بحران سوریه به مرحله ای رسیده که همه طرف ها اعم از داخلی، منطقه ای و جهانی از تلاش ها برای حل این بحران با استفاده از راهکار دیپلماسی تا حدود زیادی ناامید شده اند.
قدرت های غربی با آگاهی از این که تحولات سوریه به خصوص در حلب در راستای اهداف این قدرت ها پیش نمی رود و تروریست ها فرایند تضعیف شدن را تجربه می کنند، نشست لوزان را با هدف دستیابی به یک راهکار برگزار کردند اما این نشست به واسطه اختلاف و بی اعتمادی زیادی که میان روسیه و آمریکا وجود دارد بدون دستیابی به نتیجه ای به پایان رسید.
اگرچه آتش بس های چند روزه و موقتی برقرار می شود اما این آتش بس ها برای مردم و شهروندان حلب مشکلی را حل نمی کند بلکه تنها به منزله فرصتی برای تنفس گروه های تروریستی است.
گروه های تروریستی در حلب این روزها در شرایط سختی قرار گرفتند زیرا ارتش سوریه با پشتیبانی نیروی هوایی روسیه، نیروهای زمینی حزب الله لبنان و حمایت مستشاری ایران در منطقه حلب دست برتر را در مقابل تروریست ها دارد.
از آن جایی که حلب با شمال دمشق 310 کیلومتر و با مرز ترکیه 60 کیلومتر فاصله دارد، پیروزی در حلب می تواند برد بزرگی برای نظام سوریه باشد زیرا سقوط حلب به منزله نزدیک شدن ارتش سوریه به مرزهای ترکیه است و این موضوعی نیست که ترکیه خواستار آن باشد.
از سوی دیگر، پیروزی ارتش سوریه در حلب به معنای پیشروی به سوی ادلب نیز خواهد بود که در این صورت تروریست ها در سوریه بیش از هر زمانی تحت فشار قرار خواهند گرفت.
پیروزی در حلب به معنای شکست آمریکا از روسیه نیز خواهد بود.
آمریکا از همه اهرم هایی که در اختیار دارد، بهره گرفت تا ارتش سوریه بر مخالفان در حلب پیروز نشود و توازن قدرت در سوریه به نفع روسیه تغییر نکند اما شواهد و تحولات میدانی بیانگر شکست آمریکا در این عرصه است.
با توجه به همه این شرایط، استفان دی میستورا، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه بار دیگر طرحی را ارائه کرده است که با واقعیت های میدانی در حلب و همچنین سابقه گروه های تروریستی سازگاری ندارد.
در این طرح دی میستورا بر توقف کامل بمباران، درگیری ها و تیراندازی در مرز میان شرق و غرب حلب و در داخل این شهر تاکید شده است. توقف جنگ در حلب فرصتی برای تروریست ها جهت خارج شدن از حلقه محاصره است.
بند دوم طرح دی میستورا نیز در راستای حمایت از تروریست ها است زیرا در این بند آمده است که گروه جبهه النصره (فتح الشام) که به عنوان گروهی تروریستی از طرف سازمان ملل متحد دسته بندی شده است، باید از حلب تخلیه شود.
سوال این است زمانی که جبهه النصره در حلب دست برتر داشت و جنایت می کرد، چرا سازمان ملل تخلیه این گروه از حلب را مطرح نکرده بود؟ ظاهرا جان تروریست ها برای سازمان ملل از جان شهروندان عادی و بی گناه اهمیت بیشتری دارد.
بند سوم طرح دی میستورا نیز این است که محاصره شرق حلب باید به طور کامل برداشته تا اطمینان حاصل شود دسترسی بدون مانع برای کمک های بشردوستانه وجود دارد.
سوال این است که چرا دی میستورا از برداشته شدن محاصره دو شهرک شیعه نشین فوعه و کفریا که ماه ها است ادامه دارد، سخنی نمی گوید و خواهان ارسال کمک های بشردوستانه به این دو شهرک نیست؟
بندهای چهارم و پنجم طرح دی میستورا نیز این است که اداره محلی فعلی و مستقل در شرق حلب باید دست نخورده باقی بماند و به کار خود ادامه دهد و دولت سوریه باید برای توقف فعالیت های نظامی در حلب تضمین دهد. به نظر می رسد دی میستورا با این طرح در صدد است آمریکا، ترکیه و تروریست های در حلب را از یک شکست حتمی نجات دهد.