استان مازندران از یک سو با رشته کوه البرز و از سوی دیگر با دریای خزر، احاطه شده که همین دو عامل باعث شده که شرایط و اتفاقات فلات ایران دیرتر در این منطقه نمود پیدا کند. مرزهای هر استان، در واقع، محدوده جغرافیاییِ آن استان را مشخص می کند. اما قومیت و زبان در محدوده مرز قرار نمی گیرد. باید به یاد داشته باشیم، گویش مازندرانی تنها در استان مازندران کاربرد ندارد، بلکه چندین شهر از استان گلستان که در شرق آن واقع شده اند، از شهر«بندر گز» (Bandar Gaz) گرفته تا علی آباد کتول (Katool Aliabad) با گویش مازندرانی صحبت می کنند.
هویت و نام باستانی اقوام مازندرانی، هم در جغرافیای یونانی و رومی اشاره شده، مانند جغرافیای بطلمیون (Ptolemy) و استرابون (Strabo) و هم در گزارش مورخان یونانی و رومی، مانند آریان (Arrian) و کوینت کورس (Quintus Curtius) ذکرگردیده است.
اما موسیقی مازندران!
موسیقی در تمام ارکان زندگی بومیان مازندران جایگاه ویژه ای دارد. اغراق نیست اگر بگوییم که از گذشته، تمامی نمودهای فرهنگی مازندرانی با عنصر موسیقی سروکار داشته است.
موسیقی مازندرانی بر سه نوع موسیقی «موسیقیِ سازی»، «موسیقیِ آوازی» و «موسیقی برای رقص» است. «موسیقی آوازی» یکی از مهمترین نوع موسیقی در مازندران است و گونه های مختلفی، چون موسیقی «تَپوری» (tapuri) و «کَتولی» (katuli) دارد، همچنین، «چارواداری»، «نَجما»، «صَنم» و ... بخش های مهم موسیقی آوازی مازندرانی به شمار می روند. ما در گشت و گذارمان در موسیقی مازندران، بیشتر به بحث «موسیقی آوازی» در این قوم خواهیم پرداخت.
«موسیقی آوازی تپوری» منسوب به قوم «تپور» است که به آن «موسیقی امیری» نیز گفته می شود.
«آهنگ امیری» یا «امیر خوانی» نوعی از آواز خوانی است که در استان مازندران رواج دارد. در دوران صفویه شاعری سنتی و مردمی به نام «اَمیر پازَواری مازندرانی» اشعار دلنشین و کوچه بازاری می سرود و مردم عادی بسیار از آن استقبال می کردند.
او در میانه قرن 17 و 18 میلادی زندگی می کرد. اشعار «امیر پازاواری» بیشتر در قالب دوبیتی با عنوان «امیر گَتِه» (gate) به معنای «امیر گفته» بود. این اشعار نشان دهنده ارادت سراینده و خواننده به حضرت علی(ع) و اهل بیت بود.
«موسیقی امیری» با صدای استاد «ابوالحسن خوشرو»
قطعه ای که با هم شنیدیم «آواز امیری» بود که با صدای ابوالحسن خوشرو (abolhasan khoshro) تقدیم شما عزیزان شد.
زنده یاد استاد خوشرو در سال 1946 میلادی در قائم شهر (Qaemshahr) به دنیا آمد. پدرش از خوانندگان مطرح آن زمان بود. او از همان دوران کودکی به آموختن موسیقی محلی خطه شمال پرداخت و تأثیر بسیاری در زنده نگه داشتن موسیقی مازندرانی داشته است.
«کَتو» (katio) در اَوِستا که از قدیمی ترین کتاب های مذهبی ایران باستان است، به معنای «بزرگ» آمده و در زبان مازندرانی نیز به معنی «بزرگ» است.
موسیقی در لحن کَتولی از ابتدا در فراز است، یعنی باید در بالاترین ارتفاع صوتی خوانده شود. شروع آواز کَتولی همراه با هم صدایی جمعی در مراسم عروسی و جشن ها و برای قدرت دادن یا به وجد آوردن آوازه خوان انجام می شود تا صدایش اوج بیشتری بگیرد.
آواز کَتولی بیشتر با ساز لَلـه وا (نی و باد) (Lale wa) و سُرنا (ساز بادی) (Sorna) نواخته می شود و مربوط به شرق مازندران و «علی آباد کتول» است. این موسیقی در استان هم جوار مازندران یعنی استان گلستان و شهر علی آباد کتول از اهمیت بسیاری برخوردار است. این موسیقی شامل آوازهای مختلفی است که در برنامه های آینده و در بخش موسیقی استان گلستان بیشتر به آنها خواهیم پرداخت.
موسیقی زیبای کتولی با نام «یار نارنجی خانم» از گروه موسیقی «نجوای کتول»
موسیقی «چاربیداری» یا «چارواداری» (charvadari) در «موسیقی آوازی» مازندران
موسیقی چارواداری، یکی دیگر از موسیقی های آوازی مازندران است که «چاروا دارها» از آن استفاده می کنند و در آن زندگی پرپیچ و خم چاروادارها به صورت آواز بیان می شود. در گذشته که روستاها در مناطق مرتفع قرار داشتند و نمی توانستند به راحتی به کالاهای مورد نیازشان دست یابند، افرادی که به آنها «چاروادار» گفته می شد، با استفاده از حیوانات اهلی، کالاها و وسایل مورد نیاز روستاییان و جنگل نشینان را تهیه می کردند و به دست آنها می رساندند.
در معنایی دیگر، «چارواداران» یا «چاربیداران» به کسانی گفته می شود که به همراه چند قاطر به دل جنگل های مازندران و گیلان می رفتند و درخت هایی را که از قبل توسط مهندسانِ جنگل یا اداره جنگل بانی، انتخاب و علامت گذاری شده بود، قطع می کردند.
آنان به خاطر هموار نبودن مسیر جنگل و کوهستان برای ماشین ها، الوار را با قاطر از جنگل خارج می کردند که این کار با مشکلات بسیاری همراه بود.
در این ارتباط موسیقی چارواداری نیز به وجود آمد که بازتابی از زندگی چاروادارها بود و معمولاً هم به وسیله چاروادارها خوانده می شد.
در موسیقی مازندران، توجه ویژه ای به موسیقی چارواداری شده است به طوری که ترانه های چارواداری تقریبا در شمار زیادی از آلبوم های محلی مازندرانی، وجود دارد. این موسیقی به بیان حال و روز چارواداران می پردازد و با لحنی غمناک همراه است.
موسیقی مازندرانی از نظر موضوعی بسیار متنوع است.
مازندرانی ها مانند ایرانیان باستان برای امور مختلف زندگی از کار و تلاش گرفته تا ازدواج و فوت، موسیقی مخصوصی داشته اند و این همراهی موسیقی و زندگی تا به امروز در فرهنگ مازندرانی ها نمود داشته است. از میان مهمترین موضوعات موسیقی مازندرانی می توان به موسیقی آیینی، موسیقی گله داری، موسیقی برای اعیاد و جشن ها، موسیقی قومی و ... اشاره کرد.
«نوروز خوانی»
به گفته برخی محققان، خواستگاه نوروز خوانی در استان های شمالی ایران یعنی مازندران و گیلان بوده است که البته در حال حاضر در مناطق دیگر ایران نیز اجرا می شود. در نوروزخوانی افرادی که به آنها «نوروز خوان» گفته می شود، پیش از آغاز فصل بهار به صورت دوره گردی به شهرها و روستاهای مختلف می روند و اشعاری در مدح بهار به صورت بداهه یا از روی حافظه می خوانند.
نوروز خوانی «علی دیو سالار»
اغلب نوروز خوان ها چند نفر هستند که از میان آن ها یک نفر اشعار را می خواند، یک نفر ساز میزند و نفر دیگر که به آن کوله کش یا بارکش، میگویند به در خانههای مردم می رود و صاحب خانه ها نیزهدایایی مانند تخم مرغ، نان محلی، شیرینی و حلوا، برنج و هدایای نقدی کیسه و سبد کوله کش آن ها را پر می کنند.
نوروز خوانی یکی از جلو های زیبای فرهنگ ایرانی و مازندرانی است و نوروز خوان ها با ترانه های زیبای محلی، نوید رسیدن سال نو را به مردم می دهند.
چاووشی خوانی
از دیگر انواع موسیقی آوازی مازندران با موضوع آیینی می توان به «چاووشی خوانی» (chawoshi khani) اشاره کرد.
در گذشته چاووشی را زمانی که فردی به سفر زیارتی می رفته می خواندند و او را همراهی می کردند و برایش آرزوی سلامتی داشتند. این رسم هنوز در برخی شهرها مازندران و ایران رایج است. درباره پیشینه این رسم گفته می شود که از دوره صوفیه (Safavid dynasty)(که در میانه سال های 1736–1501 میلادی بر ایران حکومت می کردند)، در میان زائران مرسوم شده و در دوره قاجار به اوج خودش رسیده است.
در برخی سفرنامههای خارجی اشاراتی به این رسم شده است. به عنوان مثال پولاک (Jakob Eduard Polak) (1818-1891م) که در دوره ناصرالدین شاه (1831-1896م) به ایران سفر کرده است در سفرنامه اش به چاووشها و چاووشی خوانهای مذهبی که پرچم سرخ در دست دارند و جلوتر از بقیه حرکت میکنند، اشاره کرده است.
همچنین اولئاریوس (Adam Olearius) که در دوره قبل تر یعنی در زمان صفویه به ایران سفر کرده است در سفرنامه اش از چاووش خوان هایی نوشته است که در جلو دسته، اشعاری می خوانند. چاووشی خوانی معمولاً بدون ابزار موسیقی خوانده می شود. در واقع چاووشی خوانی سمبلی از درهم آمیختگی سنن موسیقایی ایرانیان و فلسفه آیینهای مذهب شیعه است.
«دِسَر کُوتن»
یکی از مهمترین سازهای مازندرانی که در مراسم عروسی و جشن ها بسیار کاربرد دارد «دِسَر کُوتن» (desarkoten) نام دارد. دسرکوتن به معنای روی 2 تا سر کوبیدن است. دسرکوتن مهم ترین ساز کوبه ای در مرکز مازندران است. این ساز از دو کوزه تخم مرغی یا گلدانی شکل، تشکیل شده است که از یک طرف باز و از سر دیگر، بسته است.
جنس بدنه این ساز را معمولاً از سفال درست می کنند. اندازه این دو کوزه، مختلف است. یکی را بزرگتر درست می کنند که صدایی بم ایجاد می کند و دیگری را کوچکتر که صدایی زیر تولید می کند. روی دهانه ها را پوست می کشند که معمولاً از پوست گاو یا شتر استفاده می شود و دور تا دور هر قطعه پوست، تعدادی سوراخ ایجاد می کنند که برای بندهای چرمی است که بر روی دهانه، محکم و ثابت می شود. بندها پس از عبور از سوراخهای تعبیه شده در پوست، درهم بافته و به یک طوقه فلزی یا رینگ در زیر بدنه وصل می شوند.
دسرکوتن با 2 چوب که از جنس درخت زردآلو، گردو، نارنج و یا از دیگر درختان جنگلی که چوب محکم دارند نواخته میشود. اندازه یکی از چوبها نسبت به دیگری کمی کوتاه تر و قُطر آن کمتر است. به چوبهای دسرکوتن «کوتِنا» (kotena) گفته میشود. دسرکوتن معمولاً با سازهای سرنا، للوا و قِرنِه که وسعت صدایی بالایی دارند، همنوازی میکند. ریتمهای معروف این ساز عبارتند از یک چوبه، دو چوبه، سه چوبه، سِما حال، پاتختی، حموم سَری و...، است.
رییتم «سه چوبه» با همراهی ساز دسرکوتن
دیگر از سازهای مهم موسیقی مازندرانی «لَلِوا» است.
للوا سازی بادی و از جنس نی است. این ساز در استان گیلان که در غرب استان مازندران واقع شده است «لَـلِه» (lale) نامیده می شود. در زبان فارسی به این ساز «نی چوپان» هم گفته شده است. نام للـه وا برگرفته از دو واژۀ مازندرانی «لَـله» و «وا» است که «لَـله» به معنی «نی» و وا به معنی «باد» است. این ساز با زندگی دامپروری و چوپانی در ارتباط است. قدیمی ترین نغمههای این ساز مربوط به چرای دامها و وصف آن هاست. در حال حاضر در موسیقی کتولی و برخی دیگر از انواع موسیقی مازندرانی می توان صدای زیبای للوا را شنید.
صدای للوا نوازی استاد «حسین طیبی» مقام کتولی