این موضوع برخی گمانه ها را درباره احتمال تشدید تحریم ها ضد ایران و حتی رویارویی مستقیم آمریکا با جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد.
ترامپ از پاره کردن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سخن گفت، بحث تشدید تحریم ها را مطرح کرد، تشکیل ناتوی عربی برای مقابله با برخی کشورها را وعده داد و اخیرا بحث قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی را پیش کشیده است.
البته این ها تاکنون به عنوان هشدار، تهدید و لفاظی باقی مانده و ترامپ حتی مجبور به عقب نشینی از برخی سخنان و تهدیدهای خود نیز شده است؛ به عنوان مثال، وی دیگر از پاره کردن برجام سخن نمی گوید.
همزمان ، دولت ترامپ از همان ابتدای کار درصدد اعمال و تشدید تحریم هایی خارج از توافق برجام به بهانه های فعالیت موشکی ایران است.
برخی محافل این گمانه را مطرح کرده اند که دولت اوباما، به گفته آنان سیاست های منعطف تری در قبال ایران در پیش گرفته بود.
با توجه به اینکه دولت ترامپ در آغاز دوره کاری خود قرار دارد، بدیهی است که نمی توان به مقایسه آن با دوره ریاست جمهوری اوباما پرداخت، اما نگاهی به سوابق اقدامات دولت های گذشته آمریکا ثابت می کند که آنها هیچ گاه به دنبال برقراری روابطی مبتنی بر احترام متقابل با ملت ایران نبوده اند و در برهه های مختلف، فقط به دشمنی ها دامن زده اند.
دشمنی با ملت ایران، سیاست راهبردی آمریکا
مرور عملکرد و سیاست های احزاب اصلی آمریکا یعنی حزب جمهوری خواه و دموکرات نیز نشان می دهد، دشمنی با ملت ایران یک سیاست راهبردی در آمریکا است که با تغییر ساکنان کاخ سفید، تغییر نمی کند.
با وجود آنکه این دخالت ها و دشمنی ها با پیروزی انقلاب اسلامی تشدید و ابعاد جدیدی به خود گرفت، اما همانگونه که رهبر معظم انقلاب خاطر نشان کرده اند، دشمنی آمریکاییها با ملت ایران از سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد.
" مبارزه از قبل از سال 42 شروع شد؛ یعنی از سال ۳۲ با کودتای ۲۸ مرداد که به وسیلهی آمریکائیها در ایران انجام گرفت و حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند. مأموران آمریکائی رسماً آمدند ایران، با چمدانهای پر از دلار، الواط و اوباش و اراذل و بعضی از سیاستمداران خودفروخته را تطمیع کردند و کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ را در اینجا راه انداختند و حکومت مصدق را سرنگون کردند. جالب این است که بدانید حکومت مصدق که به وسیلهی آمریکائیها سرنگون شد، هیچگونه خصومتی با آمریکائیها نداشت. "
با قیام پانزده خرداد پس از دستگیری امام خمینی (ره ) و شدت گرفتن اعتراضات مردم، باز هم آمریکاییها به اقدامات خود ادامه دادند و در روزهای انقلاب عوامل دولت آمریکا در کنار عوامل حکومت پهلوی تلاش کردند حرکت های انقلابی و ضد استکباری مردم را سرکوب کنند.
کمک به حرکتهای تجزیهطلبانه در استان های مرزی ایران نیز از اولین اقدامات خصمانهی آمریکاییها برای منحرف کردن مسیر انقلاب اسلامی بود.
آمریکایی ها همچنین در حالی که مردم انقلابی در تلاش برای برقراری ثبات و سامان دادن به اوضاع کشور بودند، هشت سال جنگ را بر جمهوری اسلامی ایران تحمیل کردند.
این دوره ازتاریخ ایران با دوره ریاست جمهوری جیمی کارتر از حزب دمکرات در آمریکا مصادف است.
سیاست های خصمانه دولت های آمریکا ضد ایران
با پیروزی انقلاب اسلامی و خروج ایران از سلطه آمریکا، دولت کارتر سیاست هایی خصمانه را ضد مردم ایران آغاز کرد.
حمایت از گروه های تجزیه طلب، قطع کامل روابط سیاسی، ممنوعیت واردات نفت از ایران، کمک به رژیم بعث صدام برای حمله نظامی به ایران، بلوکه کردن اموال و آغاز تحریم های اقتصادی از جمله اقدامات ضد ایرانی دولت کارتر بشمار می رود.
در دوره هشت ساله ریاست جمهوری رونالد ریگان از حزب جمهوری خواه نیز تقریبا همین سیاست ها ادامه یافت.
تلاش برای محکومیت ایران در سازمان های بینالمللی، کمک به رژیم بعث صدام، حمله به سکوهای نفتی ایران و انهدام هواپیمای مسافربری ایران با 290 مسافر از جمله اقدامات دولت واشنگتن ضد مردم ایران در دوره ریگان محسوب می شود.
پس از ریگان نوبت به جورج هربرت واکربوش یا بوش پدر از حزب جمهوری خواه رسید.
وی با ادعای کمک ایران به تروریست ها و تهدید خواندن ایران برای کشورهای منطقه، تلاش کرد فشارها را از طریق متحدان واشنگتن در خاورمیانه افزایش دهد.
دولت بوش پدر، همچنین فشارهای اقتصادی بر ایران را ادامه داد.
بیل کلینتون از حزب دمکرات نیز ابتدا بهبود رابطه با جهان اسلام را وعده داد، اما در 15مارس1995، قانون تحریم و ممنوعیت تجارت و سرمایه گذاری در ایران معروف به قانون داماتو را امضا کرد.
در همین دوران «وارن کریستوفر» وزیر امور خارجه دولت کلینتون، دولت ایران را به اتهام رابطه با تروریسم و علاقه به دستیابی به تسلیحات هستهای یک «یاغی بینالمللی» خطاب می کند.
سیاست چماق و هویج آمریکا برای مقابله با ایران
در این دوران دکترین سیاست مهار دوگانه و سیاست چماق و هویج برای مقابله با ایران، در دستور کار قرار دولت آمریکا قرار گرفت.
جرج واکر بوش یا بوش پسراز حزب جمهوری خواه که پس از کلینتون به ریاست جمهوری آمریکا رسید به بهانه حملات یازدهم سپتامبر و لزوم مقابله با تروریسم، به افغانستان و عراق حمله نظامی کرد و ایران را محور شرارت خواند.
ادعای تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای در دوران بوش پسر مطرح شد.
از آن زمان به مدت ده سال، بهانه فعالیت های هسته ای ایران که کاملا صلح آمیز بود، دستاویزی برای تحریم، تهدید و فشار به ایران شد.
اما باراک اوباما از حزب دمکرات که با شعارها و چهره ای متفاوت و حمایت رنگین پوستان آمریکا به قدرت رسید سیاست لبخند و فریب را پیگیری کرد.
اوباما ابتدا گفت که دست دوستی به سوی ایران دراز می کند اما دولت وی رکورددار اقدامات ضدایرانی در تاریخ دولت های امریکا شد.
در زمان ریاست جمهوری اوباما ، واشنگتن آنگونه که متعهد شده بود، در مورد رعایت متن و روح برجام نیز عمل نکرد؛ به عنوان مثال، اوباما قانون تمدید تحریم های ایران موسوم به ISA را امضا کرد که از طرف ایران نقض برجام دانسته شد.
حمایت از فتنه 88 و تلاش برای ایجاد بی ثباتی و اغتشاش در ایران، راه اندازی و تشدید حملات سایبری به تاسیسات هسته ای و حمایت از ترور دانشمندان هسته ای از دیگر نمونه های دشمنی دولت اوباما با ایران است.
در واقع سیاست های تقابل گرایانه آمریکا که در دوره های متعدد ریاست جمهوری این کشور ادامه یافته است، در دوران اوباما نیز با قوت پیگیری شد.
بر این اساس، شاید بتوان گفت که تفاوت اصلی دولت کنونی واشنگتن به ریاست ترامپ با دولت های پیشین واشنگتن، فقط این است که ماهیت واقعی در دشمنی با مردم ایران را زودتر و صریح تر نمایان کرده است.115/112
بیشتر بخوانید:
ادامه سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران/ مسدود شدن 1.6 میلیارد دلار از دارایی ایران در لوکزامبورگ
ادامه فرافکنی مقامات آمریکا علیه ایران/ پل رایان: ایران صلح طلب نیست
ناکامی آمریکا در تقابل منطقه ای با ایران