در روایات شرقی آمده است شاپور یکم پادشاه ساسانی در مدت فرمانروایش سه امپراطور روم «گردیانوس»، «گالوس» و «والریانوس» را شکست داد.
شاپور پس از چیره شدن بر سپاهیان والریانوس، والریان و هفتاد هزار تن از لشگریانش را به اسارت در می آورد.
والریان به پای شاه ساسانیان می افتاد و شاپور ساخت راهی برای گذر از کارون را شرط آزادی قیصر و سپاهیانش قرار می دهد.
والیان و لشگریانش در مدت اسارتشان، که به گفته فردوسی سه سال و به گفته «حمدالله مستوفی» هفت سال طول کشیده به تدبیر «برانوش معمار»، در شوشتر بند قیصر و پل بند شادروان را از ساروج و سنگ خارا بر رود کارون بنا نهادند.
بند قیصر که بند میزان نیز نام دارد، آب کارون را به دو شاخه تقسیم می کند. به طوری که دو قسمت از کارون به سمت شهر شوشتر جریان پیدا می کند و نام گرگر به خود می گیرد.
چهار قسمت دیگر آب با نام شاتیت از سد و پل شادروان می گذرد.
شوشتری ها به بلندای تاریخ آب را به کار خدمت گرفته اند تا چرخ اقتصاد و زراعتشان بچرخد.
در دوره هخامنشی اقتصاد وابسته به کشاورزی سبب شد با عبور گرگر از میان شهر سنگ بنای آسیاب هایی گذاشته شود که غلات این مردمان را آرد کند و نان را به مردم ارزانی دهد. اینک با گذشت زمان این آسیاب ها از چرخش ایستاده اند و امروزه آبشارهایند که چشم مدهوش زیبایی اش می شود و گوش مرعوب صدای سهمگینشان
نقل است هوشنگ پیشدادی از پادشاهان اساطیری ایران حین گردش در اطراف شوش به کنار کارون می رسد و چون آنجا را باصفا می بیند دستورمی دهد شهری در آنجا بنا کنند و نام آن را شوشتر به معنی خوشتر از شوش گذارند، اما برخی نیز شوشتر را به جهت آینکه روزگاری شش دروازه داشته است شش درگفته و اعراب هم آنرا تستر می نامیده اند.
در سالیان گذشته پل بند شادوران نیز سدی بوده که هم آب را درپشت خود نگه می داشته و هم راهی از فراز رود شاتیت را هموار می کرده است.
شادروان به معنی جدول و راهروی آب آمده است در تحفت العالم آمده است:
"منظور از شادروان سراپرده و فرش منقش و بساط گرانمایه است و چون بستر رودخانه را به زیبایی از سنگ رخام یا مرمر فرش کرده اند شادروان گفته اند."
فردوسی در شاهنامه در وصف شادروان آورده است:
همی برد هر سو برانوش را بدو داشتی در سخن گوش را
یکی رود بد پهن در شوشتر که ماهی نکردی بروبر گذر
برانوش را گفت گر هندسی پلی ساز آنجا چنانچون رسی
که ما بازگردیم و آن پل به جای بماند به دانایی رهنمای
به رش کرده بالای این پل هزار بخواهی ز گنج آنچ آید به کار
تو از دانشی فیلسوفان روم فراز آر چندی بران مرز و بوم
چو این پل برآید سوی خان خویش رو تازیان باش مهمان خویش
ابا شادمانی و با ایمنی ز بد دور وز دست اهریمنی
به تدبیر آن پل باستاد مرد فراز آوریدش بران کارکرد
بپردخت شاپور گنجی بران که زان باشد آسانی مردمان
چو شد شه برانوش کرد آن تمام پلی کرد بالا هزارانش گام
چو شد پل تمام او ز ششتر برفت سوی خان خود روی بنهاد تفت
پل شادروان یک بار توسط حجاج بن یوسف و بار دیگر توسط انگلیس ها ویران گشت که در دوره صفوی توسط فتح علی خان حاکم شوشتر و در دوره قاجار توسط و حشمت الدوله و محمد علی میرزای دولت شاه مرمت شده است.
پل بند شادروان در شهر شوشتر، استان خوزستان هر روزه پذیرای مردمان است که آرامش خود را درمیان کارون می جویند و گاه صدای موذنی از آن سوی پل بند میهمان این سکوت و آرامش زیبا می شود.