نزدیک به یکسال است که عربستان وارد عرصه تنش سیاسی با ایران شده است. ریاض به ویژه بعد از توافق هسته ای ایران و اجرای برجام با تصوراتی واهی که حاصل تفکرات سنتی خاندان پادشاهی این کشور از سالها قبل است، براین گمان است که با پول نفت و خرید سلاح می تواند نقشی راهبردی در منطقه ایفا کند .

جمشید امین زاده: این تصور غلط ، عربستان را درگیر مسایل زیادی کرده است . تنش در روابط ایران و عربستان اکنون به کارشکنی ریاض در ممانعت از سفر زائران ایرانی به بیت الله الحرام رسیده است . عربستان از اصرار بر ادامه این کارشکنی ها بدنبال چه اهدافی است و این اهداف تا چه اندازه برای خاندان سعود اهمیت دارد که حاکمان ریاض حتی حاضر شده اند در کسوت خادم الحرمین و بعنوان امیر کعبه از انجام فریضه واجب دینی بخش قابل توجهی از مسلمانان جلوگیری کنند .سئوال این است که روابط ایران و عربستان در چند دهه گذشته آیا همانند شرایط کنونی با تنش های مشابهی مواجه شده است و اگر چنین بوده ، ریشه این تنش ها در کجاست ؟ آیا عربستان بدنبال تمامیت خواهی در منطقه است ویا اینکه در حال تکرار تجربیات شکست خورده گذشته است ؟ پاسخ به این سئوالات نیاز به کنکاش در گذشته روابط ایران و عربستان دارد .در این مجموعه برنامه تلاش خواهیم کرد با نگاهی به گذشته روابط ایران وعربستان پاسخی برای رفتار امروز خاندان آل سعود بیابیم .

نگاهی به تحولات منطقه نشان می دهد آل سعود با تفکرات قبیله ای و طایفه ای گرفتار تصوراتی غلط شده و این خیال باطل آنها را درگیر مسایل زیادی از جمله ایجاد تنش با ایران کرده است. اکنون پس از ممانعت از سفر زائران ایرانی به مکه و محروم کردن هزاران مسلمان از اتجام مراسم واجب حج ، دستگاه تبلیغاتی این رژیم ناشیانه می کوشد ایران را مسوول تنش های بوجود امده معرفی کند .وزارت حج عربستان در بیانیه ای ادعا کرده است ، عربستان مخالف حضور حجاج ایرانی در مناسک حج نیست، اما شروطی دارد که ایران باید آن را قبول کند. کارشکنی رژیم آل سعود برای حضور زائران ایرانی در مناسک حج امسال درحالی است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران با اشاره به حوادث تلخ سال گذشته در مناسک حج، بارها تاکید کرده اند ایران به دنبال برگزاری مناسک حج با عزت است . بدیهی است زائران خانه خدا دارای حقوقی هستند و اگر این حقوق حفظ نشود ، زائران ایرانی برای مناسک حج به عربستان اعزام نخواهند شد.

تاکید جمهوری اسلامی ایران بر حفظ حقوق ،عزت و امنیت زائران در مناسک حج در شرایطی مطرح می شود که مراسم حج سال گذشته با حوادث خونباری گذشت . در یکی از این حوادث بر اثر سقوط یکدستگاه بالابر در مسجدالحرام ، حدود 180 نفر از زائران از جمله تعدادی از زائران ایرانی ، کشته شدند. در حادثه منا هم بخاطر سوء مدیریت مسئولان سعودی و بستن راههای منتهی به جایگاه رمی جمرات ، هزاران زائر خانه خدا کشته شدند که 465 نفر از آنان ایرانی بودند.ایران برای جلوگیری از تکرار چنین وقایعی به رایزنی با مقامات آل سعود پرداخت و خواستار جلوگیری از تکرار چنین حوادثی شد . اما در این رایزنی ها، مقامات عربستان نه تنها حاضر نشدند امنیت زائران ایرانی را تضمین کند بلکه با تبلیغات گسترده سعی کرده اند تهران را مسئول محرومیت حجاج ایرانی از مراسم حج سال آینده معرفی کنند ، اظهاراتی که هر عقل سلیمی آن را رد می کند.ناظران سیاسی معتقدند اقدامات عربستان نوعی بهانه جویی ضد ایران است . از دید این ناظران ،سرکوب های داخلی و مشکلات اقتصادی،بیکاری و افزایش مشکلات ناشی از مداخله نظامی در یمن و حمایت از گروه های تروریستی تکفیری صهیونیستی داعش از جمله مسایلی است که سبب شده است ریاض به رفتارهای غیر منطقی روی آورد.مقام های عربستان گرفتار وضعیتی شده اند که خود بوجود آورده اند اما سعی دارند تفکرات طایفه ای خود را پنهان کنند و خود را از اقدامات بحران ساز در منطقه مبرا نشان دهند.

عربستان با حمایت مالی ازگروه تکفیری -صهیونیستی داعش و دیگر فرقه ها و گروه های تندرو درسوریه رویای سرنگونی بشار اسد را درسرمی پروراند .از دیگر اقدامات تنش ساز عربستان در منطقه اعزام نظامیان این کشوربرای سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم بحرین ؛ تجاوز آشکار به یمن و تلاش برای تجزیه این کشور ؛ راه انداختن جنگ نفت و حمایت آشکار از گروه های تروریستی در سطح منطقه بوده است . عربستان در تکمیل این ماجراجویی ها فصلی را هم به جریان سازی در جهت تنش سازی با ایران بعد از برجام اختصاص داده است .این در حالیست که بی لیاقتی سعودیها دراداره امور حج که به مرگ بیش از پنج هزار تن از حجاج در مناسک منا منجر شد نشان داد حاکمان سعودی در حال مشکل سازی برای خود و منطقه هستند .این تحرکات در داخل نیز با سرکوب اعتراضات مردمی و با اعدام شیخ نمر باقر النمر، روحانی برجسته عربستان، افزایش بیشتری یافت.خاندان سعودی با این تصور که می توانند ایران را از معادلات منطقه خارج کنند ، دچار خطاهای راهبردی بیشتری شدند . بخشی ازرفتار انها نتیجه القائاتی است که طی چند دهه گذشته از سوی امریکاو متحدانش به غلط به آنها منتقل شده است .امریکا و متحدانش در اروپا و منطقه با سوءاستفاده از عربستان ، ریاض را به سمت افراط‌گرایی سوق دادند و اکنون خود نگران این افراط گرایی شده اند .تصمیم ها و موضعگیری ها تند و افراطی ، شاید برای حاکمان سعودی در کوتاه مدت به منزله یک فرصت محسوب شود ؛اما با ادامه این روند غیر منطقی و فرسایشی چیزی بیش از تشدید تنش در روابط با ایران به دست نمی آورند .مقام های عربستان از صدام حسین دیکتاتور معدوم عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران حمایت کردند به این امید که انقلاب اسلامی را زمین گیر کنند . در حالیکه صدام یک تهدید مستقیم برای امنیت منطقه بود . صدام چند سال بعد از تجاوز به ایران ، کویت را اشغال کرد .اکنون عربستان از حامیان اصلی گروه های تروریستی درمنطقه است ونقش مخرب این کشور در گسترش تروریسم درمنطقه غیر قابل انکار است . ترکی فیصل رییس پیشین دستگاه اطلاعاتی عربستان اخیرا" دراقدامی قابل تامل با شرکت درگرد هم آیی گروهک تروریستی منافقین در پاریس پرده تازه ای از خصومت ورزی با ایران رابه نمایش گذاشت.

عربستان دو سال است که سبب سقوط قیمت های نفت در جهان شده است و زیان های هنگفتی را به تولید کنندگان نفت در اوپک تحمیل کرده است . اظهارات و موضعگیری های سعودی ها نشان می دهد که آنها همچنان دچار توهم هستند . مقام های عربستان حتی براین تصورند که سلاح هسته‌ای خریداری کنند. سعودیها با تفکرات سنتی پادشاهی این کشور ؛ براین تصورند که با پول نفت و خرید سلاح می توانند مسیر تحولات منطقه را تغییردهند.مناسبات ایران و عربستان در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ازفراز و نشیب هایی حکایت دارد که بر رقابت های منطقه ای تکیه داشت . نشانه های این رقابت از اوایل سال های دهه 1970 میلادی که نیروهای استعمارگر انگلیس از خلیج فارس خارج شدند و امریکا جای آنرا گرفت ؛آشکار شد . مطا لعه در سیر حوادث این مقطع از تاریخ روابط ایران و عربستان نشان می دهد که خروج انگلیس از خلیج فارس برموقعیت ایران وعربستان که هردو از کشورهای مهم حاشیه خلیج فارس محسوب می شدند تاثیرات قابل توجهی داشت. این تاثیرات به حضور نظامی امریکا در منطقه منجر شد .گوینده/روابط نظامی امریکا با عربستان البته درطول سال های جنگ جهانی دوم با سفریک هیات نظامی امریکایی به این کشور شکل گرفته بود . بطوریکه در سال 1944شرکت نفتی آرامکو از ارتش امریکا رسما دعوت کرد که یک پایگاه هوایی در مجاورت حوزه های نفتی کمپانی آرامکوتاسیس نماید . یکسال قبل از آن فرانکلین روزولت ، بدنبال درخواست شرکت نفت استاندارد اوویل کالیفرنیا اعلام کرد که دفاع از عربستان برای امریکا امری حیاتی است .در واقع انعطاف پذیری عربستان در مقابل امریکا باعث شده بود، مقامهای امریکا با تقاضای عربستان مبنی بردریافت کمک 5/17میلیون دلاری امریکا بین سالهای 1942و1946موافقت کنند . به این ترتیب امریکا از طریق آرامکو نفوذ نظامی خود را در عربستان گسترش داد.

مرحله دیگری از گسترش نفوذ نظامی امریکا در منطقه از طریق عربستان در سال 1951 با امضای یک موافقت نامه همکاری نظامی شروع شد .براساس معاهده مذکور امریکا آمادگی خود را جهت ایجاد آکادمی نظامی در ریاض اعلام کرد و پایگاه نظامی " ظهران " ثمره این توافق بود . درجریان سفرشاه سعود جانشین عبدالغریز به واشنگتن در سال 1957 روابط بین دو کشور گسترش بیشتری یافت و امریکا موفق شد ، پایگاه ظهران را درمقابل ارائه کمکهای نظامی مداوم امریکا به سعودیها اجاره نماید.
تحرکات امریکا در منطقه در این مقطع در چارچوب دکترین نیکسون که در ژوئیه 1969درجزیره " گواه "( goam) مفاد آن اعلام شد ، ابعاد وسیع تری به خود گرفت . براساس دکترین نیکسون ، رهبران امریکا برآن بودند که از کشورهای جهان سوم دارای پول وموقعیت استراتژیک ، به عنوان نیروهای دفاع از منافع غرب استفاده کنند . این سیاست به ویژه در خلیج فارس برای امریکا حائز اهمیت بود . به همین دلیل امریکا تصمیم گرفت عربستان را به به یک قدرت نظامی در منطقه مبدل سازد . براساس نظریه نیکسون اسلحه و تجهیزات دراختیار برخی دولت های منطقه از جمله ایران و عربستان قرار گرفت.

دکترین امنیتی امریکا در منطقه به سیاست دوستونه امریکا درخلیج فارس مشهور-شد. بر اساس اصول این دکترین درماه مه 1972نیکسون رئیس جمهوری وقت در امریکا از تهران دیدار کرد .نیکسون در این سفر با فروش جنگنده های F -14 ,F15 به ایران که در آن زمان پیشرفته ترین جنگنده های جهان بود موافقت کرد . به این ترتیب ایران و عربستان در چارچوب سیاست موازنه به عربستان به یکی از ستون های اجرای دکترین نیکسون در منطقه تبدیل شد .
روابط ایران و عربستان پیش از پیروزی انقلاب تحت تاثیر استراتژی نظامی سیاسی امریکا در منطقه به یکدیگر پیوند خورد واین روابط در چارچوب سازمان کشورهای صادر کننده نفت "اوپک " تقویت شد .
امریکا در چارچوب استراتژی سیاسی و نظامی خود در خلیج فارس ، ایران و عربستان را به عنوان بازیگران اصلی درمنطقه خلیج فارس مطرح کرد .

اما این شروع ماجرا است، چرا که مسیر روابط ایران و عربستان تحت تاثیر تحولات منطقه قرار داشت.