ایران تا پیش از انقلاب تحت حکومت محمدرضا شاه پهلوی که دست‌نشانده آمریکا بود، زیر سلطه این کشور بود و با هدف غارت منابع اقتصادی و ژئوپلیتیک به استثمار غرب در آمده بود.
منابع نفتی ایران را شرکت‌های خارجی استخراج و استثمار می‌کردند. از سفارت آمریکا در تهران به عنوان یک پایگاه برای انجام عملیات‌های جاسوسی استفاده می‌شد.
همانطور که "جیمی کارتر"، رئیس جمهور وقت آمریکا، گفته بود، به ایران به عنوان «جزیره‌ای آرام در دریایی متلاطم» نگاه می‌شد.
پیروزی انقلاب اسلامی درچنین شرایطی نقطه آغاز تحولی جهانی شد. این انقلاب با تفکری نو با تاثیراتی جهانی سیاست های سلطه جویانه بر ملل ضعیف جهان را به چالش کشید و انحصارگرایی در عرصه روابط بین‌الملل در هم شکست.
نظام جمهوری اسلامی با تکیه بر ارزش های دینی و نفی سیاست‌های یکجانبه قدرت های جهانی الگوی تازه ای بر مبنای تعیین سرنوشت ملتها به دست خود آنها ارائه کرد.
"حامد الخلیفه" کارشناس مسایل سیاسی می گوید: ".... پیروزی انقلاب اسلامی در ایران یکی از بزرگترین حوادث و رخدادهای بزرگ نیمه دوم قرن بیستم است؛ انقلاب اسلامی ایران کشورها و ملت های فراوانی را تحت تأثیر قرارداد و فرصت های جدیدی را پیش روی جنبش ها و جریان های مبارزه برای آزادیخواهی و استقلال قرار داد."
این واقعیت ها به تنهایی کافی بود تا استکبار جهانی مقابل ایران اسلامی صف بندی کند.
اظهارات مقام های آمریکا از گذشته تا امروز سندی روشن در این زمینه است.
بعنوان نمونه، "مارتین ایندایک"، از معاونان پیشین وزارت خارجه آمریکا، در این باره می گوید: "مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی، درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که درمسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمی‌دارند."
اما با وجود همه این خصومت ورزی ها؛ انقلاب اسلامی همچنان پیروز و سربلند است. این انقلاب، استقلال را برای ایران به ارمغان آورد و فطرت استقلال خواهی را احیا و به جهان عرضه کرد و توانست الگویی رهایی بخش را به ملت های تحت ستم ارائه کند.
ایران دارای سه شاخص مهم
از دیدگاه نظری انقلاب اسلامی، ایران دارای سه شاخص مهم است:
شاخص اول؛ استمرار تاثیر گذاری ارزش های انقلاب اسلامی
شاخص دوم؛ حفظ استقلال واقعی بدون تکیه به حمایت قدرت های جهانی
شاخص سوم؛ ادامه حرکت روبه جلو در مسیر انقلابی
انقلاب اسلامی برخلاف بسیاری از انقلاب های جهان با گذشت زمان از ارزش ها و آرمان های اولیه فاصله نگرفت و با حرکتی تکاملی به نماد جریان حق طلبی در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی تبدیل شد.
با توجه به استمرار این سه شاخص مهم و راهبردی، آمریکا دست به اقدامات وسیعی زد و اکنون نیز برای ضربه زدن به ایران بدنبال نقشه های تازه ای است.
کاخ سفید در قالب پروژه جنگ نرم در جهت مقابله با ایران رویای به آشوب کشاندن ایران را در سر دارد تا با این حرکت، بزعم خود ایران را در دو جهت؛ نخست، در صحنه داخلی و دوم، در عرصه منطقه ای با یک بحران گسترده روبرو کند.
نیویورک تایمز در یاد داشتی با اشاره به حمایت های ترامپ از آشوبگران خیابانی در ایران نوشت: "مردم ایران هرفکری که درباره دولت خود داشته باشند اما نمی‌خواهند رئیس‌جمهور آمریکا که به تازگی با تسهیل اقتصادی این کشور و مسافرت آنها به آمریکا مخالفت کرده بود، صدای اعتراض آنها باشد."
اسناد و شواهدی که پس از این فتنه ها بدست آمد نشان داد، عواملی از بیرون و مشخصا از جانب آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، هدایت این توطئه را به دست گرفته بودند.
ملت ایران اما با حرکت‌های خودجوش تاریخی همچون راهپیمایی 9 دی ماه، و با حضور میلیونی در مراسم بی نظیر تشییع پیکر سردار سپهد شهید قاسم سلیمانی و دیگر همرزمانش که در حمله تروریستی آمریکا در سوم ژانویه 2020 در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رسیدند؛ با بصیرت و موقعیت شناسی خود روزهای ماندگار را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم زدند.
از نگاه "امیل دورکیم" جامعه‌شناس برجسته‌ی فرانسوی، آنچه جامعه را سر پا نگه می‌دارد، احساس "همبستگی" میان اعضای آن است.
دورکیم بر این باور است که «هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمانهای جمعی را به علامت حفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش بگذارد؛ زیرا اینها هستند که عناصر سازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل می دهند.»
ملت ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز، در مقابل همه فتنه ها و توطئه های دشمنان ایستاده و نفوذ ناپذیری خود را در مقابل دشمنان به اثبات رسانده است.
حضرت آیت الله خامنه ای، در توصیف این حضور هوشمندانه می گویند؛ نمونه های این شکست ناپذیری را در پیروزی این ملت بزرگ در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز ایستادگی در مقابل همه توطئه های 40 سال اخیر می‌شود مشاهده کرد؛ چرا که ملت در مواجهه با توطئه ها و اقدامات مختلف دشمن، هیچگاه احساس ضعف و خستگی نداشته و عقب نشینی نکرده است.
"سیدعبدالله متولیان" پژوهشگر علوم سیاسی و استاد دانشگاه می گوید: "سابقه تلاش برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران به شیوه جنگ نرم، از سوی شیطان بزرگ و با همکاری هم پیمانان آمریکا به ویژه دولت های اروپایی، به سال های پایانی جنگ تحمیلی باز می گردد.
از دید گاه این پژوهشگر مسائل سیاسی؛ پایداری ملت ایران در مقابل جریان هایی همچون جنگ و ترور و تحریم های اقتصادی؛ آمریکا را به فکر تغییر در مدل براندازی ایران انداخت.
با این رویکرد، حاصل تحقیقات مراکز مطالعاتی آمریکایی بر روی ایران منتج به تدوین پروژه براندازی نرم شد.
آمریکا در این راستا تلاش کرده تا از طریق تحریم‌های گسترده و دیگر انواع فعالیت‌های تخریبگرانه، نظام جمهوری اسلامی را از نظر ساختاری، تضعیف کند.
دشمنان اسلام به این جمعبندی رسیده اند که برای در هم شکستن وحدت و اقتدار ملت ایران باید تفرقه ایجاد کرد و با ترویج ناامیدی؛ اصل نظام و ارزش ها و آرمان های انقلاب را نشانه گرفت.
ملت ایران اما با تکیه بر وحدت و بصیرت خود در دشمن شناسی؛ همواره دشمنان را در رسیدن به اهدافشان ناکام کرده است.
آنگونه که رهبر معظم انقلاب، خاطر نشان کرده اند، هزینه های فراوان و طرح‌های پیچیده آمریکا برای ایجاد اختلاف سیاسی، مذهبی، قومی و زبانی در ایران، بی فایده و شکست خورده است و قطعا رشد و پیشرفت ایران در دوره رئیس جمهور فعلی امریکا هم ادامه خواهد داشت.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب؛ "داغ از میدان خارج شدن یا ضعیف شدن جمهوری اسلامی بر دل اینها هم باقی خواهد ماند."
نویسنده: جمشید امین زاده
133/117
