صحن و سرای حضرت رضا(ع) امروز حال و هوای دیگری دارد. تمام صحن ها و رواق ها چراغانی شده و همه از پیر و جوان، بزرگ و کوچک، شادمانند.

امروز، یازدهم ذی القعده، سالروز تولد هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت رضا(ع) است.

در روز ولادت امام رئوف مهمان بارگاه نورانی و منورش شده اند. دست های دعا رو به آسمان است و هر کس حاجتش را به واسطه امام مهربانی ها از خدای بزرگ طلب می کند. اینجا، مشهد، تکه ای از بهشت و محل استجابت است.


 

 

امام رضا (ع) در سال 148 هجری قمری  در شهر مدینه به دنیا آمد. ایشان تحت راهنمائی و تربیت پدر بزرگوارش، امام موسی کاظم (ع) آمادۀ مسئولیت خطیر امامت شد. اخلاق نیکو، دانش فراوان، ایمان عمیق به خدا و توجه به مردم، ویژگی هایی بود که امام رضا (ع ) را از دیگران متمایز می کرد. در توجه به مسائل معنوی و پرداختن به امور عبادی، زبانزد همگان بود. 

پیوسته به امور مسلمانان اهتمام می ورزید و در رفع مشکلات و نیازهای مردم می کوشید. به عیادت بیماران می رفت و با تواضع و فروتنی، از مهمانان خود پذیرایی می کرد. معارف و علوم سرشار امام رضا (ع)،‌ موجب می شد که بزرگان و اندیشمندان جهان اسلام به نزد ایشان بیایند. امام در مدت امامت خود، دانشوران زیادی را تربیت کرد و آثار مهمی در زمینه تفسیر قرآن، حدیث، اخلاق، احکام و طب اسلامی از خود به یادگار گذاشت.

امام در سن 35 سالگی بعد از شهادت پدرش امام کاظم (ع)؛ مسئولیت امامت و رهبری مسلمین را به مدت بیست سال بر عهده گرفت. مدتی از دوران امامت آن بزرگوار در خلافت هارون، و مدتی در حدود چهارسال در خلافت امین، و مدّت بیست سال در زمان خلافت مأمون بود. در زمان مأمون، امام با ترفندهایی جدید از سوی او مواجه شد.

مامون، از زیرک ترین حاکمان عباسی بود و شخصیت پیچیده ای داشت. او چنین وانمود می کرد که دوستدار اهل بیت پیامبر و امام رضا است. درعین حال، ستمکار بود و برای مردم بویژه پیروان اهل بیت، شرایط خفقان آوری ایجاد کرده بود. مأمون برای دور کردن امام از کانون مبارزه با ستم، تصمیم گرفت که آن حضرت را ولیعهد خود سازد.

مأمون می پنداشت با همکاری امام رضا (ع) با دستگاه، حکومتش مشروعیت بیشتری می یابد و حرکت های امام تحت نظارت و کنترل وی قرار می گیرد. علاوه بر این، ادعای پارسایی و بی اعتنایی امام رضا به دنیا، نقض می شد.

مأمون، در این طرح، حساب شده عمل کرد. اما شخصیت بصیر و هوشیار امام، این توطئه او را بی اثر ساخت. امام در حال حرکت از مدینه به خراسان با گفته ها و رفتار خود، نارضایتی خود را اعلام کرد و مردم دریافتند که مأمون، امام را به اجبار و ظالمانه از آنان جدا می کند. امام ولایتعهدی را با شروطی پذیرفت. یکی از آنها این بود که در هیچیک از امور حکومتی دخالت نکند. این خود به معنای بی اثر ساختن ترفند مأمون بود.

یک سال پس از اعلام ولایتعهدی، کسانی که از قبل با امام آشنا نبودند و حتی درباریان، امام رضا را به عنوان چهره ای درخور تعظیم و ستایش و یک انسان شایسته حکومت شناختند . درواقع، برخلاف تصور مامون، امام مایه قوت و اطمینان دانشوران و عالمان دینی و موجب تقویت روحیه مسلمانان شد.

امام رضا (علیه‌السلام) به اخلاقی عالی و ممتاز، آراسته بود و بدین دوستی عام و خاص را، به خود جلب فرموده بودند. ابراهیم بن عباس صولی  ادیب و نویسنده ایرانی در این‏باره گفته است: «هرگز ندیدم در سخن گفتن با کسی درشتی کند. هرگز ندیدم سخن کسی را پیش از آن که تمام شود، قطع کند. هرگز درخواست کسی را که قادر به انجام دادنش بود، رد نکرد. در برابر هم‏نشین، پاهایش را دراز نمی‏ کرد. در برابر هم‏نشین تکیه نمی‏ داد. ندیدم به بردگان بد بگوید. هر که ادعا کند در فضیلت مانند او دیده، باور نکنید.»

یکی از القابی که امام هشتم شیعیان را بدان می شناسند، لقب رئوف بودن ایشان است. رئوف به معنای مهربان است. امام رضا(ع) با اغنیا و فقرا، عالمان و جاهلان، دوستان و حتی مخالفان خود، روابط و مناسباتی نیکو داشت. یکی از یاران امام رضا (ع) می‎ گوید: «هرگاه امام از مسائل روزمره فارغ می شد، به اعضای خانواده و اطرافیان ابراز محبت می نمود و هر وقت بر سر سفره حاضر می‎ شد، خرد و کلان حتی کارگزاران را فرا می ‎خواند.»

در عصری که بندگان و کنیزکان از کوچکترین حقی برخوردار نبودند، امام رضا(ع) با حُسن ِ سلوک و مهربانی زیاد با آنها رفتار می کرد. این افراد در خانه امام رضا (ع)، مورد تکریم قرار می گرفتند و در محضر او، درس ادب و انسانیت می آموختند. امام ضمن محبت به این انسانهای محروم، می فرمود اگر با انسانی غیر از این رفتار شود، به او ستم شده است.

یکی دیگر از القاب امام رضا (ع) عالم آل محمد است. این لقب، حاکی از تسلط آن حضرت بر علوم و دانش ها است. در این رابطه، امام رضا (ع) خود نیز می فرمود: در حرم پیامبر می نشستم. هرگاه دانشمندان مدینه در مسئله ای با مشکل مواجه می شدند و در حل آن ناتوان بودند، به نزد من می آمدند و پاسخ می گرفتند. امام کاظم (ع) پدر ایشان نیز به فرزندان دیگرش سفارش می فرمود که: «برادرتان رضا، عالم آل محمد است. نیازهای دینی خود را از وی فرا بگیرید و آنچه را به شما آموخت، به یاد داشته باشید.»

در آن زمان مرو از پایگاههای علمی خراسان بود. امام رضا (ع) هم از این موقعیت استفاده نمود و حرکت علمی گسترده ای را دنبال کرد. امام از دانشی سرشار بهره مند بود و این برجستگی علمی او در رویارویی با دانشمندان ادیان و مذاهب دیگر، بهتر آشکار می شد. جلسات و محافلی که علما و دانشمندان مختلف گرد هم می آمدند و به بیان دیدگاهها و نظرات خویش می پرداختند، در آن زمان رونق خاصی داشت. حاکمان آن عصر، گاه برای جلوه دادن شکوه دربار خویش، گاه به منظور گرایش دانشمندان به دربار و زمانی برای این که بر عقیده کسی چیره شوند، در کنار مجالس دیگر، به برگزار کردن نشست های علمی نیز می پرداختند. این محافل که به جلسات مناظره معروف بود، بهترین مکان برای ابراز شایستگی های علمی افراد به شمار می رفت.

 امام در مناظرات خود به‌دنبال اهداف اخلاقی و هدایت افراد بود و هیچ‌گاه به‌دنبال تخطئه و تخریب آنها نبود. هـیچ‌گاه‌ خشمگین‌ نمی‎شد‌، حتی اگر سخنان باطل می‎شنید‌. با‌ مبانی‌ طرف مقابل استدلال می‎کرد و رعایت انصاف را داشت. از جمله دعوت عملیِ حضرت به اخلاق و دین، رها کردن مناظرات برای انـجام‌ فـریضه‌ نـماز‌ در اول وقت بود. امام رضا(ع) در مناظرات علمی با بزرگان ادیـان و مذاهب با‌ احاطه‌ علمی‌ خود، افسار افکار را به دست می‎گرفت و با تکیه بر اصول مشترک‌ میان‌ ادیان‌ و اسـتدلال‎های طـرف مقابل، فرد را وادار به اعتراف می‎کرد.

توجه به بـعد تـعالی‎بخشی‌ و آزادانـدیشی‌ از ویژگی‎های دیگر مناظرات امام(ع)بود.. نمونه‌‎ای از این آزاداندیشی آن زمانی است که ایشان با پایان یافتن مـناظره، رو بـه رؤسای ادیان کرد و فرمود: «ای قوم، اگر در میان‌ شما‌ کسی‌ مخالف اسلام است و سؤالی دارد، هر سؤالی که می‎خواهد بدون هـیچ‌ خـجالتی‌ مـطرح کند». در بررسی ویژگی های علمی امام رضا (ع) ، نکته شاخص این است که آن حضرت با هر گروهی به زبان خودشان سخن می گفت . هنگامی که اباصلت، از یاران امام ، از تبحر امام در شناخت زبانهای مختلف شگفت زده شد ، امام به او فرمود: من حجت خدا بر مردم هستم، چگونه می شود چنین فردی به زبان آنان آشنا نباشد ؟

سلام بر تو اى امام هشتم

اى فرزند پیامبر و على 

اى پاره تن حضرت موسى بن جعفر 

و اى امامى که هر لحظه دل هاى ما به شوق دیدار حرم مطهّرت مى تپد؛ 

سلام بر تو اى على بن موسى الرضا و سلام بر پدران بزرگوارت و فرزندان پاک و معصومت.