رزمندگان القسام، شاخه نظامی جنبش حماس روز 7 اکتبر با حمله به رژیم صهیونیستی، بزرگترین شکست تاریخ این رژیم را به آن تحمیل کردند. این شکست که حتی به اذعان مقامات رژیم صهیونیستی، تحقیر تاریخی این رژیم بود، سبب شد تل آویو طی 18 روز حملات همهجانبهای را علیه این رژیم انجام دهد به نحوی که تاکنون حدود 5800 فلسطینی شهید شدند که ۲۳۶۰ نفر از شهدا کودک و ۱۲۹۲ نفر هم زن هستند. سخنگوی وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرد: در شرایط کنونی ۱۲ بیمارستان و ۳۲ مرکز درمانی از خدمت خارج شدهاند و ما نگران توقف فعالیت بیمارستانها و مراکز بیشتری به سبب ادامه حملات و اتمام سوخت هستیم. با توجه به این جنایتهای رژیم اشغالگر، برخی این سوال را میپرسند که اساساً علل حمله حماس به رژیم صهیونیستی و شروع عملیات طوفان الاقصی چه بود؟ در پاسخ به این سوال باید به موارد زیر به عنوان دلایل اصلی اشاره کرد:
1. عملکرد رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه
رژیم صهیونیستی از سال 2007 تاکنون باریکه غزه را تحت محاصره همهجانبه قرار داد، جنایتی که سبب شد غزه به بزرگترین زندان روباز جهان تبدیل شود و این باریکه با وخیمترین شرایط انسانی در 16 سال گذشته مواجه شود. علاوه بر این، رژیم صهیونیستی بیش از 6 هزار فلسطینی از جمله صدها زن و کودک را زندانی کرده است که برخی از آنها شرایط وخیمی دارند. رژیم صهیونیستی بدون توجه به طرحهای صلحی که در خصوص منازعه با فلسطین وجود دارد، همچنان به شهرکسازی ادامه داده و ضمن اشغال مکرر و مداوم جغرافیای فلسطین، مردم این کشور را از منازل خود اخراج کرده است. علاوه بر این، از سال 2008 تاکنون بیش از 150 هزار فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی شهید یا زخمی شدهاند. این وضعیت در یک سال اخیر تشدید نیز شده چرا که کابینهای افراطی و نژادپرست در اراضی اشغالی روی کار است که به اخراج فلسطینیها نه تنها از اراضی اشغالی بلکه از کرانه باختری و غزه نیز اعتقاد دارد و در صدد از بین بردن هویت اسلامی مسجد الاقصی است. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان مل متحد در این زمینه گفت مهم است که درک کنیم حملات حماس بیدلیل انجام نگرفته است. حملات حماس در خلا اتفاق نیفتادهاند و فلسطینیها ۵۶ سال تحت اشغالگری خفهکننده بودهاند.
2. خیانت سازمان ملل و قدرتهای جهانی در قبال فلسطین
دلیل دیگر این است که قدرتهای جهانی و سازمان ملل متحد در قبال فلسطین مرتکب خیانت شدهاند. در واقع، یکی از علل حمله حماس به رژیم صهیونیستی، مربوط به کارکرد ساختار نظام بینالملل است. سازمان ملل متحد و قدرتهای بزرگ در این ساختار متعهد هستند که صلح و امنیت را برای فلسطین ایجاد کنند، اما در عمل در کنار یکی از طرفین منازعه یعنی رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند. طرح معامله قرن و عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی از جمله نشانههای حمایت یکجانبه قدرتهای جهانی از رژیم صهیونیستی است. دولت آمریکا رهبری این حمایت را بر عهده دارد و اکنون نیز ضمن مدیریت جنگ علیه غزه، رسماً اعلام میکند که وقت آتشبس در غزه فرا نرسیده است، در حالی که تاکنون 5800 فلسطینی به شهادت رسیدهاند. این الگوی رفتاری سبب ناامیدی فلسطینیها از نقشآفرینی قدرتهای جهانی و سازمان ملل متحد برای ایجاد صلح شده و عملیات طوفان الاقصی را رقم زدهاند.
3. عادیسازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی
عامل دیگر مربوط به روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس است. در سالهای اخیر با میانجیگری آمریکا، برخی از کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس به عادیسازی روابط روی آوردهاند. امارات، بحرین، مغرب و سودان از جمله این کشورها هستند و در یک ماه گذشته نیز موضوع عادیسازی روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی به طور جدیتری مطرح شده و حتی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی عنوان کرد به عادیسازی روابط با تل آویو نزدیک هستیم. عادیسازی روابط به منزله رهاشدگی مسئله مهم فلسطین در جهان عرب است، در حالی که روزگاری دفاع از فلسطین یکی از منابع مشروعیت حکام جهان عرب بود. تنزل جایگاه فلسطین در جهان عرب سبب خشونت بیشتر صهیونیستها علیه فلسطینیها شد و عامل مهمی برای انجام عملیات طوفان الاقصی است.
3. عادیسازی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی
عامل دیگر مربوط به روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس است. در سالهای اخیر با میانجیگری آمریکا، برخی از کشورهای عربی با رژیم اشغالگر قدس به عادیسازی روابط روی آوردهاند. امارات، بحرین، مغرب و سودان از جمله این کشورها هستند و در یک ماه گذشته نیز موضوع عادیسازی روابط عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی به طور جدیتری مطرح شده و حتی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی عنوان کرد به عادیسازی روابط با تل آویو نزدیک هستیم. عادیسازی روابط به منزله رهاشدگی مسئله مهم فلسطین در جهان عرب است، در حالی که روزگاری دفاع از فلسطین یکی از منابع مشروعیت حکام جهان عرب بود. تنزل جایگاه فلسطین در جهان عرب سبب خشونت بیشتر صهیونیستها علیه فلسطینیها شد و عامل مهمی برای انجام عملیات طوفان الاقصی است.
4. ناامیدی از صلح
چهار عامل ذکر شده موجب این شد که فلسطینیها از صلح حداقلی نیز ناامید باشند. گروههای فلسطینی به این باور رسیدند که نه تنها امکان صلح وجود ندارد بلکه این شرایط مطلوب رژیم صهیونیستی است زیرا این رژیم به این جمعبندی رسید که نه کشورهای عربی و نه قدرتهای جهانی و نه سازمان ملل متحد عملاً هیچ اقدامی در قبال خشونت گسترده و رو به افزایش رژیم اشغالگر انجام نمیدهند. شبلی تلهامی، استاد دانشگاه مریلند گفت: "حماس به اسرائیل حمله کرد به این دلیل که هیچ "امیدی در افق" نبود." وی گفت: "به باور من هم اکنون، احتمال تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی نسبت به یک دهه پیش، بسیار پایین تر است. حجم عظیمی از نومیدی وجود دارد و گروه های پیکارجو از این وضعیت بهره برداری می کنند چرا که هیچ مسیر صلح آمیزی وجود ندارد.»
با توجه به این شرایط، رزمندگان القسام به این جمعبندی رسیدند که با طوفان الاقصی و تحمیل سنگینترین شکست نظامی و اطلاعاتی تاریخ رژیم صهیونیستی میتوانند به این رژیم درباره تبعات خشونت گسترده علیه فلسطینیها هشدار داده و به نوعی این رژیم را در ارتکاب جنایت علیه فلسطینیها محتاطتر کنند. در واقع، رزمندگان القسام ثابت کردند که موازنه قدرت مانند گذشته با اختلاف زیادی به نفع رژیم صهیونیستی نیست و گروههای فلسطینی میتوانند ضربات سنگینی به این رژیم وارد کرده و از خود دفاع کنند. بنابراین، میتوان گفت آنچه حماس علیه رزیم صهیونیستی انجام داد از مصادیق دفاع مشروع است.
نویسنده: سید رضی عمادی
/ 114