متاسفانه در کنار فصل گرم دیپلماتیک کشور، روزهای سردِ مشهودی از دیپلماسی عمومی در فضای کشورمان دیده شد که اگر توجه جدی به رفع آن نشود، می تواند فصل گرم دیپلماتیک ما را در آینده ای نه چندان دور - بواسطه عدم اقناع لازم افکار عمومی- به خزان تبدیل کند.
یکی از مهم ترین مظاهر سردی دیپلماسی عمومی در سفر امیر قطر، نخست وزیر عراق و ۶ رئیس جمهور به پایتخت جمهوری اسلامی ایران، عدم نقش آفرینی موثر شهرداری تهران بود.
نقش کمرنگ شهرداری تهران در دیپلماسی عمومی
در حالیکه انجام تبلیغات شهری موثر و مرتبط با ۸ سفر مهم خارجی در ۸ هفته گذشته می توانست، به پایتخت نظام اسلامی، کاملا رنگ دیپلماتیک داده و با استفاده از تصاویر مفاخر فرهنگی و اماکن گردشگری از کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان، ونزوئلا، قطر، عراق، قزاقستان، ترکیه و روسیه بر بیلبوردهای شهری تهران، پیام امید بخشِ گسترش تعاملات شرقی را به افکار عمومی مخابره نماید.
ضمناً شهردار تهران می توانست با همکاری نهاد ریاست جمهوری و وزارت امور خارجه زمینه صرف «غذای غیررسمی» مهمانان عالیرتبه کشور را با همراهی ریاست محترم جمهور در یکی از رستورانهای سنتی و قدیمی تهران فراهم کند که نکرد.
شهرداری تهران همچنین می توانست با همکاری بنیاد مستصعفان از ظرفیتهای منحصربفرد تله کابین توچال هم نهایت بهره برداری را بُرده و با میزبانی از بالاترین مقام های ۸ کشور در مرتفع ترین هتل جهان در ارتفاعات شمال تهران، تصویری دیده نشده از زیبایی های پایتخت جمهوری اسلامی ایران را به تمام دنیا مخابره کند.
در کنار اینها، شهرداری تهران از قدرت نفوذ نامگذاری خیابانها، میادین یا اماکن شهری نیز در زمینه دیپلماسی عمومی غافل ماند و فرصت طلایی افتتاح «۸ خانه دوستی» میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای تاجیکستان، ترکمنستان، ونزوئلا، قطر، عراق، قزاقستان، ترکیه و روسیه را از دست داد و هیچ سردیسی را هم به یاد مفاخر بزرگ فرهنگی این کشورها، رونمایی نکرد.
صداوسیما و صرفا ًپوشش دیدارهای رسمی
البته صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در ۸ هفته گذشته، اقدام درخور توجه ای برای استفاده حداکثری از قدرت دیپلماسی عمومی از این ۸ سفر مهم دیپلماتیک انجام نداد و همچنان کانال های مختلف تلویزیونی و رادیویی ما از پخش موسیقی، فیلم، سریال و معرفی آیین ها و اماکن گردشگری ۸ کشور تاجیکستان، ترکمنستان، ونزوئلا، قطر، عراق، قزاقستان، ترکیه و حتی روسیه، تقریبا خالی بود و تنها به ذکر اخبار رسمی دیدارهای دیپلماتیک بسنده شد.
وزارت امور خارجه و دیپلماسی عمومی
واقعیت آن است که اگر ما در نبرد رسانه ای و جنگ روایت ها در حوزه سیاست خارجی، کمتر پیروز می شویم، بخاطر عدم توجه و باور لازم «وزارت امور خارجه» به ارزش دیپلماسی عمومی در روزگار جنگ نرم است.
چون اگر غیر از این بود در ۸ هفته گذشته و در جریان سفر امیر قطر، نخست وزیر عراق و ۶ رئیس جمهور به تهران، یقینا وزارت امور خارجه از صداوسیما و شهرداری تهران یاری می طلبید و حداقل یک اقدام چشمگیر و و بازتاب خارج از پروتکل دیدارها و تصاویر رسمی دیپلماتیک، برنامه ریزی می کرد تا همچنان دیدن تصاویر همبرگر خوردن غیر رسمی رهبران کشورهای غربی در کنار دیدارهای رسمی، برای ما «حسرت رسانه ای» نماند.
حرف آخر اینکه، فقدان ابتکار عمل، برنامه ریزی های نوآورانه و خلاق و بسنده کردن به تکرار برنامه های مکرر سالیانه در حوزه دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران، هم قدرت دیپلماسی سیاسی کشور را به شکل فزاینده ای کاهش داده و هم موجب عدم استحکام روابط دیپلماتیک میان کشورها بر اساس میزان تعامل ملتها شده است.
رخوت دیپلماسی عمومی در داخل کشور هم بسیار آسیب زاست و قدرت اقناع افکار عمومی را درباره ضرورت سیاستهای منطقه ای دولت سیزدهم، بشدت پائین آورده است.
چرا که اصولاً جمع کل اطلاعاتی که مردم ما از فرهنگ و هنر تاجیکستان، ترکمنستان، ونزوئلا، قطر، عراق، قزاقستان، ترکیه و روسیه دارند شاید معادل شناخت آنها از یک خواننده آمریکایی نباشد.
پاشنه آشیل سیاست خارجی منطقه ای ما همینجاست.
محمدمحمودی
کارشناس و تحلیل فرهنگی