ایران پرس- انتخابات یازدهمین دوره  مجلس شورای اسلامی و همزمان با آن انتخابات  میاندوره ای پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری؛ روز جمعه 2 اسفند برگزار می شود.

در این انتخابات از میان  7 هزار و 148 نفر داوطلبانی که در کل کشور در شورای نگهبان تایید صلاحیت شده اند؛ 290 نفر با رای مستقیم مردم انتخاب و بعنوان نماینده به مجلس یازدهم راه خواهند یافت. این ارقام نشان می دهد، رقابت برای هر کرسی قابل توجه خواهد بود. با این حال انتخابات جریانی دو سویه است.

دریک‌سوی آن؛ نامزدهایی قرار می گیرند که براساس شاخص ها و معیارهای قانون انتخابات واجد شرایط برای انتخاب شدن تشخیص داده شده اند و براین مبنا در معرض آرا مردم قرار می گیرند.

در سوی دیگر فرآیند انتخابات؛ رای دهندگان هستند که با آرای خود  نامزدهای مورد نظر را از میان گزینه های حاضر در صحنه رقابت های انتخاباتی برمی گزیند.

تعداد واجدین شرایط شرکت در انتخابات دوم اسفند ماه با احتساب داشتن حداقل 18 سال تمام برای رای دادن، 57 میلیون و 918 هزار و 159 نفر هستند.

اما در لایه درونی این جریان دو سویه؛ عامل تعیین کننده دیگری نیز نقش دارد که تاثیرش بر انتخابات و میزان مشارکت رای دهندگان حائز اهمیت است.

این عامل ارزیابی رای دهندگان از شرایط موجود و انتظاراتی است که از مسئولان دارند.

این ارزیابی به شکل بارزی به متغیرهای اقتصادی و  مشکلات معیشتی و نارضایتی از عملکرد دولت ها و حتی کارنامه نمایندگان در دوره های پیشین و فعلی نسبت به مطالبات جامعه بستگی دارد.

در عین حال تاثیر پذیری لایه هایی از جامعه هدف در انتخابات، از فضا سازی ها و القائات رسانه ای و حتی  برخی اظهارات مایوس کننده در آستانه انتخابات؛ فاکتور دیگری است که می تواند بر تغییر منحنی میزان مشارکت رای دهندگان تاثیر بگذارد.

این انتخابات نیز در شرایطی برگزار می شود که نشانه هایی از مجموعه  این مولفه ها و عوامل تاثیر گذار بر میزان مشارکت در انتخابات در آن مشاهده می شود.

سوالی که در این زمینه مطرح می شود این است که آیا این عناصر و عوامل می توانند اصل انتخابات را نیز تحت تاثیر قرار دهند؟

برای پاسخ به این پرسش باید به عوامل تاثیر گذار دیگری هم توجه داشت.

از جمله این عوامل میزان گرایش های اجتماعی و سیاسی به جریان های رقیب در انتخابات است که در قالب تقسیم بندی میان جریان های مختلف سیاسی  و یا نامزدهای مستقل با دیدگاه‌های سیاسی متفاوت وارد عرصه انتخابات می شوند.

از این دیدگاه؛ برخی رویکردهای تبلیغاتی در انتخابات از سوی نامزدها و دادن وعده های ناشدنی و ایجاد انتظارات فراتر از شرایط  واقعی نیز می تواند با توجه به گلایه‌ها و کاستی‌های ناشی از برخی سوء مدیریتها و فساد حاکم بر جامعه؛ منحنی مشارکت در انتخابات را به سمت پایین تغییر دهد.

البته بدیهی است که هر ساختار حکومتی و سیستم سیاسی پس از گذشت دورانی از حیات خود ممکن است نیاز به برخی اصلاحات در برخی وجوه خود داشته باشد و این یک فرآیند طبیعی است.

اما عده ای تصور می کنند که راه حل مشکلات و اعتراض به هر تصمیم و یا قانونی؛ فاصله گرفتن از جریان فعالیت ها و حقوق اجتماعی است که بارزترین آن  مشارکت در انتخابات است.

به همین علت سطح مشارکت ها تابعی از جریان های بیرونی و محرک‌های اقتصادی - اجتماعی درونی است که گاه می تواند حضور در انتخابات را کمرنگ کند.

چنین حالتی در گذشته نیز در مواردی و تحت شرایطی وجود داشته و بر میزان مشارکت در انتخابات تاثیر گذاشته است.

با این حال میانگین مشارکت ها در مجموع انتخابات در ایران همواره در سطحی قابل توجه بوده به شکلی که حتی در مقایسه با انتخابات در دیگر کشورها در تراز بالاتری نیز بوده است.

در تمامی انتخابات در ایران به رغم وجود شرایط خاص همچون جنگ تحمیلی، ترورها و فشارها و نارضایتی های اقتصادی، مشارکت مردمی  در سطحی بالاتر از 50 درصد بوده است.

به عبارتی دیگر؛ برگزاری انتخابات در نظام سیاسی ایران بر پایه اصل بودن آرای  مردم و مشارکت در تصمیم گیری‌ها در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی است که یک وظیفه ارزشی و یک تکلیف دینی و انقلابی به شمار می رود.

تجربه انتخابات در جمهوری اسلامی ایران در چهل و یکسال گذشته نشان می دهد که اصل و اصالت انتخابات در ایران همواره حفظ و حتی تقویت شده است.

نویسنده: جمشید امین زاده

بیشتر بخوانید:

نگاهی به جریان های فعال سیاسی در انتخابات مجلس (10)

انتخابات؛ نقش مردم واحزاب در رقابت های انتخاباتی (9)