ایران پرس: سرخپوست ها، ساکنان اصلی و مالکان تاریخی قاره آمریکا ازجمله ایالات متحده آمریکا بودند.

با مهاجرت سفید پوستان به قاره آمریکا تقریبا تمامی بخش های این قاره به اشغال مهاجران سفیدپوست در آمد و قبایل سرخپوست به اجبار کوچانده می شدند و مالکیت آنها نیز سلب می شد.

یکی از بخش های غم انگیز و تراژدی های انسانی در تاریخ آمریکا نسل کشی های سازمان یافته ای بود که همواره علیه قبایل سرخپوست انجام می شد و حتی مهاجمان به قراردادهایی که برای حفظ سرزمین های مالکان اصلی (سرخپوست ها) نوشته بودند پایبند نبودند.

مهاجمان اروپایی عامدانه ازطرح آمار انسان های بیگناهی که مالکین اصلی این قاره بودند و در نتیجه نسل کشی مهاجمان اروپایی نابود شدند، خودداری می کنند اما برخی تاریخنگاران شمار کشته شدگان را میلیون ها نفر می دانند.

قتل عام تاریخی ارتش آمریکا یا «زانوی زخمی» (Wounded Knee) در تاریخ 29 دسامبر 1890، در کنار رود زانوی زخمی، واقع در ایالت داکوتای جنوبی که حداقل 250 مرد، زن و کودک کشته شدند و بیش از 50 نفر زخمی شدند تنها یکی از جنایات سفیدپوستان مهاجم درآمریکا است و جالب اینکه حدود 20 نفر از سربازانی که در این قتل عام شرکت کرده بودند، نیز مدال افتخار دریافت کردند.

رفتار غیرانسانی با سرخپوست ها، تنها به گرفتن زمین آنها و بیرون کردن از محل زندگی آنها محدود نمی شد، بلکه حتی مهاجمان سفیدپوست به سراغ سرمایه های مالی اندک آنها نیزمی رفتند و آن را بی رحمانه به یغما می بردند.

هالیوود تا سال های سال از طرح داستان های واقعی درمورد زندگی سرخپوست ها و فجایعی که منجر به نسل کشی آنها شده خودداری می کرد و حتی در زمان حاضر نیز در فیلم های هالیوودی به شکل صادقانه به این موضوع پرداخته نمی شود. 

تصویر ثابت و کلیشه ای از زندگی سرخپوستان در سینمای هالیوود در سال های پس از جنگ جهانی دوم، سینمای وسترن طرفداران زیادی داشت و به علت مخاطبین زیاد سرمایه گذاری گسترده ای برای ساخت فیلم در این ژانر سینمایی انجام می شد.

قهرمانان سینمای وسترن، کابوهایی بودند که گاهی اوقات برای پول و یا دفاع از حیثیت خود مبارزه می کردند. یکی از ویژگی های اصلی فیلم های وسترن در این سال ها نشان دادن چهره ای منفی از سرخپوست ها بود.

در سینمای دهه 1950 و 1960 میلادی که ساختن اینگونه فیلم ها افزایش پیدا کرده بود سرخپوست ها همواره تهدیدی برای زندگی سفید پوستان مهاجر آمریکایی بودند.

فیلم سینمایی وسترن «جویندگان» (The Searchers) به کارگردانی «جان فورد» (John Ford) داستان زندگی «ایتان ادواردز» با بازی «جان وین» (John Wayne) بازیگر سرشناس آمریکایی است که خانواده اش قربانی خشونت سرخپوست ها شده اند و او برای انتقام به سراغ قبیله ای می رود که عامل اصلی این جنایت بوده اند.

«وحشی» (The Savage) که سال 1952 به کارگردانی «جرج مارشال» (George Marshall) ساخته شده نیز داستان تحریف شده ای از سرخپوست ها است که پسر کوچکی را پس از ربودن از خانواده جدا می کنند و او را با خود به قبیله می برند.

سینمای کلاسیک وسترن، در طرح داستان های خود همواره چهره ای منفی و خشن و غیرانسانی ازسرخپوست ها نشان می داد که سفیدپوستان مهاجر آمریکایی مورد خشونت آنها قرار می گیرند. در سال های اخیر، اما دربرخی فیلم های هالیوودی و سناریوی آن به نوعی تلاش شده تا بخشی از نسل کشی ها و جنایات علیه سرخپوست ها اما به شکل گزینشی به تصویر کشیده شود.

هرچند در ابتدای دهه 1990 میلادی دو فیلم رقصنده با گرگها (Dances with Wolves) به کارگردانی و بازی «کوین کاستنر» (Kevin Costner) و «آخرین بازمانده موهیکان ها» (The Last of Mohicans) به کارگردانی «مایکل مان» (Michael Mann) با بازی «دانیل دی لوئیس» (Daniel Day-Lewis) به پرده سینماها آمد که هرکدام در داستان خود به موضوع حملات بی رحمانه سفید پوست ها به تمدن های اصیل قاره آمریکا و نابودی صاحبان واقعی آن پرداختند.

این روند، البته درسال های گذشته ادامه پیدا نکرد و گویا نمایش داستان تبعیض و بیرحمی علیه سرخپوست ها در فیلم های هالیوود نیز به فراموشی سپرده شد.

نبردی همیشگی بومی های آمریکا برای مقابله با تبعیض ها ساکنان اصلی و واقعی قاره آمریکا، چه در قرون 19 و 20 و زمان حاضر برای حفظ سرمایه های اندک مالی و سرزمین های خود باید با فرزندان اشغالگران دیروز بجنگند.

سرخپوست های آمریکایی هنوز برای حفظ دارایی های خود امنیت ندارند. در سال های اخیر باقدرت گرفتن شرکت ها و کمپانی های نفتی در آمریکا بخشی از سرزمین هایی که در اختیار سرخپوستان بوده از تعرض این شرکت ها درامان نبوده اند.

خط لوله نفتی «کی استون ایکس ال» (Keystone pipeline) که از آمریکا عبور می کند و به کانادا می رسد برای انتقال نفت احداث شده است. پروژه ساخت خط لوله کی استون از سال ۲۰۰۸ آغاز شده و بخش کانادایی آن نیز تا حدودی ساخته شده است.

گسترش این خط لوله که 1400 کیلومتر آن از 6 ایالت آمریکا می گذرد همواره در این کشور با مخالفت سازمان‌های محیط زیستی و سازمان‌های حمایت از حق مالکان بر زمین مواجه شده است.

این خط لوله نفت اتفاقا از سرزمین هایی عبور می کند که مالک اصلی آن سرخپوست ها هستند و برخلاف توافقات اولیه بین ساکنان بومی و دولت های فدرال برای حفظ سرزمین آنها شرکت های نفتی بدون توجه به وضعیت و شرایط زندگی سرخپوست ها بدنبال بهره برداری سریعتر از آن هستند.

درحالیکه برای مدت کوتاهی ساخت این خط لوله متوقف شده بود، «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری پیشین آمریکا دستور ساخت آن را صادر کرد.

داستان فیلم «قاتلان ماه گل» یا در برخی ترجمه ها «قاتلان ماه کامل» (Killers of the Flower Moon) نیز شباهت هایی با شرایط امروز در این کشور و تلاش برخی مقامات دولتی وشرکت های آمریکایی برای به یغما بردن سرمایه های سرخپوستان دارد.

در زمین های قبیله اوسیج نیز از اواخر قرن 19 نفت پیدا می شود و ارزش طلای سیاه سفیدپوستان را به طمع می اندازد تا این سرزمین را نیز به هر طریقی که شده تصاحب کنند.

شیاطین اوکلاهما قاتلان سرخپوست های «اوسیج» فیلم قاتلان ماه گل (Killers of the Flower Moon) امسال 2023 به پرده سینماهای جهان آمد.

«مارتین اسکورسیزی» (Martin Scorsese) کارگردان سرشناس آمریکایی سازنده این فیلم است و داستان فیلمنامه نیز از کتابی با همین نام از «اریک راس» نویسنده آمریکایی است.

داستان فیلم پس از جنگ جهانی اول روی می دهد و محل آن در ایالت اوکلاهما در منطقه سرخپوست نشین اوسیج (Osage Nation) است. منطقه اوسیج، که قبایل سرخپوست نشین مالک اصلی آن بودند با نفوذ سفیدپوست ها از اواخر قرن 19 و اویل قرن بیستم صحنه تاخت و تاز مهاجران غیر بومی است تا به هر حیله و ترفندی زمین و سرمایه سرخپوست ها را از ان خود کنند.

داستان فیلم در این دوران اتفاق می افتد. «ارنست بورکهارت» با بازی «لئوناردو دیکاپریو» (Leonardo DiCaprio) که از جنگ جهانی اول بازگشته و شغلی ندارد به سراغ عموی پیرش «ویلیام هیل» با بازی «رابرت دونیرو» (Robert De Niro) می رود.

ویلیام هیل پیرمرد طماع و ثروتمندی است که از راه تصاحب زمین و ثروت سرخپوست ها در اوسیج پول کلانی بدست آورده است. هیل که علاقه دارد دیگران او را با نام «کینگ» یا پادشاه بشناسند، برادرزاده خود را تشویق می کند که برای ثروتمند شدن با یک زن سرخپوست ازدواج کند.

ارنست، که شغل رانندگی دارد با زن جوانی از قبیله اوسیج به نام «مالی» با بازی «لیلی گلدستون» (Lily Gladstone) آشنا می شود و سرانجام با هم ازدواج می کنند، اما این ازدواج پیامدهای فاجعه باری برای مالی دارد و تقریبا تمامی اعضای خانواده اش از جمله خواهرانش به شکا مرموزی کشته می شوند.

سران قبیله سرخپوست اوسیج جلسه می گذارند و حتی نماینده ای را به واشنگتن و کاخ سفید می فرستند تا دولت برای پیدا کردن قاتل یا قاتلین به آنها کمک کند. نماینده ای از پلیس فدرال آمریکا «اف بی آی» به اوسیج می آید اما او نیز کشته می شود.

سرانجام تحقیقات پلیس گسترده تر می شود و ارنست و عمویش «ویلیام هیل» به اتهام دست داشتن در قتل ها بازداشت می شوند. جلسات اول بازجویی بی نتیجه است و ارنست و عمویش اتهامات را نمی پذیرند. ارنست، اما متوجه می شود که دختر کوچکش را به علت بیماری از دست داده و بشدت منقلب می شود.

با وجود مخالفت های ویلیام هیل، سرانجام ارنست به دست داشتن در قتل هایی که عمویش طراحی و او اجرا کرده اعتراف می کند و مشخص می شود تمامی قتل های منطقه اوسیج از طرف افراد تبهکار و جنایتکاری بوده که با نقشه هیل و برنامه ریزی ارنست اجرا شده است و این دو درواقع عاملان اصلی قتل و کشتار سرخپوست ها بوده اند.

انکار حقیقت با روایتی گزینش شده از یک فاجعه انسانی داستان حدود 200 دقیقه ای فیلم قاتلان ماه گل، به نوعی گزینش شده از یک فاجعه تاریخی در قرن بیستم عبور می کند و تبدیل به روایتی می شود که از طرح حقیقتی تلخ و واقعی (کشتار بی رحمانه سرخپوستان قبیله اوسیج) به فیلمی پلیسی و جنایی تبدیل می شود که کارگردان و سازندگان آن به هیچ وجه قصد ندارند این فاجعه را روایت کنند.

داستان به گونه ای نوشته شده که فردی طماع با اجیرکردن چند نفر دیگر به سراغ سرخپوست ها می روند و سرانجام نیز این نیروهای پلیس هستند که راز این معما را کشف و مظنونین را بازداشت می کنند.

برخلاف آثار محدودی که سال های قبل در هالیوود ساخته شده و در این فیلم ها بخشی از رفتار غیرانسانی مهاجران اروپایی به تصویر کشیده می شود.

در قاتلان ماه گل اما تمامی زمان فیلم به داستان جنایی خلاصه می شود که جذابیت و سرگرمی فیلم های پلیسی را نیز ندارد. اگر در آثار قبلی هالیوود، مانند «آخرین بازمانده موهیکان ها» و «رقصنده با گرگ ها» بخشی از جنایت و نسل کشی استعمارگران اروپایی به نمایش درآمد اما داستان قاتلان ماه گل، فاقد چنین ویژگی هایی است و تنها روایتی از قتل هایی در آن مطرح می شود که سازماندهی شده نیستند و افراد جنایتکار نیز در آن نقش داشته اند.

نویسنده: احسان شاه ابراهیم

117