تهران- ایران پرس: حسین دهقان، داوطلب ریاست جمهوری 1400 معتقد است؛ سالهاست که جناح های سیاسی عرصه رقابت‌های انتخاباتی را تبدیل به شکاف و دشمنی کرده اند. او می‌گوید برخی به دلیل اقبال نکردن مردم از دو جناح اصلی کشور گفته‌اند که مستقل آمده اند اما سابقه آنها مشخص است.

حسین دهقانی پوده متولد ۱۳۳۶، مشاور فرمانده کل قوا در صنایع دفاعی است که در 21 اردیبهشت ماه به عنوان داوطلب انتخابات ریاست جمهوری 1400 ثبت نام کرد.

دهقان دانش‌آموخته دکتری مدیریت و کارشناسی ارشد مهندسی متالورژی از دانشگاه تهران است.

وی از ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ جانشین فرمانده نیروی هوایی سپاه، از ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۰ فرمانده نیروی هوایی سپاه و از ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه بود.

دهقان در دولت هفتم بعنوان قائم‌مقام وزیر دفاع، در دولت‌های هشتم و نهم؛ بعنوان معاون رئیس‌جمهور و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران و در دولت یازدهم، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود.

این داوطلب انتخابات ریاست جمهوری 1400 در گفتگوی تفصیلی با مراد عنادی، مجری و کارشناس خبرگزاری ایران پرس به سوالات وی درباره اولویت ها و ضرورت های کشور و نیز نوع رویکرد خود در خصوص مهم ترین مسائل کشور پاسخ گفت.

 

گفتگوی مشروح ایران پرس با حسین دهقان، داوطلب انتخابات ریاست جمهوری

 

مرحله اتهام‌زنی و محاکمه کردن و فرافکنی تمام شده است/ حال مردم خوب نیست

 

ایران پرس: انگیزه اصلی شما برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری 1400 چیست؟

چرایی این موضوع خیلی روشن است ولی ذکر چند نکته مهم است. ما باید بپذیریم که حال مردم خوب نیست و مشکلات جدی به جای مانده از دوران گذشته حکمرانی در جامعه هست. ما مسائل حساس و جدی داریم که باید تصمیم بگیریم و جامعه ما و کشور از سرمایه‌های گذشته‌ای که می‌توانست در خدمت نوعی از خدمت‌رسانی در روند اداره کشور وجود داشت، دیگه بهره‌مند نیست، هم در بعد انسانی و منابع انسانی و هم منابع مادی.

الان بحث نفت، میعانات، صادرات و درامدهای ارزی ما و کسب و کار مردم، درآمدهای مالیاتی احتمالی همه اینها آسیب جدی دیده و وضعیت خوبی از نظر اقتصادی نداریم. تورم، بیکاری، گرانی، وضعیت سخت معیشت مردم را داریم و حتی در مواردی که قانون اساسی دولت و نظام را مکلف به ارایه خدمات بدون وجه و یا رایگان کرده مثل درمان، آموزش، مسکن، اشتغال یا سلامت، ما فاصله بسیار جدی را پیدا کردیم.

در طول زمان یک اتفاق افتاده و این که داشته‌های عمومی ما به سمت یک قطب از احکام جامعه رفته و یک بخش عظیمی از جامعه هم جیب و دستشون خالی شده و امیدی هم نیست حالا اسمش را می‌گذارند کاهش سرمایه اجتماعی.. عدم اعتماد مردم به دولت و یا حرف‌هایی که زده می‌شود. ما در فرصتی هستیم اگر بگویم یک فرصت تاریخی در پیش‌رو ملت ماست که تصمیم بگیرد که مسیر توسعه یافتگی را، مسیر آسایش و امنیت را یا مسیر به انزوا رفتن را انتخاب کند. من خودم را مدیر می‌دانم، فهم و درک از واقعیت را از جامعه داشته باشم و به توهم و خیال توجه ندارم، هیچ وقت به نفع خودم حکم نمی‌دهم، بگم من خوبم و دیگران مشکل دارند، همیشه یک چیزی را دارم که باید مثل پنجره یا آینه باید بود، پنجره وقتی نشستی بیرون را نگاه می‌کنی اگر موفقیتی بود مال بیرونی‌هاست وقتی جلو آینه هستی انعکاس خودت هست اگر شکست یا موفق نبودی مال من است. حالا ما همواره در کشور می‌گویم اگر دیگران می‌گذاشتند من می‌توانستم. حال مرحله اتهام‌زنی و محاکمه کردن و فرافکنی تمام شده است امروز جامعه از انتظار دارد که با تمام توان مسولیت را بپذیریم و با تمام وجودش با مردم صادق باشد و درقبال مسایل مردم دغدغه‌مند باشد.

 

عرصه رقابت‌های انتخاباتی را تبدیل به شکاف و دشمنی کرده ایم/ هیچ گاه جزو جرگه های سیاسی نبودم

 

 

ایران پرس: معمولا نامزدها در دوران انتخابات حرف‌هایی می‌زنند اما در عمل به نظر می‌رسد که این اتفاق نمی‌افتد، علت چیست؟
 

دلیل آن روشن است، چرا ما در موضع فریب و ریا قرار می‌گیریم که می‌خواهیم به مردم یک باغ سبز نشان دهیم از یک طرف و از دیگر یک تهدید عمده را برایشان بزرگ کنیم، بگیم که اگر من باشم، این آینده است اگر این باشد وضعیت این طور است. ایجاد یک وضعیت هراس درست می‌کنیم یک دشمن بزرگ و یک آرمان بزرگ را مقابل هم قرار می‌دهیم. مردم قاعدتا" آرمان را انتخاب می‌کنند و بهتر بودن و بهتر شدن را می‌خواهند، مردم از وضع موجود می‌خواهند عبور کنند به وضعیت دیگر، خوب چکار می‌کنیم؟ یکی را می‌کنیم نماینده وضع موجود و ما نماینده وضعیت آن چنانی می‌شویم. واقعیت جامعه این است اگر کسی می‌خواهد در عرصه انتخابات ریاست جمهوری وارد بشود، همین واقعیت‌های موجود را بپذیرد. این جریان‌های سیاسی هستند، این نهادهای قدرت هستند، این نهادهای مدنی هستند همه اینها هستند، من که نمی‌توانم بگویم که آقا اینها را نادیده نمی‌گیرم، نه، اگر من پذیرفتم که همه اینها هستند در موضع یک تصمیم دیگر قرار می‌گیرم. من بایستی به‌عنوان فرد رئیس جمهور قادر باشم تمامی ظرفیت‌های کشور را در خدمت توسعه ملی قرار بدهم. این که دو جریان سیاسی تلاش می‌کنند قدرت را بگیرند حالا قدرت را گرفتند می‌خواهند چه کنند؟ می‌خواهند به مردم خدمت کنند یا به طایفه خودشان. ما فورا می‌چینیم تمام قدرت را از آدم‌هایی که از ما هستند و دیگران را بیرون می‌ریزیم و دعوا شروع می‌شود. از گذشته زمان تا به امروز ما عرصه رقابت‌های انتخاباتی را تبدیل به یک شکاف، شقاق، دشمنی و کینه کردیم.

 

ایران پرس: شما هم در دولت خاتمی و احمدی‌نژاد و هم روحانی بودید. از نگاه رسانه‌ای و سیاسی، شما یک شخصیت فراجناحی هستید و از منظر دیگر با هر سه دولت کار کردید و مواضع نزدیکی با این سه دولت داشتید، تحلیل شما چیست؟
 

من یک فرد انقلابی هستم و فردی که همیشه فکر می‌کنم اگر توانی دارم چگونه می‌تواند در خدمت مردم قرار بگیرد.
بحث دوم یک قضاوتی دارم. معمولا متاسفانه کسی در این کشور نمی‌خواهد بپذیرد مردم می‌آیند رای می‌دهند فردی می شود رئیس جمهور و این رئیس جمهور از لحظه انتخاب باید در ذهن خود داشته باشد که نمایندگی نمی‌کند طرفداران خودش را، نمایندگانی نمی‌کند جناح سیاسی خودش را. این شخص رئیس جمهور همه کسانی است در این مرز و بوم هستند و این رئیس جمهور همه است.
رئیس جمهور باید برای همگان باشد و همگانی که مخالف یا موافق بعد از پیروزی این رئیس جمهور را نشان بدهند، این یک سوال؟ اگر ما گفتیم که این رئیس جمهور برآمده از اراده مردم برمبنای همه موازین قانونی و حقوقی در این کشور به رسمیت شناخته شده آیا این رئیس جمهور دولتش دولت متعلق به این نظام و مردم است یا دولت بیگانه است؟
اگر گفتیم متعلق به نظام و مردم است، هر کمکی که بخواهد برای انجام فعالیت‌هایش باید انجام داد، باید کمک کرد حالا بحث بعدی، ممکن است در مسیر کار یا با هم بخونن افراد و اون حالت تیم بودن که سرکار است بخواهد به هم بخورد، باید به نفع تیم کنار رفت اجازه داد که تیم منسجم باشد. من همیشه در هر جایی، کاری به من ارجاع شده که فکر کردم از عهده‌اش برمی‌آیم و حتما می‌توانم یک خدمتی بکنم و نتیجه مثبتی را ایجاد کنم حتما قبول کردم. لذا من دولت را دولت رسمی دانستم، درخواست دولت را به‌‌عنوان یک اجابت در موضع این که از دست برمیاید انجام دادم. برام این که این چپ است و این راست است و این اصلاح‌طلب است واقعا مطرح نبوده است، چون خودم را در موضع خدمت مردم و فرد کاملا مستقل در لحظه‌ای که وارد انتخابات شدم هیچ گاه فکر اینکه جز جرگه سیاسی باشم واقعا نبودم و الان هم از منظر سیاسی وارد نشدم.

 

افشاگری، شفاف سازی نیست؛ ما می خواهیم طرف را ضایع کنیم و از بین ببریم/ فضای مجازی بهترین فرصت برای دولت است/ دولت ها برای خرید محبوبیت هزینه های نابجا می کنند

 

 

ایران پرس: در مصاحبه‌های خود گفتید که ریشه بسیاری از مشکالت کشور عدم شفافیت است، حتی تقسیم کردین که این شفافیت باشد باید دائمی باشد نه انتخاباتی. این حاصل تجربیات شما و کار در سه تا دولت است یا نه. در این فرصتی که داشتید بعد از دولت یازدهم، آسیب‌شناسی کردین و جمع‌بندی شما این بوده که عدم شفافیت ریشه مشکلات است؟

این نگاه مدیریتی خودم است و قائلم به این که اگر یک مسولیت را پذیرفتید به محض این که مسول شدید باید پاسخگو باشید، نمی‌شود هر کسی مسول شود و یک جای حریم امنی برای خودش درست کنه و همه بگویند احسنت هر کار میکند درست است این طور نیست. آن چیزی که درست بوده، افکار عمومی است و ادراکی است که مردم از یک فرد، یک شخصیت، یک هویت، یک مجموعه سیاسی یا یک دولت دارند. ما مجبوریم ادارک مردم را از خودمون دریافت کنیم.

مردم ما را چطور قضاوت می کنند و چطور می شود به این سمت رفت. خیلی ساده، میگویم یک دولت در مقام مسول و یک مسول حق ندارد بخواهد با گزارش‌های دروغ ذهنیت جامعه را به سمت خود برگرداند و حق ندارد از بیت المال یا امکانات استفاده و برای خودش کند و محبوبیت ایجاد کند. وظیفه دارد خودش را نوکر و خدمتگزار مردم بداند، خدمتگزاری کردن به این معناست که مردم در واقعیت‌های تصمیمات، اقدامات و برنامه‌ها قرار بگیرند. در این حال ما مردم را محرم بدانیم، ما زمانی می‌توانیم اعتماد مردم را جلب کنیم که قادر باشیم به مردم اعتماد کنیم و مردم می‌توانند در جریان امور باشند، اگر این شد یک فضای تعاملی به‌وجود می‌آید و مردم می‌گویند این کاری که می‌کنید بی ربط است و شما اشتباه کردید و رسانه‌ها باید آزاد باشند که بگویند امروز که فضای مجازی هست و شبکه اجتماعی هست بهترین فرصت برای دولت است.

من همیشه گفته‌ام، نهادهای ناظر کمک کار اصلاح مدیریتی من هستند، چرا من هزینه کنم، کارم کجاش اشکال دارد، دیگری هزینه می‌کند و اشکال کار را می‌گوید، حالا این اشکال وارد است یا نه، اگر وارد باشد باید رفع کنم، اگر وارد نیست باید توضیح دهیم، پس در یک وضعیت کاملا شفاف خواهم بود که دولت یا یک مسول اول باید مسولیت‌پذیر باشد به عهده کسی نیاندازد. دوم اینکه اجازه دهد دیده شود و از طرف دیگر توان و ظرفیت اجرا داشته باشد. کاستی‌ها بپذیرد و نقص‌ها بپذیرد، اگر خطا کرد عذرخواهی کند، اگر قادر نبود در ادامه کار کند از مردم تشکر کند. دوم اینکه اگر آمد و مسول شد باید اجازه دهد همگان آن را نظارت کند. شفافیت، پذیرش مسولیت پاسخگویی و نظارت عامه است.

ما شفاف سازی نمی کنیم که ما افشاگری می‌کنیم. افشاگری که شفاف سازی نیست ما طرف را می خواهیم ضایع کنیم و هلاکش کنیم که مردم نبینندش، اجازه بدهیم ما دیده بشویم، قدرت و توان داشته باشیم و مردم را ببینیم و حرف مردم را بشنویم، مردم بتوانند حرف بزنند. ما یک بار رفتیم ببینیم مشکلات کارگران هپکو و هفت تپه چیست؟
ما فقط نشستیم و گفتیم یک نفر نفوذی است و دست بیگانگان در کار است، همه فعال هستند ما این وسط منفعل هستیم و باید جواب بدهیم.

 

ایران پرس: عدم شفافیت منظور شما دولت خاصی است یا این که کلی گفتید؟

فرقی نمی‌کند، دولت‌ها علاقمند هستند در جامعه محبوبیت بخرند، چون دنبال خرید محبوبیت هستند نابجا هزینه می‌کنند، تخصیص درست منابع نمی‌دهند، چون می‌ترسند از نه گفتن به همه، می‌خواهند آری بگویند. باید کشور را نگهداشت و مردم را نگهداشت و به مردم خدمت کرد، برای خدمت به مردم هیچ اختلافی وجود ندارد.

 

 حضور نظامیان منع قانونی ندارد/ اقبال نکردن جامعه از نظامیان قضاوتی است که به جامعه القا می‌شود/ شهروند قوی مسولیت پذیر و مطالبه‌گر است

 

 


ایران پرس: بحث شهروند قدرتمند را مطرح کردید؛ بحث مهمی است ولی با فضایی که وجود دارد تصور می‌کنید بسترهای لازم برای شکل‌گیری شهروند قدرتمند وجود دارد و رئیس جمهور می‌تواند این کار را بکند؟
 

چرا نه؟ ما باید دنبال این مطلب باشیم که انتخاب آگاهانه است که به‌دنبال آن مسولیت می‌آید. اگر مردم یک امر را بدانند، اگر دموکراسی و اکثریت یعنی 50 درصد به علاوه یک. یعنی هر فرد ایرانی که پای صندوق می‌رود فکر کند که اون یکی خودش است نه این که بگوید 50 درصد شکل گرفت و حالا ببنیم که اون یکی من باشم یا نه. اصل پیروزی در مسابقه است، شرط بندی هنر نیست که این یک نوع محاسبه‌گری است. من باید بدانم می‌خواهم یک وضعیتی شکل بگیرد که برای آن وضعیت یا مبارزه می‌کنم یا همراهی می‌کنم و نهایتا رای می‌دهم و این رای سرنوشت ساز است. حالا اگر به مردم همین حس را منتقل کند، یعنی صرفا به‌خودش نگاه نمی‌کند و به منفعت خودش، داره می‌گوید مصلحت جامعه کجاست؟ حالا که به سمت آن می‌رود، حالا مسولیت قبول می‌کند، فراتر از فردیت خودش و خود به خود این جامعه شکل می‌گیرد.

ما باید با کمک همه احزاب، سیاسیون و رسانه‌ها که مردم به‌دنبال نگرش درست بروند، رشد نگرشی پیدا کنند که انتخاب درست کنند. اگر دنبال القای یک وضعیت برویم شکست می‌خوریم، ولی اگر کمک کنیم که وضعیت شکل بگیرد همیشه پیروزیم. پس ما دنبال شکل‌گیری وضعیت باشیم نه به دنبال حفظ وضعیت و حالا منافع خودمان. بنابراین جامعه قوی، شهروند قوی، دولت قوی را می‌سازد و دولت قوی شهروندش را تقویت می‌کند.

 

ایران پرس: مهمترین مشکل جامعه بحث معیشتی است، شهروند قدرتمند یعنی صرفا این که از لحاظ معیشتی قوی باشد؟
 

نه، شهروند قوی این است که مسولیت بپذیرد و مطالبه‌گر باشد. دولت قوی دولتی است که بر مدار قانون به دنبال مطالبات مردم باشد، مردم یا جامعه قوی، جامعه‌ای است که مطالبه گر باشد و از این طرف حافظ بر مدار قانون رفتار کند. ما اگر این کار را کردیم درست می‌شود، مدار حرکتی می‌شود، قانون جامعه در مورد مطالبه گری قرار گیرد با تمام توانش از آن طرف دولت بسترساز باشد، قوانین را به گونه ای فراهم کند که این ملت نقش آفرینی کنند. ما دولت را متکی به ذات می کنیم و می خواهد همه کار را انجام دهد به ملت می‌گوید که در خانه‌هایتان در آرامش باشید، مردم هم منتظر می‌شوند، خب نشد و نمی‌شود، باید از این حالت خارج شود.


ایران پرس: برخی چهره‌های شاخص نظامی هستند. واکنش به این قضیه در سطح محافل مختلف متعدد بوده و برخی نظر مثبتی نداشتند. یکی از آن افرادی که به عنوان چهره نظامی مطرح شده است، خود شما هستید از آن طرف هم شما مطرح کردید که سلبریتی‌های سیاسی در این عرصه نباید خیلی ورود داشته باشند. اینها را کنار هم بگذاریم جمع‌بندی شما چیست؟ جامعه از این مقوله استقبال می‌کند، اشکال از خود نظامیان است یا بد جا افتاده و رسانه‌ها این را بد جا انداخته‌اند. اشکال کجاست؟
 

اگر قانون حکم کند که نظامی‌ها نمی‌توانند در معرض انتخاب مردم باشند هیچ نظامی نباید بیاید، و منعی نیست، ممکن است یک فرد نظامی در خودش شایستگی را ببیند، فرمایش حضرت آقا بین خودش و خدای خودش حساب کرده که می‌تواند کمک کند، منعی بر ورود نباید باشد. این که جامعه اقبال می‌کند یا نه، این نه مطالعه جامعه شناختی شده و یک قضاوت گونه‌ای است که به جامعه القا می‌شود. در دنیا ما داریم نمونه‌هایی که نظامی ها آمده‌اند و کار شاخص و محکمی را یک دوره انجام دادند و خوب بوده‌اند. پس این که بگویند دمکراسی‌های خیلی پیشرفته دنیا تن نداده به این موضوع، این کافی است و این طرف بگوییم که جامعه ما تجربه کرده یا نکرده،  جامعه ما تجربه نکرده و جامعه ما تمام جریانات سیاسی را تجربه کرده این یکی را نکرده. حالا می‌گفت امام زمان ظهور نمی‌کند، بذار حالا اینها هم حاکم بشوند امام زمان ظهور کنند شاید مشکل ما حل شد. از این منظر قضاوت خاصی نمی‌کنم و مناظره‌ها و حضور مردم و برنامه‌هایی که نامزدها عرضه می‌کنند و صداقتی که مردم در آنها می‌بینند، ارتباط که با آنها برقرار کنند آن موقع تعیین کننده است، الان فضا، فضای قابل قضاوتی نیست.

 

مردم فقط خدمت بی منت می خواهند/ ما مشکل مردم شده‌ایم/ سوابق اینهایی که خود را مستقل معرفی می کنند چیز دیگری است/ اگر یکبار بگوییم نتوانستیم مردم تقدیر می کنند

 

 

هر کس در حوزه مسئولیت خود عمل کند/ مگر می شود دنیا را ندید/ با قدرت و حفظ عزت ملی برای تامین منافع ملی با همه دنیا حرف بزنیم/ مگر می شود همیشه با قهر زندگی کرد/ هیچ ملت خلع سلاح شده ای قادر به دفاع از خودش نیست/ قرار نیست هزینه ای بدهیم که انتفاعی ندارد/ در برآیند میدان و دیپلماسی انتفاع باید بر هزینه رجحان داشته باشد 

 

 

بایدن باید نشان بدهد که ترامپ نیست/ برجام تصمیم درستی بود/ در اجرا واگذار کردیم/ منطقه به سمت تقویت موضع جهان اسلام پیش می رود/ مشکل ما با عربستان باید حل بشود/ اف ای تی اف را نپذیریم مشکلات مالی حتی با رفع تحریم حل نمی شود

 

 

تعریف واحدی از منافع ملی و امنیت ملی نداریم/ روسای جمهور تاکنون هرکاری را خواسته اند، توانستند انجام بدهند/ عبور کردن از افراد به دلیل نبودن احزاب و مانیفست است/ هیچ برنامه‌ای برای کنار رفتن از رقابت‌ها ندارم