ایران پرس: دولت های اروپایی، در اواخر قرن 19 و اوایل قرن بیستم نگاه و حمایت های ویژه ای از به اصطلاح شرق شناسانی داشتند که باهدف پیگیری سیاست‌های استعماری این دولت ها به خاورمیانه (غرب آسیا) می رفتند.

این افراد عمدتا با سازمان‌های جاسوسی و وزارتخانه های دولتی همکاری می کردند و از مهمترین اقدامات و وظایف آنها نفوذ به جهان اسلام و کشورهای مسلمان، آشنا شدن با فرهنگ آنها و جمع آوری اطلاعات از بناها و سازه های کمتر شناخته شده تاریخی بود.

«واسموس آلمانی»، «لورنس عربستان»، «گرترود بل»، و سال های بعد آن «میس لمبتون» از جمله این شخصیت ها بودند که در نقش محقق یا حتی مستشار نظامی به جهان اسلام سفر می کردند و غالبا با دولت ها نیز در ارتباط بودند.

کارگردانان و شرکت های فیلمسازی در هالیوود با توجه به اهمیت و جایگاه این ماموران در پیشبرد اهداف استعماری درمورد زندگی این افراد فیلم نیز ساخته اند.

زندگی «لورنس عربستان» و «گرترود بل» در آثار سینمایی با سرمایه گذاری شرکت های آمریکایی به تصویر کشیده شده است.

«لورنس عربستان» تصویر یک آشوبگر در قامت یک قهرمان

زندگی خودنوشت طولانی «توماس ادوارد لورنس»، (Thomas Edward Lawrence) با نام هفت ستون خرد روایت داستانی جالبی برای «دیوید لین» (David Lean) کارگردان بریتانیایی و هموطن لورنس بود تا اثری حماسی و بسیار طولانی حدود 4 ساعت از زندگی او با بازی «پیتر اتول» (Peter O'Toole) را در سال 1962 میلادی با سرمایه گذاری کمپانی فیلمساری آمریکایی «کلمبیا» بسازد.

فیلم «لورنس عربستان» (Lawrence of Arabia) از صحنه مرگ او بر سر تصادف با موتورسیکلت آغاز می شود و پس از آن روایت کارگردان در فیلم از زندگی پر فراز و نشیب این افسر ارتش بریتانیا و تلاش ها او برای حمایت از حسین «شریف مکه» و فرزندانش بویژه فیصل برای شکست امپراطوری عثمانی است.

دیوید لین، در فیلم خود بیشتر تمرکز داستان را بر روحیات و رفتار لورنس می گذارد تا اثرات منفی دخالت کشورهای استعمارگر اروپایی بویژه بریتانیا در غرب آسیا (خاورمیانه) را به تصویر نکشد، اما متقابلا از یک نظامی و جاسوس قهرمان سازی کند. نشان دادن وجهه مثبت از لورنس در یادگیری زبان و لهجه های متفاوت عربی همچنین شیفتگی او به طبیعت حجاز و صحرا نیز ادامه همین خط داستانی است. 

فیلم لورنس عربستان

فیلم با بزرگنمایی نقش لورنس به اتحاد قبائل عرب در سعودی (فعلی) و موفقیت آنها درشکست امپراطوری عثمانی به پایان می رسد، اما در فیلم از پرداختن به داستان تبعات دخالت استعمارگران از جمله بریتانیا و شکل گیری جنگ خونبار داخلی در حجاز بین شریف حسین و خاندان سعودی چشم پوشی می شود.

لورنس در فیلم و در روایت داستانی خودش علت علاقه اش به صحرا را «پاک و منزه بودن» آن می داند اما در فیلم به این واقعیت اشاره نمی شود که سیاستهای مقامات بریتنانیایی و جاسوسان آنها چه اثراتی مخربی در خاورمیانه داشت.

ماموریت جنگ برای «گرترود» ملکه صحرا

«ورنر هرتزوگ» (Werner Herzog) کارگردان آلمانی، سال 2015 فیلم «ملکه صحرا» (Queen of the Desert) در مورد زندگی پر فراز و نشیب «گرترود لوسین بل» (Gertrude Margaret Lowthian Bell) را با بازی «نیکول کیدمن» (Nicole Kidman) بازیگر سرشناس هالیوودی، در نقش گرترود با سرمایه گذاری کمپانی آمریکایی «آی.اف.سی» فیلم ساخته است.

داستان فیلم ملکه صحرا از دو بخش تشکیل شده است: 

بخش اول داستان سفر گرترود به ایران با حمایت نزدیکانش در اوایل قرن بیستم است که در سفارت انگلستان با مردی آشنا می شود که منشی سفارت است اما به علت مخالفت خانواده با ازدواج او با مجبور به بازگشت به لندن می شود و سرانجام متوجه می شود که آن جوان خودکشی کرده است.

اما بخش دوم قصه سفرهای متوالی گرترود به مناطق صحرایی چند کشور عربی است تا به قول خودش مثل همکارش لورنس که اتفاقا در این فیلم نیز به دوستی این دو اشاره می شود با زندگی صحرانشینان آشنا شود.

هرچند تلاش کارگردان، و روایت داستان برای مثبت و همچنین مستقل نشان دادن اقدامات گرترود از دولت بریتانیا است اما در خود فیلم به این حقیقت اشاره می شود که او در واقع تمامی گزارش ها را برای سفارت خانه های بریتانیا می نوشته و برای سفر به قلب امپراطوری عثمانی حتی گواهی تردد خودش را نیز جعل کرده است.

روایت آغازین داستان با جلسه ستاد فرماندهی ارتش بریتانیا در مصر برای تسلط بر خاورمیانه و اشعال فلسطین آغاز می شود که برای گرترود نیز ماموریتی مشخص می شود. گرترود در صحنه پایانی فیلم نیز به دیدار فرزندان شریف حسین (شریف مکه) عبدالله و فیصل می رود و پیش بینی می کند که فیصل پادشاه آینده کشور جدید عراق باشد.

فیلم ملکه صحرا

لورنس عربستان و ملکه صحرا دو روایت متفاوت از پیامدهای مداخلات استعمارگر

داستان لورنس عربستان و ملکه صحرا با فاصله زمانی چند دهه ساخته شده است، اما در هر دو فیلم روایت برای توجیه و قهرمان سازی از افرادی است که بیشترین خدمت را به دولت استعمار گر خود بریتانیا داشتند.

فیلم پرهزینه و حماسی دیوید لین را بدون تردید از نظر روایی وساختاری با اثر ضعیف هرتزوگ نمی توان مقایسه کرد چرا که هم از نظر داستان و کیفیت ساختار قابل مقایسه نیستند. اما داستان هر دو فیلم  برای به تصویر کشیدن تاریخی است که قهرمانانش در  خاورمیانه از غرب بودند و شکل گیری دولت های جدید از جمله عربستان، سوریه، لبنان و عراق  نتیجه تلاش ها و اقدامات آنها بود.

فیلم ملکه صحرا

موضوع دیگر در این فیلم ها، داستان سازی برای توجیه  غارت اشیا در اماکن باستانی خاورمیانه است که لورنس و بویژه گرترود بل نقش انکار ناپذیر در این فرایند داشتند.

زمین های بکر در سراسر جهان اسلام و بویژه کشف نفت استعمارگران را تشویق می کرد برای نفوذ بیشتر و سازماندهی کردن  نیروهای خود بیشتر هزینه کنند.

در ملکه صحرا به وضوح موضوع دزدی اشیای باستانی از مکان های تاریخی مطرح می شود، اما در سناریوی فیلم  بیشتر این گونه رفتارها  تصادفی و غیر برنامه ریزی شده به تصویرکشیده می شود. صحرا برای ماموران پادشاهی بریتانیا نه یک محیط جذاب و خارق العاده و کشف نشده  بلکه مکانی برای غارت بیشتر بود.

نویسنده: احسان شاه ابراهیم

117

فیلم لورنس عربستان
فیلم ملکه صحرا
فیلم ملکه صحرا