جمعه 6 فروردین 1400 - 16:28:41 [ آخرین بروزرسانی: جمعه 26 خرداد 1402 - 21:57:24 ]
هر روز مبارز این میدان هستم، هر روز با خنده ای جان می گیرم. عجب افت و خیزی دار این قصه، دلم نگران همه آدمهاست که وقتی به قصه ما می رسند می شوند عزیز خانوداه انگار پدر و مادرن، نمی شود دل کند و میدان را ترک کرد و آسوده بود.