ایران پرس- اعلام وضع تعرفه گمرکی بر 50 میلیارد دلار از واردات چین از سوی آمریکا در هفته گذشته را می‌توان از دو زاویه مورد بررسی قرار داد.

ژاپن‌تایمز نوشت؛ اول اینکه این اقدام آمریکا عاملی دیگر در تشدید جنگ  تجاری میان بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی دنیا و دومین قدرت اقتصادی بود. و دوم اینکه این اقدام آغاز یک رقابت ژئوپولتیک میان چین و آمریکا است که بیشتر از یک رقابت اقتصادی صرف است.

در واقع، اگرچه دومین تحلیل از اقدام آمریکا دقیق‌تر است، اما بیشتر تحلیلگران قرائت اول را از این اقدام امریکا دارند. "دونالد ترامپ" رییس جمهور امریکا معمولا گرایش زیادی به استفاده از تحریم‌های تجاری دارد. از نظر وی، تحریم‌های تجاری ساده‌ترین راه و چاره برای مشکلات پیچیده هستند؛ چرا که وی می‌تواند با استفاده از آن برای خود اعتبار کسب کند و مهمتر اینکه استفاده از این راه حل بسیار ساده است.

ترامپ معتقد است، در صورت استفاده از این تحریم‌های تجاری از سوی امریکا ضد یک کشور، آن کشور به راحتی نمی‌تواند مقابله به مثل کند. ترامپ همچنین در یک پیام توئیتری نوشته است: "جنگ‌های تجاری خوب هستند، و پیروزی در آنها بسیار ساده است".

رییس جمهور آمریکا در ماه ژانویه تعرفه‌های گمرکی را بر واردات پنل‌های خورشیدی و ماشین های لباسشویی وضع کرد، و سپس درماه ژوئن، تحریم هایی را ضد واردات آلومینیوم و فولاد به امریکا در نظر گرفت. در هر دوی این تصمیم ها به نام کشوری خاص اشاره نشده بود؛ و هدف از آن کمک به تولیدکنندگان امریکایی در صنایعی که به دلیل شیوه های تجاری ناعادلانه محروم واقع شده اند، اعلام شده بود.

ترامپ معتقد است هیچ کشوری به اندازه چین از آمریکا منفعت اقتصادی نمی‌برد

از زمانی که آمریکا در تجارت با چین در سال 2017، با کسری تجاری 376 میلیارد دلاری روبه رو شد، (در این سال، واردات خدمات و کالا به آمریکا 505 میلیارد دلار و صادرات آن به چین 130 میلیارد دلار بود)، دولت آمریکا این وضعیت را ناعادلانه‌ترین تجارت خواند که نیازمند اصلاح و جبران است.

ترامپ در ماه مارس اعلام کرد، در تلافی اقدامات ناعادلانه تجاری چین و همچنین آنچه وی آن را دزدی مالکیت معنوی خواند، بر 50 میلیارد دلار از صادرات چین به آمریکا تعرفه گمرکی وضع خواهد کرد.

این اقدام امریکا باعث شد تا پکن نیز تعرفه‌هایی را بر 128 نوع از تولیدات آمریکایی وضع کند؛ و آمریکا نیز روز پس از آن فهرستی از بیش از 1300 کالای چینی منتشر کرد که مورد تحریم قرار گرفتند.

در این چرخه تلافی، چین نیز بار دیگر تعرفه‌های بیشتری بر برخی از بزرگ‌ترین و مهمترین صادرات آمریکا به آن کشور (اتومبیل، هواپیما و واردات سویا) قرار داد؛ و ترامپ نیزاعلام کرد، آماده است تا تحریم‌هایی به ارزش 100 میلیارد دلار برای چین در نظر بگیرد.

تا ماه مه، مسئولان هر دو کشور آزادانه درباره جنگ تجاری سخن می گفتند؛ اما همزمان، مذاکراتی نیز برای پایان دادن به مخاصمه میان خود آغاز کرده بودند. در این میان، مخاصمات دوجانبه بیشتر به نگرانی‌های ژئوپولتیک مربوط می شد.

به هرحال، ترامپ اعلام کرد، در صورتی که پکن فشار بر کره شمالی برای کشاندن این کشور به میز مذاکره بر سر برنامه هسته‌ای آن را تشدید کند، آماده است تا سخت‌گیری‌های خود را بر چین کمتر کند. اما به دلیل رد توافق‌ها از سوی ترامپ و تاکید وی بر اقدام یکجانبه درخصوص کره شمالی، تنش‌ها همچنان ادامه یافت.

آمریکا سرانجام، هفته گذشته و درپی ناتوانی در دست‌یابی به توافق اعلام کرد، تعرفه‌های گمرکی بر 50 میلیارد دلار از واردات چین به آن کشور را به اجرا خواهد گذاشت.

چین نیز در تلافی این تصمیم از وضع تعرفه‌هایی مشابه بر صادرات امریکا به آن کشور، و همچنین لغو تمامی تعهدات تجاری قبلی خود خبر داد.

"رابرت لایتیزر" Robert Lighthizer نماینده تجاری امریکا در این خصوص گفت که دفتر وی طی دو هفته محدودیت های جدید اعمال شده بر سرمایه گذاری های چین در امریکا را اعلام خواهد کرد؛ اقدامی که به نظر می‌رسد هدف از آن، تحریم مذاکرات و بازشدن بازار چین بود.

بررسی نزدیک و دقیق اهداف تعرفه‌های گمرکی وضع شده از سوی امریکا نشان می‌دهد که این تعرفه‌ها بیشتر بر صنایعی متمرکز شده‌اند که در برنامه 2025 چین (استراتژی اقتصادی ملی چین که با هدف تسلط صنایع با تکنولوژی بالا در آینده تدوین شده)، تاکید زیادی بر آنها شده است.

دولت ترامپ پکن را به دزدی مالکیت معنوی از آمریکا و تلاش برای گسترش این اقدام متهم کرده و مسئولان امریکایی نیز از تلاش این کشور برای ایجاد تغییرات ساختاری در  اقتصاد چین خبر داده‌اند.

ژاپن اما در این میان از تجربه‌ای مشابه در رویارویی اقتصادی با امریکا برخوردار است.

در بحبوحه تنش تجاری میان ژاپن و امریکا در دهه‌های 1980 و 1990، دو کشور با هدف برقراری توازن بهتر در روابط اقتصادی دوجانبه خود، مذاکراتی را درخصوص "ابتکار موانع ساختاری" (SII) برگزار کردند. این مذاکرات اما تاثیر محدودی داشت و در نهایت، مشکلات به روش دیگری مورد بررسی قرار گرفتند، از آن جمله کاهش روند پیشرفت اقتصادی ژاپن بود.

درخصوص چین اما به سختی می‌توان راه حلی برای تنش اقتصادی میان این کشور و امریکا یافت. کاهش روند اقتصاد چین فشار بر تصمیم گیرندگان اقتصادی این کشور را برای مقابله با امریکا به جای تسلیم شدن در برابر آن افزایش می دهد.

مهمتر اینکه، برنامه 2025 برای رشد چین و دست یابی به بلندپروازی‌های بین المللی این کشور از ارزش راهبردی زیادی برخوردار است.

این برنامه همچنین دستورکار توسعه اقتصاد ملی چین و تسلط این کشور در صنایع مهم مطرح در اقتصاد پساصنعتی همچون "رایانش ابری"، "هوش مصنوعی"، "علوم رباتیک" و امثال آن به شمار می رود.

برای چین، برتری در این صنایع گامی به سوی جلو در راستای از بین بردن برتری و رهبری امریکا در زمینه‌های اقتصادی کلیدی و حوزه‌های مختلف تکنولوژی به شمار رفته و راه را برای گسترش نفوذ و قدرت چین هموار می کند. اینها واقعیت‌هایی هستند که دلایل اختلافات تجاری و اقتصادی آمریکا و چین را رقم می‌زنند.

مترجم: زهره خزائي

بیشتر بخوانید:

لوموند: بررسی روند جنگ تجاری میان آمریکا و چین

گزارش: جنگ تجاری چین و آمریکا جنگ تجاری جدید چین و امریکا؛ پاسخ پکن به تعرفه 25 درصدی امریکا 

تشدید جنگ تجاری؛ هشدار چین به آمریکا

جنگ تجاری؛ مکزیک از آمریکا در سازمان تجارت جهانی شکایت می‌کند