به گزارش ایران پرس، اندرو مک لئود در گزارش تحلیلی خود در روزنامه ایندیپندنت می نویسد: اسپانیا همواره تحت حاکمیت نظامی اداره شده است و به نظام پادشاهی روبه زوال و تلاشهای بی پایان مردم برای دستیابی به دموکراسی شناخته می شود.در تاریخ این کشور همواره رد پایی از کودتای نظامی دیده می شود .از دیگر ویژگیهای اسپانیا وجود سازمان جدائی طلب است.اما علیرغم تمامی این موارد این کشور یکی از اعضای اتحادیه اروپا و منطقه یورو محسوب می شود و از خطر فروپاشی عظیم مالی جسته است .
در حقیقت کشور اسپانیا بسیار خطر ناکتر از آن چیزی است که فکرش را بکنید و به واسطه برگزاری همه پرسی جنجالی اخیر در کاتالونیا ،نظام سیاسی این کشور بسیار شکننده تر از قبل ظاهر شده است .در واقع شرایط به گونه ای است که نَه می توان نام کشوری مضحمل بر آن نهاد و نَه می توان آن را کشوری دارای ثبات سیاسی تلقی کرد.
بر اساس اخبار موجود، در هفته اخیر دولت محلی کاتالونیا همه پرسی استقلال این بخش خود مختار اسپانیا را برگزار کرد اما دولت مرکزی این کشور آراء اخذ شده در این همه پرسی را غیر قانونی اعلام کرد.این در حالی است که بسیاری از ساکنان این ناحیه داوطلبانه پای صندوق های رای رفتند و علیرغم اقدامات خشونت بار نیروی پلیس اسپانیا در این همه پرسی شرکت کردند.
تصاویر درگیری های خشونت بار نیروی پلیس اسپانیا با مردم به سرعت در سراسر شبکه های اجتماعی منتشر گردید و بسیاری از مردم جهان ناباورانه شاهد صحنه هایی بودند که نیروهای پلیس که ظاهراً وظیفه حمایت از شهروندان اسپانیا را برعهده دارند ، خود با ددمنشی هر چه تمامتر به جان مردم افتاده بودند و به منازل آنها هجوم می آوردند و یا آنها را از بالای پله ها به پایین هل می دادند.
و این وقایع تلخ و غیر انسانی هم اکنون دراسپانیا رخ می دهد.
پلیس ضد شورش اسپانیا با دستور مستقیم از دولت مرکزی و نیز پس از صدور رای دیوانعالی این کشور مبنی بر غیر قانونی بودن نتایج همه پرسی ، اقدام به بستن 93 حوزه رای گیری از کل 2000 حوزه فعال کرده است این در حالیست که بر اساس شواهد موجود، نیروهای پلیس خودسرانه وارد عمل شده اند.
صرفنظر از بحثی که بر سر وجاهت و اعتبار قانونی آرای آخذ شده در همه پرسی کاتالونیا ، مسائل و حقوق مربوط به بحث جدایی کاتالونیا از اسپانیا آغاز شده است ، باید به این نکته نیز توجه کرد که هیچگاه نمی توان مردم را به ماندن در جامعه ای ترغیب کرد که برای خاموش کردن فریادهای اعتراض آمیزشان دست به خشونت و ضرب و شتم برده می شود.
از سوی دیگر بر اساس قانون اساسی اسپانیا؛ انحلال نظام سیاسی و هرگونه تلاش برای حصول به این هدف در این کشور غیرقانونی محسوب می شود.اما در همان زمان ، بر اساس قانون؛ مردم این کشور از این حق برخوردار هستند تا به پای صندوق های رأی بروند و در رأی گیری شرکت کنند و این مساله تنها شامل کاتالونیا نمی شود. در این میان ذکر نکته ای بسیار قابل تامل است و آن اینکه نباید فراموش کنیم که در سال 1999 و پس از وقایعی که در همان سال در کوزوو رخ داد ، کشورهای عضو اتحادیه اروپا از جمله اسپانیا از مشارکت مردم کوزوو در همه پرسی استقلال حمایت کردند و آن را قانونی دانستند در صورتیکه این مساله در مورد صربستان صدق نمی کرد.
در عین حال بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این باورند که بسیاری از مردم کاتالونیا لزوماً خواستار استقلال این ناحیه از کشور اسپانیا نیستند اما آنها می خواهند همواره از حق سیاسی مشارکت در انتخابات برخوردار باشند و حتی به نظر میرسد رویدادهای چند روز گذشته در اسپانیا نگرش سیاسی آنها را نیز متحول ساخته است چرا که بسیاری از آنها بر این باورند که اگر دولت مرکزی نمی خواهد صدای آنها را بشنود ، دیگر چه اصراری بر ماندن در این منطقه است ؟
حال آنکه باید در حکومت دموکراسی همواره به خواست مردم احترام گذاشته شود و زمانی که دولت یک کشور برای سر و سامان دادن به امور کشور متوسل به خشونت می شود و شرایط را به گونه ای فراهم می کند که نیروهای پلیس مرکزی علیه نیروی پلیس محلی وارد عمل می شوند، دیگر باید منتظر وقوع عواقبی به مراتب وخیمتر بود وقایعی که می تواند به سرعت به وقوع بپیوندد و نابسامانی سیاسی را برای ملت اسپانیا به ارمغان آورد.118/111