آرمناک آرتونیان در خصوص دلایل شرکت در جبهه ها گفت: من معتقد بودم که به عنوان ایرانی ارمنی وظیفه حفاظت از مرزهای کشور را دارم و از حضور خود در جبهه کاملاً راضی بودم. من در استان خوزستان در موسیان و 30 کیلومتر داخل خاک دشمن خدمت می کردم.
بعد از یک ماه من را به مرخصی فرستادند، وقتی به تهران برگشتم، واقعا احساس کسالت می کردم و دلم هوای جبهه را کرده بود.
آرتونیان در بیان یکی از خاطرات دوران دفاع مقدس گفت: من و برادرم کارگاه آهنگری داشتیم. جند روزی با برادرم به آنجا رفتم؛ هر روز بعد از ظهر می دیدم که برادرم خیلی زودتر از موعد مقرر مغازه را تعطیل می کرد و به جایی می رفت.
وی افزود یک روز که جویای کارش شدم، مرا نیز همراه خود به یکی از پادگانهای تهران برد. تازه آنجا فهمیدم که برادرم همراه تیمی مشغول آماده سازی پل های معلق برای عملیات والفجر 8 بودند.
اشک از چشمانم جاری شد و مقابل برادرم زانو زدم که فرمانده پادگان و برادرم مرا بلند کردند و گفتند: شما در خط مقدم جبهه ضد دشمن متجاوز می جنگید و برادرت پشت جبهه.