امروزه مردم برای کشف فرهنگها، تجربه تاریخ، لذت بردن از طبیعت بکر و چشیدن طعمهای منحصربهفرد سفر میکنند. آنها بهدنبال اصالت و تجربههای جدید هستند، نه صرفاً تجملات و امکاناتی که در هر نقطهای از دنیا یافت میشود.
ایران، دقیقاً همان مقصدی است که جهان بهدنبالش است. این کشور، تنوعی بینظیر از طبیعت، معماری، فرهنگ و مهماننوازی دارد. از کوههای سر به فلک کشیده البرز و زاگرس تا سواحل گرم خلیج فارس و دریای خزر، از جنگلهای کهن تا کویرهای افسونگر، از بازارهای تاریخی تا کاروانسراهای هزارساله، از غذاهای کمنظیر تا هنرها و صنایعدستیای که ریشه در تمدنی چند هزار ساله دارند.
ایران، مجموعهای کامل از آن چیزی است که یک گردشگر برای یک سفر فراموشنشدنی نیاز دارد، اما چرا این ظرفیت بیبدیل، هنوز نتوانسته سهم شایستهای در صنعت گردشگری جهانی داشته باشد؟
پاسخ در چند مانع اساسی نهفته است:
تصویر بینالمللی نامطلوب، دشواریهای صدور ویزا، ضعف تبلیغات جهانی، کمبود زیرساختهای مناسب و نگاه بسته مدیریتی. در حالی که بسیاری از کشورهای موفق در این صنعت، مسیر ورود گردشگران را هموار کردهاند، ایران همچنان درگیر فرآیندهای پیچیده و سیاستهایی است که ورود گردشگران را محدود میکند.
بهانههای غیرواقعی، مانعی بر سر راه توسعه
در سالهای اخیر، برخی مسئولان نبود تفریحات شبانه و محدودیتهای فرهنگی را بهعنوان یکی از دلایل جذب پایین گردشگر مطرح کردهاند. اما آیا واقعاً گردشگران به ایران میآیند تا همان چیزهایی را تجربه کنند که در سایر نقاط دنیا در دسترس است؟ اگر چنین بود، چرا بسیاری از کشورهایی که محدودیتهای مشابه دارند، به مقاصد محبوب گردشگری تبدیل شدهاند؟ گردشگر واقعی به دنبال تجربهای اصیل و متفاوت است، نه نسخهای کپیشده از تفریحات مصرفی غربی.
آنچه ایران را به مقصدی جذاب تبدیل میکند، فرهنگ غنی، تاریخ زنده، طبیعت منحصربهفرد و مهماننوازی مردم آن است، نه چیزهایی که در هر کشور دیگری بهسادگی پیدا میشود.
گردشگری؛ اقتصادی کمهزینه اما متحولکننده
برخلاف بسیاری از صنایع که به سرمایهگذاریهای کلان نیاز دارند، گردشگری یکی از کمهزینهترین و پربازدهترین صنایع جهان است. این صنعت نیازی به استخراج منابع طبیعی یا فناوریهای پیشرفته ندارد. هر نقطهای از ایران که هویتی تاریخی، طبیعی یا فرهنگی دارد، خود یک سرمایه است. سرمایهگذاری گسترده نیاز نیست؛ بلکه توزیع سرمایههای خرد، کسبوکارهای محلی را زنده میکند.
اقامتگاههای بومگردی، رستورانهای سنتی، صنایعدستی، راهنمایان تور و حملونقل محلی، همه میتوانند با سرمایههای کوچک اما متکثر رشد کنند. اشتغالزایی گسترده و عادلانه ایجاد میکند. بر خلاف صنایع وابسته به نفت که درآمد آن در اختیار دولت باقی میماند، گردشگری پول را مستقیماً وارد زندگی مردم میکند؛ از کشاورزان و هنرمندان گرفته تا رانندگان و صاحبان مشاغل کوچک.بازگشت سرمایه سریع دارد.
نیازی نیست سالها منتظر سوددهی باشیم؛ به محض تسهیل ورود گردشگران و معرفی ایران در سطح جهانی، این صنعت میتواند بهسرعت درآمدزا شود.ایران هنوز فرصت دارد، اما زمان محدود است، اینکه تاکنون در گردشگری جهانی سهمی نداشتهایم، یک عقبماندگی است، اما فرصت هنوز از بین نرفته است.
گردشگری صنعتی نیست که نیازمند دهها سال سرمایهگذاری و برنامهریزی باشد؛ با چند تغییر کلیدی میتوان ظرف چند سال آن را متحول کرد:
تسهیل ویزا و ورود گردشگران؛ حذف موانع بیدلیل و ایجاد سازوکارهای ورود آسان
سرمایهگذاری روی زیرساختهای کلیدی؛ هتلهای استاندارد، حملونقل مدرن و خدمات گردشگری منظم
تبلیغات حرفهای و معرفی ایران در سطح بینالمللی؛ ایجاد کمپینهای تبلیغاتی گسترده و هدفمند
حمایت از کسبوکارهای کوچک گردشگری؛ توسعه بومگردیها، صنایعدستی و خدمات محلی
جهان در حال تغییر است و گردشگری، آینده اقتصاد جهان را خواهد ساخت. کشورهای بسیاری از این فرصت استفاده کردهاند و ایران هنوز هم میتواند یکی از ستونهای اصلی این آینده باشد، اما این فرصت تا ابد باقی نخواهد ماند.
گردشگری جهانی هر روز در حال پیشرفت است و اگر ایران نتواند خود را در این مسیر قرار دهد، دیگر جایی در رقابت نخواهد داشت. هنوز دیر نیست، اما زمان محدود است. ایران میتواند، اگر همین امروز تصمیم بگیرد!
محمد امیرانی