ملک سلمان، ژانویه 2015 در عربستان سعودی به قدرت رسید. در فاصله کمتر از یک سال پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان و پسرش، محمد، در عربستان سه رخداد مهم از سوی ریاض اتفاق افتاد که شامل جنگ علیه یمن در مارس، حادثه منا در سپتامبر 2015 و اعدام شیخ «نمر باقر النمر» در اولین روز ژانویه 2016 بود.
این سه رخداد و واکنشی که برخی در داخل ایران در مقابل کنسولگری عربستان انجام دادند، منجر به تصمیم ریاض برای قطع روابط با تهران شد. مناسبات سیاسی ایران و عربستان تاکنون سه بار قطع شده که یک بار قبل از انقلاب اسلامی و دو بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
موضوع دیگر این است که پس از قطع رابطه عربستان با ایران، روابط دو کشور در جهت وخیمتر شدن حرکت کرد. به قدرت رسیدن «دونالد ترامپ» در آمریکا و موفقیتهای ایران و محور مقاومت در منطقه دو عامل اصلی در این زمینه بود.
برداشت عربستان سعودی این بود که رقابت منطقهای را به ایران واگذار کرده و موازنه منطقهای قدرت نیز به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. عربستان به حدی از تغییر موازنه قدرت به نفع ایران ناراضی و عصبانی بود که از یک سو با اسرائیل در تحرکات ضد ایرانی همراه شد و از سوی دیگر یکی از عللی است که دولت سابق آمریکا را به خروج از توافق هستهای ایران ترغیب کرده بود.
با گذشت حدود شش سال، اکنون مدتی است که لحن مقامات عربستان سعودی در قبال جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که پیش از این صریحاً اعلام کرده بود جنگ و ناامنی در منطقه غرب آسیا باید به داخل ایران منتقل شود، آوریل 2021 در تغییر موضعی آشکار اعلام کرد: "ایران کشور همسایه است و امیدواریم بتوانیم روابط خوبی داشته باشیم."
پس از گذشت پنج ماه از این اظهارنظر ولیعهد عربستان، اکنون سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان سعودی در نشستی جهانی در مجمع عمومی سازمان ملل آشکارا لحنی آشتیجویانه را در قبال ایران به کار برده است. ملک سلمان در سخنرانی مجازی خود گفت: "ایران همسایه ماست و امیدواریم مذاکرات ما با این کشور به اعتمادسازی بینجامد."
دلایل تغییر لحن مقامات عربستانی در قبال جمهوری اسلامی ایران
به نظر میرسد، آنچه سبب تغییر لحن مقامات عربستانی در قبال جمهوری اسلامی ایران شد، تغییر در هیات حاکمه آمریکا، هزینههای سنگینی که عربستان سعودی در سالهای اخیر برای سیاست خارجی مواجههجویانه و هرج و مرجساز در منطقه پرداخت کرد و تضعیف موقعیت منطقهای این کشور در منطقه غرب آسیا است.
جمهوری اسلامی ایران نیز از احیای روابط با عربستان سعودی استقبال میکند و در همین راستا، چند دور مذاکره میان مقامات ایران و عربستان با میزبانی عراق برگزار شد که حاکی از تمایل طرفین برای کاستن از تنشها و حرکت در جهت بهبود روابط است.
در همین راستا، «حسین صادقی» آخرین سفیر ایران در عربستان معتقد است که نیاز متقابل عربستان و ایران به همدیگر از نظر داخلی، منطقهای و بینالمللی سبب میشود دو کشور در جهت احیای روابط دوجانبه و کاستن از تنشها گام بر دارند.
اگرچه دو کشور برای احیای روابط حرکت میکنند، اما مسئله اصلی نبود اعتماد میان تهران و ریاض است، تأکید ملک سلمان بر اعتمادسازی در رابطه با ایران نیز تصدیق کننده بیاعتمادی است.
این بیاعتمادی ضمن اینکه ناشی از هویتهای متفاوت دینی است، ناشی از حوزههای درگیری طرفین در منطقه نیز است. یمن از جمله این حوزهها است که بر حرکت دو کشور در مسیر احیای روابط تأثیرگذار است.
سلمان بن عبدالعزیز در سخنرانی مجازی خود در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به سه نکته درباره یمن اشاره کرد: طرح صلح عربستان برای یمن میتواند صلح را در این کشور محقق کند، انصارالله مخالف راهحل صلحآمیز است و حملونقل دریایی را تهدید میکند، انصارالله هر روز به مکانهای غیرنظامی در عربستان حمله میکند.
به نظر میرسد، اگر عربستان و ایران بتوانند اختلافهای منطقهای را مدیریت کنند، مدیریت چالشها در روابط دوجانبه «آسانتر» است.
نویسنده: سیدرضی عمادی
117