ایران پرس: اظهارات اخیر «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی، درباره ایران و اظهار امیدواری برای برقراری روابط خوب با جمهوری اسلامی ایران، بر خلاف مواضع قبلی او درباره ایران بود.  

محمدبن سلمان، در اظهارات اخیر خود در قبال ایران دچار چرخش زیادی شد؛ زیرا پیشتر او تاکید می کرد که با ایران نمی تواند بر سر میز گفت وگو حاضر شود و ریاض باید جنگ را به داخل ایران بکشاند و چه بسا در این باره تلاش هایی نیز انجام داد.

دلایل عمده ای که به نظر می رسد سبب شده است بن سلمان در موضع خود در قبال ایران دچار چرخش عمده ای شود به شرح زیر است:

نخستین علت این است که دولت آمریکا به ریاست «جو بایدن» در حال تغییر موضع و سیاست های خود در قبال ایران است. موضوع مذاکرات وین بین ایران و گروه چهار بعلاوه یک، بررسی بازگشت آمریکا به برجام است و آمریکا برای احیاء این توافق ابراز تمایل کرده است.

بن سلمان به این نتیجه رسیده است که سیاست آمریکا در قبال ایران در حال تغییر است و بر این اساس نمی تواند به سیاست های قبلی خود درباره ایران ادامه دهد و از این رو تلاش می کند که در این باره از قافله عقب نماند.

از سوی دیگر، در این چارچوب، بن سلمان تلاش می کند اختلاف های خود را با آمریکا به ویژه درباره موضوع قتل فجیع «جمال خاشقجی» روزنامه نگار سعودی که در کنسولگری کشورش در استانبول به قتل رسید، و نیز پرونده حقوق بشر را به حداقل برساند و با سیاست های آمریکا همسویی داشته باشد.

دوم، عربستان به این نتیجه رسیده است که برای دفاع از خود باید از میزان اتکای خود به آمریکا بکاهد؛ زیرا در زمان ریاست جمهوری ترامپ که متحدعربستان بود، تاسیسات نفتی عربستان مانند آرامکو و دیگر مناطق و پایگاه های نظامی آن هدف حمله انصار الله یمن قرار گرفت، اما آمریکا بر خلاف انتظار ریاض، نتوانست کاری در این باره در دفاع از عربستان انجام دهد.

از این رو، ولیعهد عربستان به این نتیجه رسیده است که باید امنیت خود را خود تامین کند و نباید با تشدید مواجه با ایران منافع ملی خود را به خطر بیندازد بلکه باید در جهت حل اختلاف های خود با تهران برآید.

بن‌سلمان‌ به این درک رسیده است که که تکنولوژی پیشرفته نظامی ‏الزاما امنیت نمی آورد زیرا در زمان «دونالد ترامپ» بیشترین میزان صدور تجهیزات به ‏عربستان صورت گرفت اما هیچ کدام نتوانست مانع از حملات به آرامکو یا حملات ‏موشکی یمنی ها شود.

سوم به نتیجه نرسیدن جنگ بی ثمر عربستان در یمن که نه تنها سبب شکست یا حتی تضعیف یمنی ها نشد بلکه سبب تقویت توانمندی نظامی و موشکی آنها شد به گونه ای که امروز معادله در حال تغییر است و یمنی ها در دفاع از خود و حمله به شهرهای عربستان مصمم تر و قدرتمندتر از قبل عمل می کنند و عربستان است که خواهان پایان جنگ است.

چهارمین علت در واقع به تحولات داخلی عربستان مربوط می شود که بر اساس آن قدرت در این کشور در مرحله گذار است، به ویژه اینکه حال پادشاه عربستان سعودی و وضع جسمی او رو به وخامت گذاشته است و بن سلمان درصدد رسیدن به قدرت با حداقل چالش و مخالفت های داخلی است.

مشکل عربستان درباره ایران به برداشت نادرست مقامات این کشور از جمله بن سلمان  از سیاست های منطقه ای ایران باز می گردد. عربستان بر این عقیده است که چون ایران یک کشور عربی نیست نباید به تحولات منطقه و کشورهای عربی همسایه خود توجهی نشان دهد، حال آنکه این کشورها در وهله اول همسایه ایران هستند و هر گونه خطری که دامنگیر آنها شود به نوعی برای ایران نیز تهدیدخواهد بود. لذا ایران نمی تواند درباره تحولات این کشورها بی توجه باشد.

البته درباره موضع عربستان لابی صهیونیست و رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را برای برجسته سازی اختلاف ها بین ایران و عربستان به کار خواهند گرفت و مانع از ازسرگیری روابط بین دو کشور خواهند شد با وجود این عربستان باید با عبرت از حوادث گذشته به مدیریت اختلاف های خود با ایران اقدام کند.

نویسنده: جلال چراغی

117

بیشتر بخوانید:

خطیب‌زاده: از تغییر لحن عربستان استقبال می‌کنیم

چرخش مواضع عربستان در قبال ایران؛ علل و واکنش‌ها