ایران پرس: با آغاز پادشاهی چارلز سوم در بریتانیا، بحث اختیارات مقام سلطنت در این کشور بار دیگر مورد توجه محافل سیاسی و خبری در داخل و خارج از بریتانیا قرار گرفته است.

در طول هفتاد سال سلطنت ملکه الیزابت دوم که پنجشنبه گذشته در 96 سالگی درگذشت، حامیان نظام سلطنتی در بریتانیا بارها تاکید می کردند که شخص اول کشور در امور سیاسی دخالت نمی کند و نهاد سلطنت در این کشور تشریفاتی است. این گروه، عدم دخالت ملکه وقت در امور سیاسی را نشانه بلوغ دموکراسی در بریتانیا و رمز محبوبیت الیزابت دوم قلمداد می کردند. 

اکنون نیز که شاهزاده چارلز، ولیعهد پیشین بریتانیا تحت نام چارلز سوم سلطنت خود را رسما آغاز کرده است، بار دیگر موضوع ارتباط نهاد سلطنت و نهادهای سیاسی کشور بریتانیا نظیر دولت، پارلمان، دستگاه قضایی و حتی کلیسا مورد توجه قرار گرفته است. 

بر اساس قوانین، شخص ملکه یا پادشاه، علاوه بر ریاست بر کشور، فرماندهی کل نیروهای مسلح را در اختیار دارد و همزمان به عنوان رئیس کلیسای "آنگلیکن" نیز شناخته می شود. این در حالی است که مقام سلطنت در بریتانیا ریاست بر 15 کشور دیگر را نیز برعهده دارد. 

نهاد دولت زیر چتر حمایت نهاد سلطنت

با توجه به مجموع سمت ها و اختیارات پادشاه بریتانیا، موضوع تشریفاتی بودن مقام سلطنت در این کشور مورد تردید قرار می گیرد. بر اساس سنت هفتاد ساله در زمان سلطنت ملکه الیزابت دوم، نخست وزیران بریتانیا هفته ای یکبار با ملکه دیدار می کردند. گرچه اغلب اطلاعات دقیقی از این دیدارهای هفتگی در اختیار افکار عمومی قرار نمی گرفت، با این حال، قابل انتظار است که در این دیدارها، ملکه و نخست وزیران، به تبادل نظر در امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مبادرت می کردند. 15 نخست وزیر ملکه نیز بارها و به کرات تاکید می کردند که سیاست ها و برنامه ها دولت مورد حمایت و پشتیبانی عالیه مقام سلطنت قرار دارد. به عبارت دیگر، نهاد دولت زیر چتر حمایت نهاد سلطنت قرار داشته و در خدمت تامین منافع عالیه این نهاد بوده و خواهد بود. 

این در حالی است که سال گذشته، روزنامه گاردین در گزارشی اعلام کرد که حداقل هزار مصوبه پارلمان بریتانیا در موضوعات مختلف از سوی ملکه یا ولیعهد که اکنون به سلطنت رسیده است، وتو شده بود. این موضوع نشان می دهد که مقام سلطنت در بریتانیا، آن گونه که حامیان آن مطرح می کنند، یک سمت تشریفاتی نیست و هرگاه لازم باشد، در امور سیاسی نیز دخالت می کند. 

البته با توجه به منازعات خونین میان پادشاهان مستبد و پارلمان بریتانیا در قرن هفدهم که به «انقلاب شکوهمند» معروف گشت، پادشاهان بعدی تلاش کردند کمتر از پیشینیان خود، در امور جاری و روزمره سیاسی دخالت کنند. البته این روند هم آرام و طولانی رخ داد تا جایی که در قرن نوزدهم، ملکه ویکتوریا تقریبا تمام امور کشور را در دست داشت. 

خودداری پادشاهان بریتانیا از دخالت آشکار در امور سیاسی

با این حال، تحولات سیاسی و اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم، پادشاهان بریتانیا را واداشت برای حفظ سلطنت، از دخالت آشکار در امور سیاسی خودداری کنند. این روش و منش بیش از همه در دوران طولانی سلطنت ملکه الیزابت دوم به کار گرفته شد تا جایی که بخش عمده افکار عمومی این کشور، مقام سلطنت را یک مقام تشریفاتی قلمداد می کنند. 

اما میزان تجلیل سیاستمداران و رسانه های بریتانیایی از میزان تاثیرگذاری ملکه درگذشته بر امور خرد و کلان کشور بریتانیا حکایت از آن دارد که الیزابت دوم به مراتب نقشی بیش از یک مقام تشریفاتی را در تاریخ هفتاد ساله این کشور برعهده داشته است. 

با این حال، اکنون بیش از این که تشریفاتی بودن ملکه سابق مورد توجه باشد، این موضوع اهمیت یافته است که جانشین وی، چارلز سوم نیز قصد دارد به اندازه مادر، دور از چشم مردم بر سیاست اعمال نفوذ نماید یا قدم هایی برای دخالت آشکار در امور سیاسی برخواهد داشت.  

نویسنده :  امیرعلی ابوالفتح

113