روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی به قلم «اسکات ساگان» و «آلن وینر» نوشت، شش هفته پیش، «جان بولتون» با انتشار سرمقاله ای با عنوان «دلایل حقوقی برای حمله پیشگیرانه به کره شمالی» که در روزنامه «وال استریت ژورنال» منتشر کرد، از حمایت خود از حمله به کره شمالی خبر داد.
بولتون در این یادداشت با اشاره به شکاف های موجود در اطلاعات امریکا در خصوص کره شمالی نوشت: ما نباید برای حمله پیشگیرانه به کره شمالی تا آخرین لحظات صبر کنیم.
واقعیت اما این است که تحلیل قانونی و حقوقی آقای بولتون معیوب و منطق استراتژیک وی بسیار خطرناک است.
بولتون همانگونه که در جریان حمله به عراق در سال 2003 عمل کرد، تمایز میان حملات پیشگیرانه و یا حملاتی که برای دفاع انجام می شوند را از بین می برد.
توجیه آمریکایی برای به راه انداختن جنگی مرگبار در شبه جزیره کره
بر اساس چارچوب های قوانین بین الملل بر اساس تعبیر «دانیل وبستر» از «قضیه کارولین» در سال 1837، یک حمله پیشگیرانه می تواند کاملا قانونی باشد، اما این تنها در صورتی است که حمله دشمن قریب الوقوع و غیرقابل اجتناب و ضرورت دفاع در مقابل این حمله فوری و شدید باشد.
برای مثال، اگر امریکا اطلاعاتی به دست بیاورد مبنی بر اینکه کره شمالی نیروهای نظامی خود را به حالت آماده باش درآورده و موشک های دوربرد خود را در جایگاه های پرتاب موشک قرار داده است، در ان زمان امریکا می تواند در اقدامی که حقوقدانان بین المللی آن را «دفاع مشروع بازدارنده» می نامند، اقدام به حمله پیشگیرانه کند.
به هرحال، در صورتی که امریکا تنها به این دلیل که ترامپ نگران این است که ادامه فعالیت های موشکی و هسته ای کره شمالی، این کشور را به تهدیدی برای شهرهای امریکا تبدیل می کند، به پیونگ یانگ حمله کند، چنین حمله ای را نمی توان «دفاع مشروع بازدارنده» و یا «حمله پیشگیرانه» خواند.
در خصوص کره شمالی نیز وضع به همین گونه است.
در صورتی که «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی صرفا به این دلیل که امریکا یک روز ممکن است به آن کشور حمله کند، اول اقدام به حمله به امریکا کند، چنین حمله ای را نمی توان پیشگیرانه خواند.
حملات پیشگیرانه بر اساس قوانین بین المللی و یا منشور امریکا قانونی به شمار نمی روند.
در واقع، این منشور چنین عملیاتی را «تجاوز» می نامد.
در این میان برخی از حقوقدانان نیز ممکن است اینگونه استدلال کنند که حمله احتمالی امریکا به کره شمالی «حمله نخست» نخواهد بود؛ چرا که درگیری ها در جنگ کره در سال 1953 به واسطه طرح صلح موقت پایان یافت و معاهده صلح امضا نشد.
چنین استدلالی اما درست نیست.
با در نظر گرفتن مدت زمان نامحدود آتش بس (که در ان هر دو طرف متعهد شدند تا اقدامات خصومت امیز خود را متوقف کنند)، حق آغاز مجدد درگیری ها نیازمند توجیه قانونی جدید است.
موضوع دیگر این است که "دونالد ترامپ" از اختیارات قانونی لازم برای اقدام به حمله پیشگیرانه ضد کره شمالی برخوردار نیست.
در حقیقت قدرت اعلام چنین جنگی تنها در اختیار کنگره قرار دارد.
فرمانده کل قوای امریکا تنها در صورتی می تواند بدون تایید کنگره اقدام به اعزام نیروهای امریکایی به مناطق جنگی کند که شرایط و یا موقعیت نظامی اضطراری وجود داشته باشد.
تاکید بولتون بر اینکه برای حمله به کره شمالی تا آخرین لحظات نباید صبر کرد حاکی از این است که حمله مورد نظر وی صرفا پاسخ به شرایط اضطراری نیست که نیازمند این باشد که رئیس جمهوری بدون تایید کنگره به آن اقدام کند.
در این زمینه می توان به حملات اسراییل به نیروگاه هسته ای «اوسیراک» Osirak، در عراق در سال 1981 و همچنین راکتور هسته ای سوریه در سال 2007 اشاره کرد.
هردوی این حملات غیرقانونی شمرده می شدند، چرا که در هر دو مورد تهدید فوری برای اسراییل وجود نداشت.
این در حالی است که بسیاری با اشاره به آنچه تهدید ناشی از عراق و سوریه برای اسراییل می خوانند و همچنین با تاکید بر اینکه احتمال کمی وجود داشت که این حملات اسراییل، به بروز جنگ منجر شود، این دو حمله را منطقی قلمداد می کنند.
این حملات اسراییل در اصطلاحات قانونی و حقوقی «غیرقانونی اما مشروع» خوانده می شوند.
اسراییل می تواند اینگونه استدلال کند که نقض رسمی قوانین از سوی این رژیم باید مورد بخشش قرار گیرد، چرا که این حملات جهان را از تهدید هسته ای ناشی از عراق و سوریه مصون داشته است.
اما این همان جایی است که تشبیه حملات اسراییل به حمله امریکا به کره شمالی را غیرممکن می کند.
تفاوت جنگ اسرائیل با آمریکا
تفاوت اساسی میان جنگ پیشگیرانه امروز امریکا با حملات اسراییل در سال های 1981 و 2007 در زمان بندی و همچنین پیامدهای قابل پیشبینی انها است.
اسراییل در حمله به نیروگاه های هسته ای عراق و سوریه، به دلیل اینکه این نیروگاه ها هنوز به طور کامل فعال نشده بودند، با خطر حمله تلافی جویانه روبه رو نبود.
در مقابل، کره شمالی می تواند در صورت حمله امریکا به آن کشور، به راحتی کره جنوبی و ژاپن را هدف حمله قرار دهد.
پیونگ یانگ حتی می تواند قاره امریکا را نیز هدف حمله خود قرار دهد.
این موضوع را می توان مهمترین دلیل غیرمنطقی دانستن حمایت بولتون از جنگ پیشگیرانه دانست.
به این ترتیب و با وجود چنین احتمالی هیچ حمله پیشگیرانه ای از سوی امریکا را نمی توان 100 درصد موفق دانست.
بمب اتم و فجایع بعدی آن
در صورتی که حتی یک بمب هسته ای از سوی کره شمالی به کره جنوبی پرتاب شود، احتمال کشته شدن 622 هزار نفر از شهروندان این کشور وجود دارد.
چنین فاجعه ای ممکن است برای ژاپن نیز روی دهد.
به این ترتیب می توان گفت که به رغم تندروی های آقای بولتون، راه حل نظامی برای مساله کره شمالی وجود ندارد.
به نظر نمی رسد این طرح بولتون رای کنگره را به دست بیاورد؛ اما کنگره باید با رد چنین طرحی، نقش مهمی در رفع خطر و تهدید ناشی از اقدام به چنین حمله پیشگیرانه و خطرناکی ایفا کند.134/111
مترجم: خزائی
بیشتر بخوانید:
رهبر کره شمالی: سراسر خاک آمریکا در تیررس تسلیحات هسته ای کره شمالی قرار دارد
ترامپ دوباره کره شمالی را تهدید کرد/ مانند روسایجمهور پیشین آمریکا با کره شمالی کنار نمیآیم
ادامه رفتارهای خصمانه آمریکا در قبال کره شمالی / نیکی هیلی: رهبر کره شمالی بیمار است