ایران پرس: بازگشت سوریه به اتحادیه عرب به نفع برخی و به ضرر برخی دیگر پیش رفته که از آن می توان تحت عنوان برندگان یا بازندگان این تحول نام برد.

از جمله این برندگان می توان به خود دولت و مردم سوریه اشاره کرد که از خلال تحمیل جنگ بر این کشور بیشترین آسیب را دیده اند و از این نظر می توان از بازگشت سوریه به اتحادیه عرب که زمینه را برای تسریع بازسازی این کشور فراهم می کند به عنوان برنده اصلی این تحول یاد کرد.

همچنین از خود اتحادیه عرب می توان به عنوان دومین برنده این تحول یاد کرد، چرا که خود اتحادیه نیز بیشترین ضرر و زیان را از اخراج سوریه از اتحادیه عرب به عنوان یکی از پایه گذاران آن کرد و بعد از آن اتحادیه عرب به سمت فروپاشی پیش رفت و در واقع چیزی از اتحادیه باقی نماند که بتوان اسم اتحادیه را روی آن گذاشت.

زیرا هدف و فلسفه اصلی تشکیل اتحادیه عرب استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های این اتحادیه برای کمک به آزادسازی فلسطین بود اما بعد از اجرای پروژه براندازی در سوریه و اخراج این کشور از اتحادیه عرب؛ اولا مسئله فلسطین در حاشیه قرار گرفت و دوم اینکه اسرائیل برای اشغال بقیه خاک سوریه و الحاق آن به اراضی اشغالی جولان به وسوسه افتاد و سوم اینکه زمینه را برای اجرای طرح های توسعه طلبانه جدید در فلسطین همچون معامله قرن مساعد دید که از طریق آن می خواست به حذف فلسطین از روی نقشه خاورمیانه و محدود کردن فلسطین به نواز غزه دست یابد.

بر این اساس می توان از فلسطین به عنوان سومین برنده بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و بازسازی روابط متقابل سوریه و اتحادیه عرب نام برد و برهمین اساس می توان امیدوار بود که از این پس حمایت های منطقه ای از فلسطین افزایش خواهد یافت.

از دیگر اضلاع محور مقاومت همچون حزب الله، ایران، انصارالله می توان از دیگر برندگان بازسازی روابط متقابل ایران و اتحادیه عرب نام برد و از این دید با این تحول موقعیت محور مقاومت بیش از پیش تقویت خواهد شد.

بازگشت سوریه به اتحادیه عرب به ضرر چه کسانی بود؟

اما در مقابل از رژیم صهیونیستی می توان بازنده اول و از آمریکا به عنوان بازنده دوم بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و بازسازی روابط دو طرف نام برد.

رژیم صهیونیستی معمار اصلی پروژه براندازی در سوریه بود و از این طریق می خواست سوریه را تجزیه کند و آن را مقدمه ای برای تغییر نقشه خاورمیانه قرار دهد و در عین حال در پوشش ایران هراسی روابط خود را با کشورهای عربی کوچک عادی سازد و از این طریق خود را به قدرت هژمون منطقه تبدیل کند.

اما اکنون با تقویت جایگاه محور مقاومت و بازگشت سوریه به جایگاه قبلی و واقعی خود در منطقه و محور مقاومت و همچنین با ورود این رژیم به بحران های داخلی همه برنامه های خود را نقش بر آب می بیند.

به همین ترتیب، تعلیق عضویت سوریه یک حرکت در جهت منافع آمریکا بود؛ چراکه غرب پس از ناامیدی از سرنگونی دولت سوریه با اعمال فشارهای سیاسی و تحریم‌های گسترده اقتصادی درصدد تغییررفتاردمشق به دلخواه خود بود.

از زمانی که نخستین علایم تغییر رویکرد عربستان در قبال ایران و سوریه آشکار شد، آمریکا هم در مواضع اعلامی و هم در رفتار عملی خود مخالفت خود را با آن نشان داد و بلافاصله برای مقابله با این تحول دست بکار شد.

در ماه مارس گذشته، آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان و ایتالیا با انتشار بیانیه‌ای مشترک تأکید کردند که از تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط با سوریه حمایت نمی‌کنند.

هرچند هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در ارتباط با موضوعات و مسائل مختلف به صورت رقیب عمل می کنند و دارای دیدگاه های متفاوت هستند، اما در خصوص حمایت از رژیم صهیونیستی بخصوص در ارتباط با اجرای پروژه براندازی در سوریه و یا عادی سازی روابط میان این رژیم و کشورهای عربی سیاست واحدی را دنبال می کنند که الان آنها نیز همانند رژیم صهیونیستی سیاست های خود را باد رفته می بینند.

برهمین اساس دولت «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا با اعزام «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی کاخ سفید به عربستان می خواست جلوی بازگشت سوریه را به اتحادیه عرب بگیرد اما گویا اتحادیه عرب با مدیریت عربستان پیشدستی کرد و پیش از آغاز مذاکرات سالیوان با مقامات عربستان، سوریه به اتحادیه عرب بازگشت و اکنون زمینه برای سفر «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه به عربستان برای شرکت در نشست آتی این اتحادیه در ریاض بیش از پیش هموار شده است.

از این بُعد می توان گفت که آمریکا و رژیم صهیونیستی از اقدام اتحادیه عرب برای بازگرداندن سوریه به این اتحادیه رو دست خورده اند.

نویسنده: احمد کاظم زاده

117