ایران پرس- شکست ائتلاف سعودی ضد یمن در شهر الحدیده، این ائتلاف را به توقف جنگ در یمن مجبور خواهد ساخت.

سعید الشهابی در مقاله‌ای که روز دوشنبه در روزنامه القدس‌العربی چاپ لندن منتشر شد، نوشت: نیروهای ائتلاف به فرماندهی عربستان سعودی به طور ناگهانی ازتوقف درگیری‌ها در شهر الحدیده خبر دادند.

این در حالی است که حدود یکماه قبل، پس از آنکه آمریکا بر ضرورت توقف جنگ تاکید کرد، ائتلاف سعودی ضد یمن عملیات نظامی خود را علیه شهر الحدیده تشدید کرد تا شاید بتواند با موضعی بهتر بر سر میز مذاکرات حاضر شود.

شهر الحدیده بزرگترین بندری است که از طریق آن مواد غذایی و دارو برای 22 میلیون شهروند یمنی ارسال می‌شود.

از مدتی قبل آشکار شده بود که بحران یمن تنها از طریق مذاکرات قابل حل و فصل است اما آمریکا و انگلیس با ادامه حضور کارشناسان خود در مراکز فرماندهی و تصمیم‌گیری در ریاض و مرزهای دو کشور(عربستان و یمن)، همچنان در جنگ علیه یمن مشارکت داشته‌اند.

واقعیت غیرقابل انکار این که مقاومت ملت یمن در دفاع از سرزمین‌شان ائتلاف و حامیان آن را به‌طور بی‌سابقه‌ای به چالش کشانده و گرفتار کرده است.

در ابتدا تصور می‌شد به سبب برتری نظامی ائتلاف جنگی که در 26 مارس 2015 کلید خورد، طی چند هفته، جنگ به پایان می‌رسد و اهداف شوم مورد نظر از آن تحقق می یابد. اما بمباران جنگنده‌های سعودی و اماراتی نتیجه‌ای جز تخریب گسترده تاسیاست زیربنایی و تاریخی یمن نداشته است. 

تصمیم شجاعانه و حکیمانه نیروهای انصارالله و همپیمانان این نیروها در ماه‌های اول جنگ و در پی آن عقب‌نشینی آنان از شهر عدن، هرچند باعث شد نیروهای متجاور به آسانی کنترل عدن را در اختیار گرفتند اما آنان را در محاسبات بعدی دچار اشتباه کرد.

نیروهای انصار الله و همپمیانان این نیروها به این نتیجه رسیده بودند که شاید اصرار آنان در ماندن در شهر عدن نتواند اهداف راهبردیشان را تحقق بخشد و حتی ممکن است باعث دو دستگی در میان ساکنان جنوب شود و آنان را بر سر دو راهی حمایت و یا حمایت نکردن از مداخله عربستان و امارات در امور داخلی کشورشان قرار دهد.

علاوه بر این ممکن بود عدم عقب‌نشینی از عدن نیروهای یاد شده را وارد جنگ دیگری کند و به رویارویی با گروه القاعده سوق دهد؛ اتفاقی که باعث پراکندگی تلاش‌های آنان می‌شد. لذا نیروهای انصار الله تصمیم گرفتند از عدن عقب نشینی و تلاش خود را بر حفظ صنعا، پایتخت یمن و بندر الحدیده متمرکز و به جهانیان ثابت کنند، طرفی که کنترل واقعی امور را در اختیار دارد، همین نیروها و همپیمانان آنان است نه ائتلاف و حامیان آن.

طی بیش از سه سالی که از آغاز جنگ ائتلاف سعودی علیه یمن می‌گذرد، نیروهای ائتلاف با وجود برتری نظامی که بر نیروهای مردمی و انصار الله یمن داشته‌اند، نتوانسته‌اند عزم و اراده این نیروها را درهم شکنند و آنان را در دفاع از کشور و ملتشان سست کنند. این در حالی است که 14 کشور عربی با همراهی آمریکا و انگلیس در این ائتلاف مشارکت داشته‌اند.

توقف جنگ علیه شهر الحدیده بیانگر آن است که ائتلاف سعودی به غیر ممکن بودن پیروزی واقعی علیه حوثی‌ها پی‌برده است.

عملیات نظامی علیه شهر الحدیده باعث کشته شدن بیش از 1000 نیروی مورد حمایت ائتلاف شده است.

طی سه هفته گذشته عملکرد نیروهای ائتلاف مضحک بوده است؛ رسانه‌های وابسته به ائتلاف از اشغال و کنترل شهر الحدیده سخن می‌گویند در حالیکه می‌دانند این اخبار دروغی بیش نیست.

عوامل دیگری نیز در وادشتن ائتلاف سعودی به توقف جنگ ضد یمن دخالت دارد؛ در این میان نباید از نقش سازمان‌های بین المللی، فعالان حقوق بشر و مخالفان جنگ در واداشتن واشنگتن به تغییر سیاست‌هایش در حمایت از طرف شکست خورده آنهم فقط برای کسب پول غافل ماند.

جنایتی که عربستان سعودی در استانبول ترکیه علیه «جمال خاشقجی» روزنامه‌نگار منتقد سعودی مرتکب شد، پیامدهای این جنایت و افشای دخالت مقام ارشد عربستان در یکی از شنیع‌ترین جنایت ها در تغییر رویکرد کشورها در قبال جنگ عربستان علیه یمن نیز بی تاثیر نبوده است.

قتل خاشقجی پرده از سلسله جنایت‌ها و توطئه‌های ولیعهد عربستان و دخالت مستقیم وی و خاندانش در این جنایت‌ها برداشت و سبب شد وجهه ولیعهد عربستان سعودی در محافل سیاسی و دیپلماتیک مختلف زیر سووال برود.

اما پیروزی مقاومت فلسطین در باریکه غزه در جنگ وحشیانه‌ای که از سوی نیروهای اشغالگر اسرائیل آغاز شد، نیز عامل دیگری برای تضعیف روحیه نیروهای طرفدار ائتلاف سعودی بوده است. با وجود شدت حملات و خسارت هایی که این حملات ارتش اسرائیل به باریکه غزه، به جای گذاشته اما واکنش مناسب و بازدارنده فلسطینیان به این حملات، اسرائیل را به پذیرش آتش‌بس درچارچوب طرحی واداشت که مصر نیز در آن مشارکت دارد.

شاید این اولین باری باشد که یک وزیر جنگ اسرائیل در اعتراض به پذیرش آتش‌بس از سوی کابینه، استعفاء کرده باشد؛ آتش بسی که از آن به عنوان تسلیم در برابر جنبش مقاومت اسلامی فلسطین(حماس) یاد می شود.

همه این عوامل و شکست‌های پی درپی ائتلاف سعودی - اماراتی ضد یمن به تضعیف موضع نیروهای همپیمان ائتلاف منجر شد و آشکار کرد، طرح جنگی که از سوی «محمد بن سلمان» به مورد اجرا درآمده، با شکستی بزرگ مواجه شده است.

شکست در یمن نقطه سیاه دیگری را به کارنامه آل سعود بویژه ولیعهد جوان عربستان اضافه کرد؛ کارنامه‌ای که در برگیرنده رسوایی‌هایی چون قضیه ربودن «سعد الحریری» نخست وزیر لبنان، حمله به بحرین، محاصره قطر و قتل خاشقجی است.

این‌ها همه نتایج چهار سال تجاربی است که آل سعود در سایه حکومت ولیعهدی کسب کرده که از حمایت آمریکا و اسرائیل بهره مند بوده است.

عملکرد چهار سال گذشته آل سعود آمریکا و اسرائیل را نیز در تحقق منافع مورد نظرشان در منطقه ناامید و همسایگان عربستان را عصبانی کرده است. 

اگر نتیجه سیاست‌های عربستان تا کنون و در سایه ولیعهدی بن سلمان محکوم به شکست بوده است، نتیجه «چشم انداز ۲۰۳۰» عربستان که به ظاهر طرحی برای به اصطلاح کاستن از وابستگی این کشور به عواید نفتی است چه خواهد بود؟ 

پس از توقف جنگ چه سرنوشتی در انتظار عربستان و امارات خواهد بود؟

ریاض و ابوظبی می‌دانند که توقف جنگ علیه یمن، علاوه بر شکست سیاسی و از دست رفتن اعتبار و آبرو این دو در عرصه بین المللی، برای آنان هزینه‌های مالی زیادی نیز در بر خواهد داشت.

مساله پرداخت غرامت از پیچیده ترین و خطرناک ترین مسائل جنگ بوده که متوجه طرف متجاوز است.

در گذشته عراق مجبور شد به سبب تجاوز و جنگ دوم اوت 1990 علیه کویت غرامت مالی مستمر به این کشور پرداخت کند. از زمان سرنگونی نظام صدام حسین در سال 2003 در عراق سازمان ملل تصمیم گرفت 5 درصد از درآمدهای نفتی عراق را به عنوان غرامت به کویت اختصاص دهد.

سازمان ملل، عراق را آغاز کننده جنگ و طرفی دانست که باید غرامت خسارت‌های ناشی از این اقدام مداخله‌جویانه را پرداخت کند.

با وجود روابط مستحکم میان ایران و عراق، برخی از مسوولان ایرانی نیز مساله اخذ غرامت از عراق را به سبب تحمیل جنگ 8 ساله علیه ایران بارها مطرح کرده‌اند.

با وجود آنکه در قانون جاستا به صراحت از عربستان سعودی یاد نشده است اما این قانون که تحت عنوان «اجرای عدالت در برابر حامیان تروریسم» جهت تصویب به کنگره آمریکا ارائه و در دو مجلس سنا و نمایندگان آمریکا تصویب شد، به بازماندگان و خانواده‌‌های قربانیان عملیات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به طور قانونی این حق را می‌دهد تا از دولت سعودی غرامت دریافت کنند.

قطری‌ها نیز درخواست‌هایی را برای اخذ غرامت، به سبب خسارت‌هایی که در نتیجه سیاست‌های عربستان و امارات در قبال آن کشور، متحمل شده‌اند، مطرح کرده‌اند.

محاصره زمینی و دریایی و هوایی قطر از سوی عربستان و امارات خسارت‌های قابل ملاحظه‌ای را به منافع شهروندان عادی قطر وارد کرده است. سیاست‌های ولیعهد عربستان و حاکم امارات شکست‌های راهبردی را به دوکشور وارد کرد و باعث شد قدرت این دو کشور به درآمد حاصل از فروش نفت و نه قدرت نظامی یا سیاسی منحصر شود.

اکنون یمن به باتلاقی برای اعضای ائتلاف سعودی جنگ ضد آن کشور تبدیل شده است؛ باتلاقی که خروج از آن بسیار پرهزینه و پیامدهای آن متوجه همه اعضای ائتلاف خواهد بود.

جنگ در یمن به عنوان یکی از عجیب‌ترین و عبرت آموزترین جنگ‌ها در تاریخ نظامی به ثبت خواهد رسید.

گزارش‌ها حکایت از آن دارد که عربستان سعودی ماهیانه دو میلیارد دلار برای جنگ در یمن هزینه کرده است اما با وجود گذشت 4 سال از این جنگ و هزینه‌های هنگفت آن، تاکنون هیچ نتیجه‌ای عاید آل سعود نشده است.

مترجم: محبوبه جعفری 

بیشتر بخوانید: 

گزارش: ایستادگی مردم الحدیده

گزارش: شکست حمله متجاوزان سعودی- اماراتی به‌الحدیده

گزارش: امنیت و آرامش در الحدیده به روایت تصویر