به گزارش ایران پرس، «واسینی الاعرج» در پایگاه اینترنتی روزنامه «القدس العربی» نوشت، به نظر می رسد، برنامه های صهیونیستی به نقطه ظهور علنی یعنی تسلط بر قدس شرقی در راستای «یکپارچه سازی قدس» به عنوان پایتخت دولت فرضی یهود رسیده بدون اینکه به معاهدات و پیمان های بین المللی از جمله پیمان اوسلو وقعی بنهد.
مسلما اسرائیل برای اجرای پروژه های بزرگش به هر بهانه ای متوسل شده و در این راه با کمک روز افزون کشورهای عربی و نیز امریکایی که از هیچ تلاشی برای تبدیل اسرائیل به قدرت نظامی برتر منطقه دریغ ننموده، پیش رفته است.
در این راستا پروژه ممنوع ساخت معبد هیکل به اجرا درآمد و افتتاح آن با یورش شارون به همراه محافظانش و سپس شهرک نشینان صهیونیست به حرم شریف بود گویی می خواستند واکنش معمولا صفر کشورهای عربی و اسلامی را محک بزنند.
طی این اقدام آزمایشی تازه، حرم شریف تصرف شده و بخش فوقانی هیکل سلیمان اجازه ظهور می یابد که بنابر آن تخریب تمام یا بخشی از مسجد الاقصی را اقتضا خواهد کرد، مطابق تصویری که در بسیاری از اسناد محرمانه امریکایی و اسرائیلی وجود دارد.
شاید حرف گزافه ای به نظر برسد ولی همه در خواب غفلت بودند زمانی که یک برنامه ریزی طولانی مدت دقیق و از پیش تعیین شده صورت گرفته تا طی آن اعلام شود، دومین مکان مقدس مسلمانان، اولین مکان مقدس یهودیان هیکل سلیمان است.
اسرائیل به جایی رسیده که دیگر افکار عمومی بین الملل و اروپای وامانده در عقده هولوکاست جنگ جهانی دوم و بی ارتباط به جهان عرب و اسلام، دیگر برایش اهمیتی ندارد.
در این میان نه کسی جرأت اعلام مخالفت و دشمنی با تجاوزات اسرائیل را دارد چرا که به یهودی ستیزی متهم می شود، و نه امریکای «مهد آزادی» می تواند چنین باشد، زیرا هر رئیس جمهوری که خواهان پیروزی انتخابات یا تمدید دوره ریاستش باشد بدون جلب رضایت لابی صهیونیستی حاکم بر اداره کشور نمی تواند کاری کند، بنابراین نظر و افکار فردی و جمعی جهان عرب اهمیتی نداشته و جز زمانی که باید تابع اوامر و مجری سیاست ها باشند حرفی از آنها به میان نمی آید.
کشورهایی که از ارتش واقعی و استقلال نسبی در امور کشورشان بهره مندند قادر به مقابله نظامی در حمایت از خود نیستند. حتی برنامه های فرضی هسته ای کشورهای عربی از نطفه ریشه کن شد تا اسرائیل تنها قدرت منطقه بماند.
کشورهای عربی که شکست ارتش اسرائیل را طی جنگ 1973 اعراب و اسرائیل امکان پذیر کردند با جنگ های ویرانگر داخلی و عامدانه از سوی کشورهای خارجی و غربی و یا جنگ های اشغالگرایانه خانمان سوز، همه را به باد دادند.
ضمن آنکه دیکتاتورهای رسمی و غیررسمی عرب نیز نقش مخرب بسیاری در کشورهایشان داشتند.
ثروت کشورهای عرب که باید در راه رشد و توسعه مصروف می شد، برای افزایش و شعله ور کردن آتش دشمنی با کشورهای مجاور بکار گرفته شد.
علاوه بر آنکه تروریسم ویرانگر مورد حمایت برخی کشورهای عرب با حکومت های سست نهاد و ایدئولوژی های سطحی و پوچ ، بر جهان عرب هیمنه افکنده بود.
کافی است به سرمنشأ و رشد تروریسم و استفاده هدفمند و ابزاری از آن در افغانستان و سپس در کشورهای عربی بنگریم.
نتیجه آن چیزی جز ویرانی یک قرن تلاش جهان عرب و تبدیل آن به تلی از خاکستر ، و تخریب وجهه جهان عرب و اسلام نبوده است.
پس از آن فوبیای بیرحمی ظاهر شد که با گفتن واژه عرب یا مسلمان، بستری از ترس و نگرانی به همراه آورد.
فردی با حمل یک کتاب عربی به چشم حامل بمب و عامل انتحاری دیده می شود.
تخریب چهره و فوبیا سازی بخشی از سیاست های هدفمند صهیونیسم در جهت نابودی و فروپاشی کشورهای عربی و اسلامی بود، ثروت هنگفت عرب که می تواند ناجی پیشرفت آنها شود، می رود تا هیزم آتش جنگ های نافرجام نیابتی و فساد اخلاقی و اجتماعی شود.
گویی حکام عرب بی آنکه حس کنند محکوم به فنای قریب الوقوع هستند.
در این اوضاع نابسامان کلی، ما بقی سرزمین فلسطین قبل از نابودی نمادهای بزرگی مثل بیت المقدس، به تاراج می رود تا صحنه بطور کلی یا جزئی برای ساخت معبد (هیکل) سلیمان خالی شود.
جدای از مساله موهوم «وجود معبد سلیمان» تنها چیزی که دیده می شود دهها سال مقدمه چینی و زمینه سازی برای این قضیه است.
طرح هیکل سلیمان یا همان معبد سلیمان از قرن 16 برنامه ریزی شده و از آن زمان تاکنون به خوبی پیش رفته است.
مطابق متون دینی و اساطیری اسرائیل 6 میلیون قطعه سنگ بنا فراهم می شود و تمام آن آماده است.
برخی از ثروتمندان یهودی نیز در فراهم کردن آن سهیم هستند، حفاری های زیرزمینی حرم شریف نیز که دهها سال در جریان است.
پایه های معبد نیز تکمیل شده و تنها بخش فوقانی (سر معبد) باقی مانده که اسرائیلی ها تلاش می کنند پس از تخریب کلی یا جزئی حرم شریف آن قسمت را نیز تکمیل کنند.
سیاست گیت های الکترونیکی و محاصره حرم شریف توسط نیروهای اسرائیلی اجرا شده است، فصل آخر نمایش صهیونیسم، سومین ساخت معبد سلیمان است که برای اولین بار درسال 586 قبل از میلاد به دست «بخت النصر» پادشاه بابل تخریب و بعدها تجدید بنا شد، سپس برای دومین بار توسط «تیتوس» فرزند سپاستین امپراتور رم تخریب گردید.
در سال 135 میلادی و در دوره امپراتوری هادریان شهر قدس تخریب و یهودیان بیرون رانده شدند ، و به جای آن شهر دیگری به نام «ایلیا کابی تولینا» بنا شد.
این نام تا دوران پس از اسلام بر آن ماند تا اینکه نام شهر به قدس یا بیت المقدس تغییر یافت، از آن زمان یهودیان افراطی و جنبش صهیونیسم در راستای تلاش برای القای این تفکر هستند که معبد سلیمان در داخل حرم شریف یا چسبیده به آن است و مجبور به تخریب تمام مکان مقدس یا بخشی از آن می باشند.
اینجا سند دینی بهانه ساخت معبد و محو حرم مقدس برای آنها شده و فرصت مناسب دیگری برای تل آویو فراهم شده که عملیات یهودی سازی را با بهانه ساخت و ساز قدس شرقی به اجرا درآورده و زمین ها را در راستا قدس بزرگ تصرف کند.
طرح قدس بزرگ که حرم شریف در داخل آن قرار می گیرد، پس از ظاهر شدن و ساخت معبد سلیمان به عنوان میراث و مکان مذهبی یهودیان از میان برچیده خواهد شد.
در این میان کشورهای عربی و اسلامی که روزانه در تشکل ها و صحبت ها به آن علاقه نشان می دهند، هیچ حرکتی برای ممانعت از ارتکاب جنایت اشکار اسرائیل انجام نداده و به جای اعتراض عملی علیه اسرائیل او را توجیه کردند.
به نظر می رسد اکنون اعراب به خمودگی و ذلتی رسیده اند که نجات و برخاستن آنها از باتلاق بعید باشد.116/112
بیشتر بخوانید:
نتایج برای مسجد الاقصی
یورش مجدد نظامیان رژیم صهیونیستی به مسجد الاقصی/ خطیب مسجد الاقصی زخمی شد
مجمع جهانی اهل بیت (ع): مسلمانان برای دفاع از مسجد الاقصی به پاخیزند
عقبنشینی صهیونیستها از نصب گیتهای امنیتی در مسجدالاقصی/ ویدئو