حال سوال مهم این است که آیا می توان در بستری علمی و پژوهشی به مولفه ها و شاخصهای عملکرد شبکه ایران اینترنشنال در نحوه پوشش و هدایت اغتشاشات با به کارگیری کلیدواژه ها، ادبیات خبری سیاستگذاری شده، نحوه هدایت کارشناسان با طرح سوالات جهت دار در چارچوب سناریویی مدون به منظور اقناع افکار عموم و مخاطبان، دست یافت؟
با بررسی تیترهای اخبار مطرح شده در شبکه ایران اینترنشنال می توان به کلیدواژه هایی دست یافت که هر یک بار معنایی مشخصی را ارایه می دهند:
«گسترش اعتراضات مردم ایران در خیابانها با وجود کارزار سرکوب جمهوری اسلامی (شنبه دوم مهر)»، «افزایش همبستگی جهانی با معترضان ایران و تشدید فشارها علیه کارزار سانسور جمهوری اسلامی(دوم مهر)»، «عفو بینالملل: جهان باید علیه سرکوب خونین اعتراضات ایران اقدام معنادار انجام دهد(دوم مهر).
تیترهایی از این دست در اخبار ایران اینترنشنال به کرات قابل مشاهده است و این شبکه تلاش می کند که ضمن انتقال این پیام به مخاطب که آنچه که در ایران روی می دهد، در عرصه بین المللی نیز با واکنشهایی همراه شده است، با مطرح کردن مواضع برخی سازمانها یا شخصیتهای داخلی و بین المللی شناخته شده، مخاطب را نسبت به نوع واکنش حکومت ایران به اغتشاشات دارای موضع کرده و غیرمستقیم این پیام به اغتشاشگران منتقل شود که تخریب اموال عمومی، ایجاد رعب و وحشت، حمله به نیروهای انتظامی، شعارهای ساختار شکنانه نه تنها مذموم نیست بلکه نتیجه بخش نیز خواهد بود.
در این میان بررسی پژوهشی نحوه عملکرد شبکه ایران اینترنشنال از منظر نظریات ارتباطات و نظریه پردازان این حوزه به خوبی می تواند نشان دهد که این شبکه بیش از آنکه در چارچوب یک رسانه بیطرف صرفأ به پوشش هر آنچه که هست بپردازد؛ با سناریویی مشخص به دنبال هدایت اغتشاشات در داخل و ایجاد حساسیت در سطح بین المللی در قبال زیر سوال بردن عملکرد ذاتی حکومت ایران در برخورد با اغتشاشات و اعتراضات ضد امنیت ملی و از بین رفتن آرامش روانی جامعه در کنار قهرمان سازی اغتشاشگران جهت هدایت و اغنای افکار عموم و البته توجیه خرابکاری ها، تخریب اموال عمومی و ایجاد رعب و وحشت در جامعه است.
هر حکومتی نسبت به مطالبات جامعه خود همواره حساسیت داشته و جمهوری اسلامی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و حتی اگر مردم نسبت به سوء مدیریت در نحوه برخورد با موضوع اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی اعتراض و انتقادی داشته باشند؛ طبیعتاً راهکارهای قانونی آن نیز پیش بینی شده اما اگر قرار است هر انتقاد و اعتراضی به اغتشاش و تخریب و آتش زدن اموال دولتی و بیت المال منجر شود حتی مدعی ترین حکومتهایی که از دمکراسی، آزادی بیان، احترام به حقوق بشر سخن می گویند نیز هیچ اغتشاشی را نیز بر نمی تابند و نمونه های بسیاری در قبال رفتار خشونت بار حکومتهای غربی در قبال مطالبات اجتماعی وجود دارد.
در ادامه با بهره گیری از نظریات ارتباطات و نظریه پردازان این حوزه به بررسی عملکرد این شبکه در پوشش اغتشاشات پرداخته شود.
1- هاینلین(2012)/ویلیامز(1386) با «نظریه شبکه های اجتماعی در دنیای مجازی، فرصتها و تهدید» به مولفه های «گرایش به اغتشاشات» اشاره داشته و شاخصهای تظاهرات کردن، شعار دادن و حمل نوشته هایی با موضوع انواع شعار توسط تجمع کنندگان، خسارت زدن و به آتش کشیدن اموال عمومی اشاره می کند.
نگاهی به عملکرد ایران اینترنشنال نشان می دهد که این شبکه در نحوه اطلاع رسانی و با به کارگیری و هدایت حساب شده کارشناسان، دقیقا اغتشاشگران را به خسارت و به آتش کشیدن اموال عمومی ترغیب کرده و با انعکاس گسترده خرابکاری ها و تخریب خودروهای نیروهای انتظامی، بانکها و حمله با سازمانهای دولتی از جمله فرمانداری های شهرهای مختلف به دنبال هدایت اغتشاشگران به ادامه این ساختارشکنی هاست.
در عین حال پوشش گسترده اهانت به بزرگان نظام و به آتش کشیدن تصاویر مقامات بلندپایه و پخش این اهانتها، آتش زدن پرچم و توهین به مقدسات در بخشهای مختلف خبری و در میان برنامه ها دقیقا با برنامه و حساب شده صورت می گیرد و در عین حال این شبکه با مصاحبه با شخصیتهای مخالف و معاند که در آن اغتشاشگران به ادامه تخریبها تحریک می کنند یا برخی هنرمندان و سینماگران داخلی و بین المللی در مصاحبه های خود بدون آنکه از نیت سوالات هدفمند مجری مطلع باشند در زمین رسانه های معاند بازی می کنند.
2- آنتونیو کاسیسلی، پائولا توبارو(2012)/کاستلز(1393) با نظریه «شبکه های اجتماعی به عنوان منبع اخبار، اطلاعات و تحلیل ها»، مولفه های «پخش اخبار دروغین و شایعات در فضای مجازی» را مطرح کرده و شاخصهایی چون ارایه اخبار کذب، غیرواقعی، اشاعه شایعه، مقایسه شرایط قبل با شرایط کنونی را ارایه می دهند.
بررسی عملکرد ایران اینترنشنال و پلتفرم های این شبکه در فضای مجازی نظیر توییتر و تلگرام در ارایه اخبار کذب و غیرواقعی کاملا با مولفه های این نظریه همخوانی دارد.
ایران اینترنشنال در 28 شهریور ماه در خبری فوری که بارها به صورت زیرنویس در بخش های مختلف خبری و ساعات مختلف شبانه روز در حال پخش بود اعلام کرد: «تایید اصالت تصاویر افشا شده در ایران اینترنشنال از سیتیاسکن مهسا امینی از سوی خبرگزاری فارس». اما در بررسی متن خبر خبرگزاری فارس این عبارات وجود دارد:
"با اینکه در ابتدا تصور می شد این تصاویر به مانند بسیاری از اخبار این رسانه سعودی جعلی باشد اما پیگیری های خبرنگار فارس از مراجع ذیربط نشان داد تصاویر سیتی اسکن منتشر شده مربوط به مرحوم مهسا امینی است."(28 شهریور).
از این منظر فارس تایید کرده است که اسکنها متعلق به مهسا امینی است اما نکته ای که ایران اینترنشنال هیچ گاه به آن اشاره نکرده این حقیقت بوده که با وجود تعلق این اسکن ها به مهسا امینی اما هیچ نشانه ای از ضرب و شتم و آسیب به جمجمه در آن دیده نمی شود و خبرگزاری فارس نیز به این حقیقت در خبر خود اشاره داشته است:
برای بررسی علمی این موضوع با تعدادی از پزشکان مغز و اعصاب و رادیولوژیست گفتوگو کردیم تا به صورت علمی این موضوع را بررسی کنیم. این متخصصان معتقدند بررسیهای سی تی اسکن بیمارستان نشان میدهد هیچ شواهدی از ضربه به سر و خونریزی در این تصاویر به چشم نمیخورد. یک متخصص جراحی مغز و اعصاب به خبرنگار ما گفت: بررسیها نشان میدهد که بیمار در گذشته جراحی در ناحیه سر انجام داده است اما براساس شواهد موجود از روی سیتیاسکن نمیتوان فهمید که جراحی دقیقاً مربوط به چند سال قبل است.همچنین شواهد کرانیتومی فرونتوتمپورال قبلی همراه با آتروفی مختصر عضلانی و تغییرات بافت نرم در محل جراحی بیمار مشهود است.
3- آلیسون و همکاران(2007)/کروتی و هوینس(1391) نظریه «فواید فیس بوک در تقویت سرمایه اجتماعی و گسترش تجمعات» را برای بررسی مولفه های «پیام های ترغیب آمیز» ارایه داده و شاخصهای تشویق به دفاع از حق، تشویق به تجمع، تخریب حاکمیت و... را برای تجزیه و تحلیل رفتارهای اجتماعی در تظاهرات و اعتراضات به کار می گیرند.
به تیتر یک سایت ایران اینترنشنال در سوم مهر ماه دقت کنید:
«ادامه اعتراضات مردم ایران؛ نیروهای امنیتی در بسیاری از صحنهها ناچار به فرار شدند». تیتر فرار نیروهای امنیتی حساب شده انتخاب شده است و به نوعی منتقل کننده این پیام به اغتشاشگران است که مقاومت و برخورد خشن با نیروهای امنیتی باعث می شود آنها "فرار" کنند.
یا این جمله در متن همین خبر «ویدیویی در رسانههای اجتماعی منتشر شده نشان میدهد که ادعا می کند «در پی تلاش معترضان برای ورود به یک پادگان نظامی ، نیروهای امنیتی ناچار به عقبنشینی شدند.»
کلیدواژه "ورود" و "عقب نشینی"، ضمن آنکه به نوعی تشویق به حمله به نهادهای انتظامی و حاکمیتی است حامل این پیام نیز هست که حمله به نیروهای امنیتی باعث عقب نشینی آنها می شود.
4- السوم(2012)/کاستلز (1393)/گافنی(2010)/فوکس(2012) نظریه «راهبردهای ایران در قبال شبکه های اجتماعی مجازی» را ارایه داده و مولفه هایی چون «تبلیغ حمایت ملی و بین المللی از معترضان» را با شاخصهایی چون ترویج حمایت زبانی رهبران دیگر کشورها، تمجید جهانی معترضان، وعده حمایت دیگر کشورها و غیره را ارایه می دهند.
اخباری با این مضامین در تولیدات ایران اینترنشنال به وضوح یافت می شود: «گسترش حمایتهای جهانی از اعتراضات ایران و پیشاهنگی زنان در مبارزات»(یکشنبه سوم مهر)، «موج حمایتهای جهانی از اعتراضات مردم ایران به کشته شدن مهسا امینی در حال شدت گرفتن است". ایران اینترنشنال با استفاده حساب شده از مواضع شخصیتها و نهادهای بین المللی به دنبال تهییج و اغنای مخاطب در قبال قهرمان سازی و تداوم اغتشاشات است و این راهبرد در بسیاری از وعده های خبری این شبکه مشهود است که با مصاحبه با مقامات بین المللی یا شخصیتها با طرح سوالات از پیش طراحی شده به دنبال دستیابی به کلیدواژها یا ساخت واژه جهت مشروعیت سازی اغتشاشات است.
5- کاستلز(1393)/کروتی و هوینس(1391)/کاستلز(2009)/سالو(2011) در نظریه «نقش شبکه های اجتماعی مجازی در انقلابات و جنبش ها»، مولفه هایی چون «بزرگنمایی و سراسری جلوه دادن اعتراضات» را با شاخصهای سراسری جلوه دادن تظاهرات، تبلیغ همه گیری تظاهرات، تبلیغ فراگیری تظاهرات و ... را بررسی می کند. نگاهی به اخبار ایران اینترنشنال این راهبرد را نیز عینیت می بخشد.
6- آنتونیو کاسیلی، پائولا تووبارو(2012)/بورگاتی و هالجین با نظریه «تئوریزه کردن شبکه های اجتماعی و اغتشاشات» به مولفه های «سیاه نمایی و القای وجود فساد گسترده در کشور» و شاخصهای تبلیغ اختلاس فراگیر مسئولان، القای افزایش روزانه ارتشاء، تبلیغ گسترده در فضای مجازی مبنی بر حیف و میل بیت المال توسط مسئولان به کارکرد رسانه ها می پردازند.
این نظریه هم در جای خود در بررسی کارکرد شبکه ایران اینترنشنال در تولید محتواها به منظور زیر سوال بردن صلاحیت و صداقت مسئولان استفاده شده است.
بررسی اجمالی کارکردها و راهبردهای شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال از منظر نظریات ارتباطات با ارایه نمونه اخبار و تولیدات این شبکه از این حقیقت پرده بر می دارد که این شبکه به دنبال اهداف مشخصی است و هدایت اغتشاشات با بهره گیری از تصاویر تقطیع شده، کلیدواژه ها و گزاره های جهت دار از جمله راهبردهایی است که این شبکه در کنار قهرمان سازی و مشروعیت بخشیدن به خرابکاری، ایجاد رعب و وحشت، مظلوم نمایی از اغتشاشگران، خشن نشان دادن برخوردهای نیروهای انتظامی، در دستور کار قرار داده است.
حال این سوال مطرح است که آیا این شبکه را می توان منبعی موثق برای دریافت و آگاهی از آنچه که در ایران می گذرد، تلقی کرد یا مخاطب با طراحی سناریویی دقیق در دام خبرسازی ها و فرافکنی های حساب شده این شبکه می افتد و ناخواسته درگیر اطلاع رسانی های ناصحیحی می شود که واقعیتها در انبوه سیاه نمایی ها، دروغ سازی ها و بی اعتمادی ها به مسلخ برده می شود.
آشنایی اندک با روشهای عملیات روانی این شبکه به خوبی از نیت شوم گردانندگان آن پرده بر می دارد.
نویسنده: حامد شهبازی