ابوبکر محمد بن زکریای رازی که از بزرگان حکماء و علماء ایرانی به شمار می رود، دانشمندی بزرگ و طبیبی عالیقدر بود و در علوم، ادب و حکمت و فلسفه مطالعات عمیق داشت و کتابهای زیادی در این رشته ها نوشت و برای ما به یادگار گذاشت.
ابوریحان بیرونی، تاریخ تولد ابوبکر محمد بن زکریای رازی را در اول ماه شعبان 251 هجری قمری ( 27 آگوست 865) در ری و وفات او را در پنجم شعبان 313 هجری قمری (15 اکتبر 926) ذکر کرده است. از دوران کودکی و نوجوانی رازی اطلاع زیادی در دست نیست. علت این امر آن است که نویسندگان و مورخان اسلامی نسبت به ضبط و ثبت وقایع و خصوصیات زندگی دانشمندان توجه نکرده و تنها به شرح و بسط آثار و تألیفات ایشان اکتفا کرده اند.
بنا به نوشته بعضی مورخان ابوبکر محمد بن زکریای رازی در اواسط عمر به تحصیل طب همت گماشته و در اوائل حیات خویش به تحصیل کیمیاگری (علم شیمی)، ریاضیات، فلسفه و ادبیات اشتغال داشته است. ابن خلکان می نویسد که رازی در موسیقی نیز تبحر داشته و در جوانی چنگ می نواخته است.
از قراین چنین بر می آید که رازی پزشکی را بین سالهای سی و چهل سالگی در بغداد آموخته است. بغداد در آن زمان پایتخت حکومت عباسیان بوده و به عنوان مرکز علم و حکمت در جهان شهرت داشته است.
حاکمان عباسی از جمله المنصور و هارون الرشید و مأمون، مدارس معتبری برای مطالعه علوم یونان قدیم تأسیس کرده و مدرسان بزرگی را به امر تدریس گماشته بودند.
آثار افلاطون، ارسطو، پلوتن، اقلیدس و بسیاری از فلاسفه دیگر به زبان عربی ترجمه شد و قسمت اعظم این کار توسط ابن اسحاق و شاگردان وی انجام گرفت.
هنگامیکه رازی وارد بغداد شد در آن خطه، بیمارستانهای مجهز و کتابخانه های عظیم دید. جویندگان علم از اقصی نقاط جهان برای اشتغال به علم و حکمت در این شهر که در آن روزگار از مهمترین مراکز تعلیم و تعلم بود، گرد آمده بودند. مورخان «علی بن ربان الطبری» را معلم رازی در طب دانسته اند که با توجه به سال درگذشت این دانشمند بزرگ و سال ورود رازی به بغداد ، صحیح به نظر نمی رسد.
رازی هنگامی که در علم طب تبحر کافی یافت به ری بازگشت و به فرمان حاکم ری به ریاست بیمارستان جدیدالتأسیس آن شهر منصوب شد. رازی مدتی بعد مجدداً به بغداد بازگشت و اداره امور یکی از بیمارستانهای بزرگ آن شهر را برعهده گرفت.
یکی از تألیفات معروف او در طب کتاب حاوی است که در واقع آن را جامع علوم طبی زمان باید دانست. این کتاب در واقع دایره المعارف بزرگی است که اجل به نویسنده مهلت نداد که تحریر آن را به پایان برساند. این کتاب بعداً توسط شاگردان رازی و به دستور ابن عمید وزیر دانشمند رکن الدوله دیلمی منتشر شد.
گفته شده است که نسخه دستنویس این کتاب توسط خواهر محمد بن زکریای رازی در اختیار ابن عمید قرار گرفت و این وزیر دانش دوست، دستور داد که آن را منتشر کنند.
دیگر کتاب رازی «الطب المنصوری» است که آن را به نام منصور بن اسحاق سامانی حاکم ری تألیف نموده. رازی در شیمی و تجزیه و ترکیب ادویه و عناصر نیز سرآمد بوده و در ردیف اولین شیمیدانهای عصر خود بوده و از این رو در تاریخ شیمی جهان مقامی بلند داشته است. محمد زکریای رازی بی شک بزرگترین طبیب عالم اسلام و از حکمای بزرگ جهان است.
رازی مبدع فوریت های پزشکی
اساس فراگیری و کسب دانش پزشکی او بر دریافت تجربه در کنار مریض و مطالعه و ممارست در بیمارستان بوده است و به همین جهت باید او را یک پزشک متخصص در طب تجربی و بالینی محسوب کرد. رازی در سال 312-313 هجری قمری کتابی به نام برء الساعه (درمان یک ساعته) یا درمان فوری (اورژانسی) بیماری ها تألیف کرد که اولین کتاب یادآور(Memorex) برای فوریتهای پزشکی است.
یکی از ویژگیهای رازی این است که مشاهدات و تحارب و همچنین روشهایی را که برای درمان بیماران خود در بیمارستان بغداد و ری به دست می آورده به طور مرتب و روزانه می نوشته است که امروز نیز این روش در تمام بیمارستانهای جهان توسط پزشکان معمول است. کتاب الحاوی او شامل همین یادداشتهاست.
رازی بقراط ثانی
در تاریخ پزشکی، رازی را نخستین کسی دانسته اند که بیماریهای آبله و سرخک را در کتابی به نام الجدی و الحصبه (آبله و سرخک) به نگارش درآورده است. این کتاب شامل سیزده فصل است که در آن از علت بروز آبله افرادی که استعداد گرفتن آبله را دارند، علامات، خویشتن داری (حفاظت) از آبله ...و حتی دستور غذای بیمار آبله ای و سرخکی سخن گفته است.
مقام علمی رازی به خاطر تلاش او در امور درمانی و پزشکی بالینی تا بدان پایه است که اروپاییان اورا بقراط ثانی لقب داده اند و او را برترین و سر پزشکان غیر اروپایی دانسته اند و این در حالی است که تاکنون هیچ اثری از بقراط یا پیروان او به شهرت رساله آبله و سرخک رازی نرسیده است. این اولین کتابی است که درباره این دو بیماری با ذکر نشانه ها و عوارض و راههای پیشگیری و درمان آنها به رشته تحریر درآمده است .
رازی برای اولین بار داروهای تلخ را با روپوشی از عسل و قند (دراژه) و یا عصاره میوه یا عسل (پاستیل) تهیه و تجویز می کرده است که امروزه نیز تقریباً به همان شکل دراژه و پاستیل در دسترس بیماران قرار می گیرد. ابن سینا قرصهایی را که برای درمان بیماریهای قلب و گردش خون تجویز می کرده با روکشی از طلا یا نقره به بیماران خود می داده است.
رازی در اواخر عمر از نعمت بینایی محروم و به کلی کور شده است.
هنگامی که اطباء جهت درمان وی حاضر شدند چنین گفت «من سالهای متمادی در جهان زندگی کرده و دیگر مایل به ادامه حیات نیستیم». رازی در شرح حالی که به قلم خود نوشته به مسأله کوری خویش اشاره کرده است.
رازی مردی متواضع و مهربان و فروتن بوده است. نسبت به فقرا و مسکینان رحم و شفقت روا می داشت و آنان را به خرج خود معالجه می کرد. گفته شده است که هنگامیکه در مدرسه درس می گفت شاگردان بسیار گرد او جمع می آمدند و قاعده بر این بود که دستیاران وی به سوالات دانشجویان پاسخ می گفتند و اگر موضوع غامضی پیش می آمد که ایشان از جواب گفتن باز می ماندند آنگاه استاد خود مسأله را تشریح می کرد.
نوشته های طبی محمد بن زکریای رازی به سبب اهمیتی که داشتند در قرون وسطی محل توجه مسلمانان و یهودیان و مسیحیان قرار گرفت و آن نوشته ها را می توان پایه و اساس طب کنونی دانست. کتاب حاوی رازی در سال 1279 میلادی به وسیله فردی یهودی به نام فرج بن سلیم به زبان لاتین ترجمه شد و بین سالهای 1488 و 1542 پنج بار چاپ آن تجدید گردید. کتاب المنصوری و کتاب الملوکی نیز به زبان لاتین ترجمه شدند و اطباء قرون وسطی در تحقیقات خود از این دو کتاب استفاده های زیادی برده اند.
رازی پزشکی فیلسوف
کمتر کسی از عالمان شرق و غرب یافت می شود که در باره مقام رازی در طب و طبیعیات سخنی نشنیده یا نخوانده باشد. رازی در دنیای پیش از ما همیشه به عنوان پزشک، کیمیاوی (شیمیدان) و عالم طبیعی شناخته و ستوده شده است و کتابهای او در حوزه های علمی اسلامی و به زبان لاتین در طول سالیان طولانی در دانشگاههای قدیم مغرب زمین تدریس می شده است اما به ندرت درباره مقام بلند او در فلسفه سخن گفته شده است. حتی گروهی از متکلمان و فلاسفه مقام فلسفی او را به کلی انکار کرده اند. یکی از دلایل این انکار آن است که مبانی اعتقادات فلسفی رازی با حکمت ارسطو و جانشینان او در مغرب و مشرق اختلافی عمیق داشته است.
رازی اصول فلسفه را بر اصول علم رجحان داده و بیش از هر حکیم و دانشمند دیگری در پیشبرد علم و حکمت قرون وسطی و آغاز دوره تجدید حیات علم و ادب «رنسانس» مؤثر بوده است. به همین دلیل سرجفری چوسر پایه گذار شعر انگلیس که پدر شعر انگلیسی نامیده شده از دو حکیم بزرگ ایرانی یعنی ابوعلی سینا و زکریای رازی با عظمت و احترام یاد کرده است.
رازی در کتاب «سیرت فلسفی» به اصول علم الاخلاق توجه کرده و به بحث در اطراف موضوعات اخلاقی پرداخته است. با مطالعه این کتاب می توان به افکار و عقاید این حکیم بزرگ آگاهی یافت. چند نسخه خطی از این کتاب در کتابخانه های جهان موجود است .کتاب سیرت فلسفی در حقیقت شامل مطالبی مختلف در زمینه دانش و عرفان است که توسط طبیبی عالیقدر و ادیی متبحر نوشته شده است . کتابی که به باور برخی محققان در ادبیات عرب نظیر و مانند ندارد. رازی را می توان در زمره حکمای خوشبین جهان دانست.
به عقیده وی خداوند ازلی و ابدی است و رحمت و شفقت او را پایانی نیست. محمد بن زکریای رازی بر این باور بود که از مرگ و عواقب آن نباید ترسید و پیوسته باید عظمت و شکوه خداوندی را به یاد آورد و ایمان داشت که خداوند بزرگ و رحیم و مهربان است. رازی نسبت به مال و جاه دنیا بی اعتنا بود و به جهان و مظاهر آن به دیده تحقیر می نگریست.
کتابهایی که از رازی به جای مانده این نکته را آشکار می سازد که وی با آثار فلاسفه و اطباء یونان آشنا بوده است.
وی کتابی نیز در تفسیر یکی از آثار افلاطون نوشته و نوشته های ارسطو را در منطق در رساله ای جمع آوری کرده است. رازی به زبان و ادبیات عربی نیز تسلط کامل داشته و کتابهایی که به زبان تألیف کرده و اشعاری که به عنوان مثال از شعرای بزرگ عرب در آثار خوایش ذکر کرده است، مبین تبحر وی در زبان و ادب عربی است.
در سالروز بزرگداشت این اندیشمند برجسته مسلمان ایرانی نام و یاد او را گرامی می داریم.