پیرمحمد ملازهی، در گفتگو با مرکز بین المللی مطالعات صلح به پیوندهای گوناگون فرهنگی و تمدنی افغانستان و ایران و نیز تحولات روز و بروز جریان های تندرو و تاثیر آنها بر فارسی ستیزی در افغانستان پرداخت.
علل و عوامل فارسی ستیزی در افغانستان چیست؟
طبق قانون اساسی افغانستان، دو زبان رسمی پشتو و فارسی در این کشور وجود دارد که مکاتبات اداری با آن صورت می گیرد.
منتها واقعیتی دیگر نیز وجود دارد و آن این است که از زمان حدود 600 سال قبل، یعنی از زمان مرگ نادرشاه که آن جریان پیش آمد و احمد خان ابدالی حکومتی جدا از ایران شکل گرفت، تا زمان حاضر تلاش قومیت پشتون این بوده است که زبان پشتو را جایگزین زبان فارسی در افغانستان کنند.
به همین دلیل دو دیدگاه شکل گرفته است، یک دیدگاه مربوط به فارسی زبان است، بویژه قومیت تاجیک وقومیت هزاره ها و جریان دیگر قومیت پشتو برای تضعیف فارسی است.
واقعیت این است که ظرفیت این دو زبان متفاوت است، زبان پشتو هنوز هم زبان کتابت به آن معنایی که زبان فارسی است، در نیامده است.
درست است که شعرای بزرگ و نویسندگان بزرگی پیدا شده اند، ولی زبان فارسی همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است و حتی قبایلی از پشتون ها زبانشان فارسی است.
تمام مردم افغانستان، کمابیش زبان فارسی را می فهمند، در حالی که تمام مردم افغانستان زبان پشتو را نمی فهمند.
بنابراین، دیدگاهی که در سطح حاکمیت و پشتون ها وجود دارد این است که به تدریج زبان فارسی را تضعیف کنند و زبان پشتون را جایگزین کنند.
در مقابل افرادی که به زبان فارسی صحبت می کنند، به دنبال این هستند که زبان فارسی باید به عنوان یک میراث مشترک فرهنگی نه تنها برای مردم افغانستان، بلکه در حوزه فرهنگی زبان فارسی که تاجیکستان و بخش هایی از ازبکستان و ایران است.
به هر حال ظرفیت های دو زبان متفاوت است، زبان فارسی، زبانی است که در چند کشور صحبت می شود.
زبان فارسی سابقه تاریخی دارد. زبان پشتو، زبان شفاهی بوده است و بعد از قدرت گرفتن قبایل پشتون است که این زبان را به عنوان زبان کتابت می شناسیم.
در یک دهه گذشته، نوعی فارسی ستیزی در افغانستان رو به افزایش است، آیا می توان گفت که این امر دلایل سیاسی و حامیان خارجی دارد؟
من فکر نمی کنم حامیان خارجی دخالتی در این قضیه داشته باشند. ناسیونالیست های تند پشتون، عامل اصلی هست.
آن ها در تمام ساختار قدرت به خصوص در زمینه آموزش و پرورش و دانشگاه ها حضور موثری دارند، حتی قبلا خبرنگاری که از واژه دانشگاه به جای استفاده از معادل آن در زبان پشتو استفاده کرد، به شدت با او برخورد شد.
وزارت آموزش یا با این خبرنگار برخورد کرد، یعنی یک جریان ناسیونالیستی قدرتمند در آن جا این مسائل زبانی را عمده می کنند.
در این بین منافع سیاسی گروه های قومی در این جا تعیین کننده تر است تا این که یک عامل خارجی وجود داشته باشد، لذا به نظر نمی رسد که قدرت خارجی در این جا آمریکا و اروپا در افغانستان مسئله آن ها هم بحث زبان فارسی یا زبان پشتو نیست.
در وضعیت کنونی، آیا می توان گفت که در آینده زبان فارسی در افغانستان با چالش های بیشتری رو به رو است؟
زبان فارسی در آینده در افغانستان با چالش رو به رو است، اما ظرفیت فارسی زیاد است.
اکثریت مردم افغانستان زبان فارسی را می فهمند و با آن آشنا هستند. حداقل از چهار قومیت اصلی، دو قومیت که فارسی زبانان و تاجیک ها و هزاره ها کلا زبان فارسی دارند.
بخش مهم دیگری که در منطقه هرات یا فارسی وان است، این منطقه نیز کلا به زبان فارسی صحبت می کنند، بنابراین زبان پشتو اختصاص به قومیت پشتون دارد که در خوش بینانه ترین برآوردها چیزی حدود 42 یا 43 درصد از جمعیت افغانستان از این زبان استفاده می کنند.
در افغانستان در حدود 50 یا 55 قومیت کوچک و بزرگ وجود دارد. واقعیت این است که قومیت های مختلف وجود دارند و اکثر قومیت های ترک، زبان ازبکی یا قرقیزی دارند که آن ها نیز در مقابل زبان پشتو از خود مقاومت نشان می دهند، لذا این گونه نیست که زبان فارسی را تا حدی تحت فشار قرار دهند که تبدیل به زبان پشتو شود.
آیا می توان گفت برخی از نخبگان سکولار معتقدند که زبان بین اقوامی مانند هند باید انگلیسی باشد، تا چه حدی این امر معتبر و در نظر نخبگان سکولار است؟
فکر نمی کنم به این صورت باشد. شرایط هند کاملا با افغانستان متفاوت است.
در افغانستان، ناسیونالیست های پشتون به طور کلی زیربار این که زبان دیگری را جایگزین کنند، نمی روند. فارسی زبانان نیز اساسا احساسات قومی و زبانی بسیار بالایی دارند.
ازبک ها و ترک تبارها نسبت به زبان حساس هستند، بنابراین، بحث این که زبان انگلسی را جایگزین کنند، وجود ندارد.
اما به نظر میرسد زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی، برای قشر نخبه جای خود را باز کرده است.
چنانچه بحث هایی وجود دارد که برای این که افغانستان بتواند با دنیای بین المللی در ارتباط باشد، باید زبان انگلیسی را به عنوان زبان دوم به مردم افغانستان بیاموزند، اما این مسئله ربطی به این موضوع ندارد که زبان انگلیسی جایگزین دیگر زبان ها در افغانستان شود.
به هر حال قشر نخبه و تحصیلکرده ها که به لحاظ ذهنی به نوعی به غرب گرایی روی آورده اند، زبان انگلیسی را به عنوان یک ابزار کارآمد مدنظر دارند اما این که زبان انگلیسی جایگزین زبان فارسی یا زبان پشتو شود، امکان پذیر نیست.
در چه صورتی ممکن است، مسئله زبان دری یا پشتو محل تنش و اختلاف نظر بسیار زیادی در افغانستان شود؟
در حال حاضر مورد اختلاف وجود دارد، در حال حاضر زبان در افغانستان به عنوان مسئله ای قومی نیز قوی شده است. به این معنا که فارسی زبانان هویت خود را در زبان فارسی می بینند.
پشتو زبان ها هویت خود را در زبان پشتو می بینند. ترک زبان ها هویت خود را در زبان ترکی می بینند.
بنابراین موضوع تا حدودی پیچیده است، به این دلیل که زبان در ارتباط با هویت افراد مختلف است، گذر از هویت سخت است، ولی در قانون اساسی نیز زبان فارسی، یا زبان دری نیز به رسمیت شناخته شده است.
در حال حاضر تنش وجود دارد، پشتو زبان ها تلاش می کنند که بسیاری از واژه ها و لغت هایی را تا به حال زبان فارسی بوده به زبان پشتو برگردانند.
فرضا اصطلاحاتی مانند دانشگاه ها و دانشکده ها را در زبان پشتو معادل سازی کرده اند و به زبان پشتو از آن ها استفاده می کنند اما آن بعضی از مطبوعات و رسانه ها که مربوط به قومیت های فارسی زبان است، از زبان فارسی استفاده می کنند و واژه های فارسی را به کار می برند.
در این میان این که این تنش به سطحی برسد که جامعه را دچار مشکل کند، بعید به نظر می رسد.115/112
بیشتر بخوانید:
تاکید بر اهمیت زبان فارسی در زبان شناسی
زبان فارسی، زبان علم
رونمایی از کتابی با موضوع آشنایی با زبان فارسی در ارمنستان