ایران پرس- 15 ماه مبارک رمضان، مصادف با میلاد خجسته امام حسن مجتبی (ع) است.

«سیوطى» در کتاب خود می ‏نویسد: "حسن بن على، داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود."

 

15 ماه مبارک رمضان سال سوم هجری شهر مدینه منوّره و در بهترین زمان و شریفترین مکانها که خانه ی حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) بود این گل خوشبو به دنیا آمد و با به دنیا آمدنش، شادی و شعف را هدیه آورد. رسول خدا (ص) نوه نورسیده را در آغوش کشید و منتظر ماند تا جبرئیل از جانب خدا نام او را بیاورد. آنگاه جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: " چون منزلت علی (ع) نسبت به تو، به منزلۀ هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون «حسن» بوده است، پس اسم او را «حسن» بگذارید." (کتاب منتهی الامال جلد اول)

پس از این نامگذاری ملکوتی ، رسول خدا (ص) گوسفندی را قربانی کرد ؛ موی سر آن نورسیده را تراشید و به اندازه وزن آن، نقره صدقه داد . با دستان مبارکش ، سر امام حسن (ع) را با عطری خوشبو ، معطر کرد و در گوش او اذان گفت.

شیفتگی و علاقه زیاد پیامبر اکرم (ص) به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آنچنان بود که در زمان زندگانی ایشان، همه مردم از جایگاه وارسته و رفیع این دو امام نزد خدا و رسولش، آگاه شدند. ایشان همواره امام حسن (ع) و امام حسین(ع) را بر دوش خود سوار می کرد و می فرمود: «به خدا قسم شما دو نفر (حسن و حسین) را گرامی می دارم، زیرا خدا شما را گرامی داشته است».

گاهی که پیامبر بالای منبر مشغول سخنرانی بود، با دیدن امام حسن(ع) سخنان خود را قطع می کرد و از منبر به پایین می آمد. سپس حسن (ع) را در آغوش می گرفت و به او مهر می ورزید . همواره او را می بوسید و سه مرتبه این سخن را تکرار می کرد: «خداوندا! من او را دوست دارم و هر که او را دوست بدارد نیز دوست خواهم داشت».

فضایل امام حسن مجتبی

فضایل امام حسن(ع) در منابع شیعه و اهل سنت ذکر شده است. امام حسن (ع) امام دوم شیعیان، از "اصحاب کساء" است که آیه تطهیر درباره آنان نازل شد و آیه "اطعام" و آیه "مودت" و آیه "مباهله" نیز درباره او و پدر و مادر و برادرش امام حسین (ع) نازل گردید .

شاید در همان روزهای آغازین حیات مبارکش بود که پیامبر خاتم (ص) با نظاره به جمال و کمال او فرمود: "ای حسن ، تو از لحاظ آفرینش و خوی (صورت و سیرت) مانند من هستی." امام حسن (ع) به مدت هفت سال ، حیات پربار پیامبر (ص) را درک کرد . آیات وحی که از زبان پیامبر (ص) خارج می شد را می شنید ، آنها را حفظ می کرد ، نزد مادرش زهرا (س) می آمد و آن آیات را برای مادر می خواند.

روزی شخصی وارد مسجد شد و دربارۀ تفسیر آیه سوم سوره بروج که می فرماید :" وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ " از پیامبر سئوال کرد . امام حسن (ع) که کودکی بیش نبود و در گوشۀ مسجد نشسته بود، پاسخ داد: "منظور آیه از شاهد، حضرت محمد (ص) و مشهود، روز قیامت است. مگر نخوانده ای که خداوند [دربارۀ رسولش] می فرماید: ای پیامبر! ما تو را گواه و بشارتگر و هشدار دهنده فرستادیم؟"( اشاره به آیه 45 سوره احزاب) و نیز دربارۀ قیامت می فرماید: "ذلِک یوْمٌ مَجْمُوعٌ لَه الناسُ وَ ذلِک یوْمٌ مَشْهُود" / " همان روزی است که مردم در آن جمع می ‏شوند، و روزی که همه آن را مشاهده می‏ کنند." ( سوره هود آیه 103)

آن امام بزرگوار با سن کمی که داشتند "شاهد و مشهود" را با توجه به آیات دیگر قرآن، تفسیر کرد . شگفتا؛ حسن (ع) در خانه ای تربیت یافته بود که کلام خدا پیوسته سخن آغاز و انجام آن بود. خانه ای که پدر آن نخستین گردآوردندۀ قرآن و اهل خانواده اش بهترین عمل کنندگان به آیات آن بودند. خانه ای که طعام خود را سه روز به فقرا بخشیدند در حالیکه خود روزه دار بودند . در چنین خانه ای باید چنین گوهرهای درخشانی نیز پرورش یابند .

آن امام همام، در دستگیری از فقرا و دردمندان، یتیمان و رنج دیدگان همچون پدرش علی (ع) و جدش رسول خدا (ص) عمل می کرد. ایشان دو بار کل دارایی ‌خود را در راه خدا بخشید و سه بار نیمی از اموالش را به نیازمندان داد. امام حسن (ع) هیچگاه سائلى را رد نکرد و از در خانه خود نراند و به سبب همین بخشندگی ‌ها، او را «کریم اهل بیت» می خوانند ؛ وقتی به آن حضرت عرض شد: "چگونه است که هیچ‏گاه سائلى را رد نمى‏ کنید؟ پاسخ داد: من خود سائل درگاه خدا و امیدوار به سخاوت او هستم و من شرم دارم که خود درخواست کننده باشم و سائلى را رد کنم. خداوند مرا به چیزی عادت داده است، او عادتم داده که نعمت هاى خود را بر من فرو ریزد و من نیز در برابر او عادت کرده ام که نعمتش را به مردم بدهم و ترس آن را دارم که اگر عادتم را ترک کنم اصل آن نعمت را از من دریغ دارد."

«سیوطى» در تاریخ خود می ‏نویسد: "حسن بن على، داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود."

امام حسن (ع) گاه پیش از درخواست نیازمند، او را یاری می رساند؛ گاه خود نیازمندان را شناسایی می کرد و بر سفره اطعام و اکرام خود دعوت می نمود. و گاه با آنان بر سفره های فقیرانه می نشست و هم غذا می شد. آنها را به خانه خود دعوت می کرد و سفره های اکرام و اطعام برپا می داشت و در آخر به آنها لباسهای نو هدیه می کرد.  ایشان روا نمی داشت که مبلغ ناچیزى که خرج یک روز فقیر را به سختى تامین می کند، به وى بدهد و در نتیجه او ناگزیر شود هر روز دست احتیاج به سوى این و آن دراز کند.

آن امام بزرگ منش و مهربان گاهى مبالغ قابل توجهى پول را، یکجا به مستمندان می بخشید، به طورى که مایه شگفت واقع می ‏شد. امام در نظر داشت که براى همیشه شخص فقیر را بى نیاز سازد و مبلغی به او می داد تا علاوه بر رفع نیازهایش، سرمایه‏ اى براى کسب و کارش مهیا شود و بدین ترتیب زندگى آبرومندانه‏ اى داشته باشد. ایشان در خفا نیز بسیار به مستمندان رسیدگی می کرد و می فرمود: "هر کس احسان های خود را برشمرد، بخشندگی خود را تباه کرده است."

امام حسن (ع) سی سال از عمر پربرکت خود را در خدمت پدر و در کنار حضرت علی (ع) بود و یار و یاور ایشان در سختی ها بود. او در ذکاوت و درایت بی نظیر بود و گاه پدر قضاوتهای پیچیده را به حسن واگذار می کرد و آنگاه می دید که جوان برومندش چه سان با درایت و هوشمندی گره ها را می گشاید و بهترین حکمها را صادر می کند. امام حسن (ع) خود فرموده است: "بر شما باد به تفکّر، که تفکّر مایه حیات قلب شخص بصیر و کلید درِ حکمت است."

علاوه بر درایت، شجاعت ایشان مورد اعتراف دوست و دشمن است. امام حسن مجتبی (ع) را پس از حضرت علی (ع)، شجاع ترین فرد آن زمان دانسته اند. او بارها برای حفظ اسلام جان خود را در طبق اخلاص گذاشت و در جنگهای مختلف حضور چشمگیری داشت. حتی معاویه دشمن سرسخت اهل بیت (ع) دربارۀ دلاوریهای امام حسن لب به اعتراف گشود و گفت: " او فرزند کسی است که به هر کجا می رفت، مرگ نیز همواره به دنبالش بود. (کنایه از اینکه حضرت علی (ع) بسیار نترس بود و از مرگ نمی هراسید و حسن نیز فرزند چنین شخصیت شجاعی است)."

تجلی روح عبادت و ارتباط عمیق با مبدأ عالم هستی در خاندان اهل بیت جاری بود. امام حسن (ع) را نیز عابدی راسخ توصیف نموده اند که همواره حال معنوی ویژه ای داشت. ایشان همچون مادر بزرگوارشان فاطمه زهرا (س)، بسیار دعا می کرد و به نماز می ایستاد. محدث قمی (ره) می نویسد: "هرگاه امام حسن(ع) وضو می ساخت، بنده ای بدنش می لرزید و رنگ مبارکش زرد می گشت. سبب این حال را از آن حضرت پرسیدند، فرمود: سزاوار است بر کسی که می خواهد نزد ربّ العرش به بندگی بایستد، آن که رنگش زرد گردد و رعشه در مفاصلش افتد."

چون به در مسجد می رسید سر را به سوی آسمان بلند می کرد و می گفت: "ای خدای من! این میهمان توست که به درگاهت ایستاده. ای خداوند نیکوکار، بندۀ گناهکار به نزد تو آمده است، پس از کارهای زشت و ناستودۀ من با نیکیهای خودت در گذر! ای کریم.

مریم رادان

"// 114