در انتخابات ایران وقتی صحبت از نقش جریان‌های سیاسی می‌شود؛ غا لبا" دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا محور بحث های انتخاباتی  قرار می گیرند.

اما این تقسیم بندی‌ها بر چه مبنا و اصولی صورت گرفته و آِیا طیف‌هایی که با شناسنامه اصولگرایان و اصلاح طلبان شناخته می شوند هر کدام چه دید گاه هایی دارند؟

واژه اصلاحات در چند سال اخیر، یکی از واژه‌هایی است که به فراوانی استعمال می شود و در جاهای مختلف و از طرف افراد مختلف با دیدگاههای سیاسی متفاوت بکار می رود. این لفظ که معادل کلمة رفورمیسم است از جهت اصطلاحی عبارت از مجموعه روشها و تدبیر هایی است که حکومتها یا ایدئولوگ ها در پیش می گیرند تا ضمن حفظ ساختار نظام، با اصلاحاتی شرایط حاکم بر جامعه را بنحوی تغییر دهد که با کمترین آسیب، اصلاحات را محقق کند. 

لذا اصلاح طلبی پدیده ای تازه نیست که ساختة فکر افراد معدودی باشد. در واقع هر ساختار حکومتی و سیستم سیاسی پس از گذشت دورانی از حیات خود ممکن است که نیاز به برخی اصلاحات در برخی وجوه خود داشته باشد که در عین حفظ کلّیت و تمامیت آن ساختار یا سیستم، برخی معایب و ناکارآمدی های آن را برطرف نماید. مطمئناً نظام جمهوری اسلامی ایران نیز مستثنی از این قاعده نیست. 

در مقابل این جریان طیف موسوم به "اصولگرا" نیز دید گاه های خاص خود را دارد. جریان اصولگرایی که در عرف سیاسی و در ادبیات انتخاباتی ایران  متداول شده، نماینده دیدگاهی است که معتقد به یک سلسله آرمانها و عقایدی است که ریشه در باورهای مستدل ومنطقی دارد.

"حضرت آیت الله خامنه ای" رهبر معظم انقلاب، درباره اصولگرایی در بیاناتی در سال 81 در دیدار اعضای انجمن قلم تصریح کردند: متأسفانه یک عده اصولگرایی را با تحجر اشتباه گرفته و خیال کرده‌اند که اصولگرایی یعنی تحجر! در حالی که اصولگرایی به معنای تحجر نیست. اصولگرایی یعنی اصول مستدل‌ منطقی را قبول داشتن و به آنها پایبند ماندن و رفتارهای خود را با آن اصول تطبیق کردن؛ مثل شاخص‌هایی که انسان را در یک جاده هدایت می‌کند.   

رهبر معظم انقلاب همچنین دربیاناتی تاریخ 19 اردیبهشت 1384 در تبیین مفهوم و ماهیت دو جریان اصلاح طلب و اصول گرا گفتند: من این تقسیم بندی را غلط می دانم. نقطه ی مقابل اصولگرا، اصلاح طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح طلب، اصولگرا نیست.

نقطهی مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می کند که بشدت ضد سرمایهگذاری و سرمایهداری حرکت کند، یک روز هم منافع اش یا فضا ایجاب می کند که طرفدار سرسخت سرمایه داری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطه ی مقابل اصلاح طلبی، افساد است.

بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش ها به صورت روزبه روز و نوبه نو. ما باید روش ها را اصلاح کنیم. در روش ها اشتباه و نقص وجود دارد.

گاهی به مرحله یی می رسیم که امروز دیگر جواب نمی دهد؛ باید مرحله ی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش ها، معنای اصلاح طلبی است.البته از نظر آمریکاییها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی.

"رضاخان" آمد اصلاحات راه انداخت؛ "محمدرضا" هم آمد اصلاحات راه انداخت؛ این همان چیزی است که بنده گفتم اصلاحات آمریکایی.

این اصلاحات به درد خودشان می خورد. ملت ایران اصلاح را براساس اصول خود انجام می دهد.

در جریان یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌ جمهوری در سال 1392، واژگان و مفاهیم  تازه ای به این دو جریان افزوده شد که نام "اعتدال‌گرایی"  به خود گرفت و جریان اعتدال‌گرا در ادبیات سیاسی ایران رواج یافت.

اعتدالگرایی جریانی اجتماعی - سیاسی با استراتژی مشخص توسعه است که در کنار اصلاح طلبی و اصولگرایی قرار دارد. این جریان پس از انتخاب روحانی با شعار «اعتدال»، در جامعهٔ سیاسی ایران رایج شد.

مرحوم آیت الله "اکبر هاشمی رفسنجانی"، دیدگاه‌های خود در خصوص خط مشی اعتدال را این‌گونه بیان کرده است که؛ «مقصد اعتدال، واقع‌گرایی اسلامی است. در واقع‌گرایی اسلامی نه اسلام فراموش می‌شود و نه آرمان‌ها. در مسیر واقع‌گرایی اسلامی آرمان‌های ما هم اسلامی‌تر می‌شوند و هم واقع‌ بینانه‌تر.

جامعه ایران به مرور زمان به سمت اعتدال حرکت خواهد کرد. همواره افرادی تندرو در دو سوی جریانات سیاسی باقی خواهند ماند ولی به مرور زمان از تعداد آن‌ها کاسته خواهد شد تا عده قلیلی که خود را تنها می‌بینند.»

در میدانِ گفتمانی و سپهر سیاسی جمهوری اسلامی ایران، اعتدال‌گرایی را می‌توان بر پایه نسبت منطقی آن با دو گفتمان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی تعریف و تبیین کرد. اعتدال‌گرایی، حدِ واسطِ اصلاح‌طلبی و اصول‌گرایی است.

با این حال با گذشت چند سال از حضور اعتدال‌گرایی در عرصه سیاسی ایران و نقش‌آفرینی اعتدال‌گرایان در صحنه انتخابات، هنوز ابهاماتی درمورد معنا، مفهوم، محتوا، و مفادِ اعتدال‌گرایی به‌ مثابه یک گفتمان سیاسی وجود دارد. به‌ گونه‌ای که برخی از سیاست‌ پژوهان از نبودِ گفتمان مستقلی به‌عنوان اعتدال‌گرایی سخن می‌گویند.

براین‌اساس، جریان اعتدال‌گرا، موافقان و مخالفان و منتقدانی در هر دو جناح اصول‌گرا و اصلاح‌طلب دارد.138/118

بیشتربخوانید:

نگاهی به ساز و کار برگزاری انتخابات مجلس از  ثبت نام  تا احراز صلاحیت داوطلبان(2)

ساز و کارهای برگزاری واقدامات اجرایی در انتخابات مجلس شورای اسلامی(1)