب دادند چراکه «شکافنده دانش ها» بود. علم را می ‏شکافت و به اصل آن پى می ‏برد و اهل آن را می شناخت و شاخه های علم را گسترش می داد.

علم و درایتش آنچنان بود که به سرعت آوازه دانش او تا دورترین سرزمین ها رسید چنانکه می گویند در حلقه درس آن امام بزرگوار، مردم خراسان مسافتی بس طولانی را می پیمودند و خود را به شهر مدینه و مجلس درس امام باقر (ع) می رساندند و اشکالات علمی خود را مطرح می کردند.

از مردی به نام «حبّابه والبیّه» روایت شده است: در شهر مقدس مکه مردی را دیدم که در هنگامه عصر، نزدیک کعبه نشسته بود و مردم زیادی در اطرافش اجتماع کرده بودند. آنها از مسائل دینی و علمی از ایشان سئوال می پرسیدند و آن حضرت با صبر و حوصله فراوان نزدیک هزار سئوال را پاسخ داد و برایشان شرح نمود بدون اینکه از جای خود تکان بخورد.

آنگاه پس از اتمام سئوالها، برخاست و با طمأنینه و ذکر الهی بر لب، به سمت مرکب خود حرکت کرد. در این زمان شخصی از بین جمع ندا سر داد: "بدانید! این است نور روشن و درخشان که بندگان را به طریق درست راهنمایی می کند؛ این است نسیم خوشبو که جان جهانیان را به عطر معرفت و دانش معطر می گرداند، و این اسـت آن حقى که قدرش در میان مردمان ضایع مانده است."

جماعتى که از علم امام مبهوت مانده بودند پرسیدند: "این شخص که بود؟" ندا دهنده در جواب گفت: "او محمّد بن على(ع) ملقب به باقر و شکافنده علوم، از نسل حسین (ع) است که جدّش، علی بن ابی طالب (ع) می باشد."

امام باقر (ع) در اهمیت علم آموزی می فرمایند: "از دانشمندان علم را فراگیرید و آن را به برادرانتان فرا دهید همانطوری که دانشمندان به شما آموزش دادند."

زندگی امام محمد باقر (ع) مانند سایر معصومین (ع)، تصویری واقعی از اخلاقیات مورد تاکید قرآن و الگوی درخشانی از فضائل اخلاقی بود.

«ابن شهر آشوب» در کتاب مناقب درباره ایشان می‌نویسد: "او راستگوترین و گشاده روترین و بخشنده ترین مردمان بود."

با آنکه در میان اهل‌بیت(ع) امام باقر(ع) کمترین ثروت را داشتند اما به فقرا و مستمندان انفاق فراوانی می کردند. ایشان هر جمعه یک دینار صدقه می ‌دادند و می‌ فرمودند: "صدقه روز جمعه به خاطر فضیلت این روز بر دیگر روزها، دو چندان می ‌شود."

گویا بهترین و نیکوترین چیز نزد امام باقر(ع) در این دنیا انفاق مال به برادران دینی بود. ایشان با عشق، به فقرا کمک می کرد و برای آنان احترام زیادی قائل بود. هرگز از ایشان شنیده نشد که فقیری را با نامی پَست، صدا کند بلکه با بهترین القاب آنان را صدا می زد.

ایشان هرگز از کمک به فقرا و حتی آشنایان و مراجعه کنندگان، خسته و ملول نمی شد و حتی با فرزند خود امام صادق (ع) عهد بسته بود که بعد از ایشان، انفاق و کمک رسانی به فقرا و برادران دینی را ادامه دهد.

امام باقر(ع) نه تنها نیاز مالی دردمندان را دوا می کرد بلکه به روح و روان آنها توجه داشت و برطرف کردن نیازهای مادی و روحی مردم را مهم ترین فعالیت های اجتماعی خود به شمار می آورد. کسانی که مشکل روحی و ناراحتی های درونی داشتند به امام باقر (ع) مراجعه می کردند و ایشان سخنانشان را با مهربانی و آرامشی خاص می شنید و آنگاه با سخنان و راهنمایی هایش، به آنان ارامش می بخشید و مرحمی بر قلبهای مجروحشان می شد.

با اینکه امام باقر (ع) در علم و دانش بی نظیر بود و دانشمندان زمان خود را به حیرت، تحسین و نشستن پای درس خود واداشته بود، همچون مردم عادی برای امرار معاش، در زمین های کشاورزی کار و تلاش می کرد. او همچون اجدادش به ویژه امام علی بن ابی طالب (ع) که نخلستانهای بسیاری را آباد کرد، از شخم زدن زمین و کار و تلاش احساس حقارت نکرد بلکه تلاش مرد برای رفع نیازهای خانواده را امری مقدس می شمرد و اینچنین الگویی برای دیگران بود.

یکی از بارزترین صفات امام باقر(ع) که همه مورخین زمانشان به آن اذعان کرده اند صبر و حلم زیاد ایشان است. در وصف صبر ایشان می گویند محمدباقر (ع) هرگز به کسی بدی نکرد و حتی جواب بدی و ظلم را با نیکویی پاسخ می داد.

روایت شده است که روزی یک شخص مسیحی به حضرت باقر (ع) جسارت کرد و گفت: "تو بقری!" (بقر به معنای گاو است.) حضرت با کمال ملایمت فرمودند: "نه، من باقر هستم." آن مرد دوباره گفت: "تو پسر زن آشپزی!" حضرت فرمود: "آشپزی از هنرهای مادر من بود." برای بار سوم آن مرد اهانت کرد و گفت: "تو پسر زنی سیاه چهره و بد دهن هستی."

حضرت باز با کمال آرامش فرمود: "اگر راست می گویی خداوند او را بیامرزد و اگر دروغ می گویی، خدا تو را بیامرزد!" در این وقت آن مرد مسیحی که از سوی امام با یک دنیا نرمش و لطافت روبرو شده بود و مسیح را در سیمای حضرت باقر (ع) مشاهده کرده بود، اسلام اورد و مسلمان شد.

در وصف حالات عبادی و معنوی امام محمدباقر (ع) همچون سایر معصومین (ع) نکات فراوانی ذکر شده است. امام صادق (ع) فرزند گرامی ایشان می فرماید: "پدرم، همواره مشغول ذکر خدا بود. هنگام خوردن غذا، ذکر خدا می گفت. وقتی با مردم صحبت می کرد، از یاد خدا باز نمی ماند و کلمه «لا اله الاّ الله» همواره بر زبانش جاری بود. [سحرگاهان ]ما را به عبادت تا برآمدن آفتاب فرا می خواند. به آن دسته از اعضای خانواده که قرائت قرآن می دانستند، خواندن قرآن را سفارش می کرد و بقیه را به گفتن ذکر خدا سفارش می نمود."

«جابر بن یزید جُعفی» از یاران امام باقر (ع) نیز درباره حالات معنوی امام باقر (ع) با ذکر خاطره ای می گوید:

"روزی امام محمد باقر(ع) به من فرمود: ای جابر! اندوهگینم و دلم گرفته است. گفتم: اندوهتان به خاطر چیست؟ فرمود: ای جابر! کسی که لذّت شراب ناب الهی در دلش باشد، از غیر خدا روی برتافته و دلش گرفتار خدا می شود. ای جابر! مگر این تحفه دنیا چیست؟ مگر دنیا جز مرکبی که بر آن سوار می شوی یا لباسی که می پوشی چیز دیگری هم هست؟"

آنگاه امام با حالتی معنوی به من فرمود: "ای جابر! خدا جویان بر این دنیا تکیه نمی کنند و به آن دل نمی بندند و خیال خود را از آخرت [و سختی آن ] خوش نمی دارند. دل فریبی های دنیا، دل آنان را هرگز از یاد خدا باز نمی دارد، گوش آنان را بر ذکر خدا نمی بندد، و زرق و برق دنیا چشمشان را از دیدن نور الهی کور نمی کند. ازاین روست که نیکان پاداش دریافت می کنند و رستگار می شوند."

مریم رادان

117