مورالس روز جمعه، افزود: آمریکا بولیوی را کابوس می خواند و نگران است اصلاحات بولیوی به سایر کشورهای قاره آمریکا سرایت کند.
انتقاد شدید مورالس از سیاست واشنگتن به دلیل سیاست آمریکا در آمریکای لاتین است.
واشنگتن در چند سال اخیر تلاش خود را معطوف به تضعیف دولت های چپ گرا در آمریکای لاتین کرده و به همکاری با اپوزیسیون در این کشورها پرداخته است.
این موضوع باعث شده چپ گرایان در آمریکای لاتین با شرایط دشواری مواجه شوند.
از جمله "دانیل سیولی" نامزد حزب حاکم چپ گرای آرژانتین در انتخابات سال 2015 این کشور نتوانست اکثریت آرا را کسب کند و نامزد راستگرایان "مائوریسیو ماکری"، قدرت را به دست گرفت.
از سوی دیگر "دیلما روسف" رئیس جمهوری چپ گرای برزیل نیز به فساد مالی متهم و از قدرت برکنار شد.
حزب سوسیالیست ونزوئلا هم با بحران سیاسی در این کشور مواجه است و مخالفانش عزم جدی دارند که "نیکولاس مادورو" رئیس جمهوری چپ گرای ونزوئلا را با برگزاری همه پرسی از قدرت کنار بزنند.
فشار شدیدی بر رهبران چپگرا در کشورهایی مانند اکوادور، بولیوی و پرو وجود دارد و عرصه برای چپگرایان در آمریکای لاتین تقریبا تنگ شده است.
"اوو مورالس" به عنوان اولین رئیس جمهوری بومی بولیوی با رویکردی ضد امپریالیستی، میانگین رشد اقتصادی این کشور را به پنج درصد رساند، صنایع مهم نفت و گاز را ملی کرد و اصلاحات مهمی برای بهبود وضعیت بومیان بولیوی انجام داد.
مورالس نیز تحت فشار شدید مخالفان غربگرا و نیز آمریکا قرار دارد.
با توجه به روند سیاسی دو سال اخیر در آمریکای لاتین، روی کار آمدن راستگرایان و محافظه کارها در این منطقه حاکی از تغییر ساختار سیاسی آمریکای لاتین از نظام های چپ گرای مخالف سلطه غرب به رژیم های محافظه کارو غرب گرا است.
این روند خطرناک البته موجب واکنش دیگر رهبران چپ گرا نیز شده است.
از جمله "رافائل کورهآ" رئیسجمهوری اکوادور از وقوع جنگ سرد جدیدی علیه چپگرایان آمریکای لاتین خبر داده و هدف این جنگ را احیای محافظهکاران و از بین بردن دولتهای چپگرا در آمریکای لاتین دانسته است.
به گفته وی راهبرد جریان راستگرا برای تضعیف دولتهای چپگرا به راه انداختن تظاهراتهای خشونتآمیز و اقدامات روانی و اقتصادی است.
تظاهرات گسترده و مستمر و اعتراضات سیاسی و مدنی در بولیوی، برزیل، ونزوئلا و اکوادور را که این کشورها را با بی ثباتی و ناآرامی مواجه کرده است، نمی توان پدیده اتفاقی دانست.
هدف آمریکا تضعیف و در نهایت فروپاشی یا کنار رفتن رژیم ها و رهبران چپگرا در آمریکای لاتین است زیرا از دیدگاه واشنگتن این منطقه همچنان حیاط خلوت آمریکا است.
با توجه به مشکلات بزرگی که رهبران چپگرای آمریکای لاتین با آنها درگیرند مسیر پیش روی آنها ناهموار و پر مخاطره است.