15 می برای فلسطینیها روز نکبت و برای صهیونیستها روز تأسیس این رژیم جعلی است. این روز نماد کوچ اجباری فلسطینیها توسط صهیونیستها است.
نکبت کلمه عربی و به معنای مصیبت است. فلسطینیها بطور عادی کلمه نکبت را برای توصیف حوادث فاجعهباری که در پی اشغال سرزمینهای اشغالی به همراه داشته، بکار میبرند.
در 15 ماه می سال 1948 حادثهای در تاریخ فلسطین روی داد که روز نکبت نام گرفت. از نظر فلسطینیها این روز یادآور روزهای تلخ یعنی اشغال سرزمینشان و مصادره اراضی و اولین موج آوارگی و اخراج بیش از 800 هزار فلسطینی از خانه و کاشانهشان است.
75 سال پس از روز نکبت، رژیم صهیونیستی شاهد بدترین شرایط داخلی است به نحوی که کابینه بنیامین نتانیاهو به شدت متزلزل است و قطب بندی های داخلی نیز در سطحی است که خطر بروز جنگ داخلی وجود دارد.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان در این زمینه با بیان اینکه، محور مقاومت از مشکلات سالهای گذشته، پیروزمندانه و با اقتدار و انسجام خارج شده است، خاطرنشان کرد: رژیم صهیونیستی با بحرانهای داخلی عمیقی روبروست که در تاریخ ۷۵ ساله این رژیم سابقه نداشته است.
ایهود باراک نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی نیز در مقاله ای با اذعان به ترس خود از نابودی اسرائیل قبل از هشتادمین سالگرد تأسیس آن گفت: یهودیان تاکنون بیش از 80 سال حکومت نکردهاند. حکومت فعلی اسرائیل نیز در آستانه ورود به دهه هشتم عمر خود است و این نگرانی وجود دارد که نفرین دهه هشتم گریبان حکومت فعلی اسرائیل را بگیرد.
شنبه های اعتراض در سرزمین اشغالی و عقب نشینی موقت نتانیاهو
بحران داخلی و قطب بندی های جدید در اسرائیل با روی کار آمدن افراطی ترین کابینه تاریخ این رژیم به نخست وزیری بنیامین نتانیاهو به اوج رسیده است.
در پی اصرار نتانیاهو به طرح جنجالی اصلاحات قضایی، صدها هزار نفر به طور مکرر هر شنبه به خیابان ها آمده و و بزرگترین تظاهرات تاریخ این رژیم را برگزار کردند.
هدف کلی از اصلاحات قضایی مد نظر نتانیاهو و احزاب ائتلافی کابینه، کاهش اختیارات دادگاه عالی به نفع کنست و کابینه است زیرا به طور سنتی، دادگاه عالی تحت نفوذ چپ گرایان بوده است.
به زعم راست گرایان، دادگاه عالی در قالب احکام و مصوبات خود و لغو مصوبات کنست و کابینه در حقیقت برخلاف اهداف و آرزوهای راست گرایان حرکت کرده است.
پس باید با کاهش اختیارات دادگاه عالی، این سازمان را در لغو مصوبات کنست ناتوان ساخت و همچنین آن را از پیگیری پرونده های سران سیاسی عاجز نمود.
مخالفان داخلی به رهبری اپوزیسیون حاضر در کنست و اشخاصی چون «یائیر لاپید» و «بنی گانتس» در قالب تظاهرات های هفتگی به تدریج مخالفت ها را گسترش داده و طبق آمارها چند صد هزار نفر در تل آویو و حیفا و دیگر شهرها به خیابانها می ریزند.
نکته جالب این است که بخشی از حامیان حزب لیکود و راستگراها نیز در این اعتراضات شرکت میکنند چرا که آنان نیز به کاهش اختیارات دادگاه عالی و افزایش نفوذ اعضای مذهبی معترض هستند.
کشیده شدن این اعتراضات به سازمان های امنیتی و نظامی و عدم حضور نیروهای نظامی و احتیاط در محل خدمت خود و همچنین اعتراض نیروهای امنیتی همانند موساد از ویژگی های منحصر به فرد این اعتراضات محسوب می شود.
عدم حضور خلبانان در پایگاه های خود و نامه اعتراضی ۵ مدیر سابق موساد در این چارچوب قابل توجه است. حتی اعضای موساد با هماهنگی های لازم و بدون افشای موقعیت خود، در این اعتراضات مشارکت دارند.
تظاهرات مکرر مردم و هشدارهای جدی مقامات صهیونیستی درباره خطر جنگ داخلی و فروپاشی رژیم سبب شد نتانیاهو از این طرح عقب نشینی کرد، اما به طور موقت این عقب نشینی را انجام داد.
به قدرت رسیدن افراطیهای مذهبی
یکی دیگر از رخدادهای مهم در درون اراضی اشغالی، به قدرت رسیدن افراطیهای مذهبی است. طیف مذهبی و اشخاص و احزاب متمایل به یهودیت، عمدتاً در اوایل تشکیل رژیم صهیونیستی از سیاست و مسائل حکومتی، کناره می گرفتند اما در دهه های بعدی آنها به تدریج وارد عرصه حکومتی شده تا جایی که در انتخابات اخیر با کسب ۳۲ کرسی، در تشکیل کابینه نقش مهمی ایفا کردند.
چنین وضعیتی آنان را به سمت خواسته های جدید و غیر قابل قبول برای مخالفین، متمایل نموده است. «ایتمار بن گویر» به عنوان یکی از شخصیت های افراطی با در اختیار گرفتن وزارت امنیت داخلی به دنبال سیطره بر مسائل داخلی رژیم، فلسطینی های ۱۹۴۸ و همراهی با شهرکنشینان در اتفاقات مسجد الاقصی و مدیریت پلیس است.
سیاستها، مطالبات و اقدامات اشخاص و احزاب مذهبی تاکنون موجب چالش های متعددی در عرصه های داخلی، فلسطینی و منطقهای و فرامنطقهای بوده است. به همین دلیل یکی از علل و ریشه های اعتراضات داخل فلسطین اشغالی به این طیف از افراطیون برمی گردد.
افزایش قدرت گروههای مقاومت
در حالی که رژیم صهیونیستی در درون با بحران بیسابقهای مواجه است، افزایش قدرت گروههای مقاومت نیز به چالش مهم دیگری برای این رژیم اشغالگر تبدیل شد.
ظهور گروههای جدید مقاومت در شهرهای فلسطین در یک سال اخیر به کابوسی برای رژیم اشغالگر صهیونیستی تبدیل شد.
پس از گروه «کتیبة طوباس» وابسته به سرایا القدس شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی که در کرانه باختری اعلام موجودیت کرد، گروه فلسطینی جدید موسوم به «عرین الاسود» (بیشه شیرها) نیز با صدور بیانیهای موجودیت خود را در کرانه باختری اعلام کرد.
«عرین الاسود» اعلام کرده که مسیر مقاومت را ادامه خواهد داد و تفنگش را که تنها به سمت اشغالگران و شهرکنشینان و مزدورانی که به آنها کمک میکنند، نشانه میگیرد، بر زمین نخواهد گذاشت.
عرین الاسود، گروهی مسلح است که دهها نیروی مقاومت جدا شده از تشکیلات خودگردان در آن فعالیت دارند و شهرک قدیمی نابلس را به عنوان مقر خود انتخاب کردهاند و نظامیان و شهرکنشینان صهیونیست را در هر مکان و وضعیتی هدف قرار میدهد.
سومین گروه مقاومت فلسطینی که در یک سال گذشته تشکیل شد، گروه مقاومتی موسوم به «کتیبه مخیم عقبه جبر» (گردان اردوگاه عقبه جبر)، وابسته به گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش حماس فلسطین بود که در شهر اریحا اعلام موجودیت کرد.
تاسیس این گردان در اریحا از این جهت اهمیت دارد که اریحا در گذشته به شهری آرام در کرانه باختری برای اشغالگران معروف بود. علاوه بر این، تشکیل گردان در اریحا به منزله خشم این شهر آرام علیه صهیونیستها است چرا که این شهر تحت محاصره نظامیان رژیم صهیونیستی قرار داشت که این گروه مقاومت تشکیل شد.
تکثیر گروههای مقاومت در مناطق مختلف فلسطین در یک سال گذشته نشان داد که اکنون تنها باریکه غزه به مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی معتقد نیست بلکه کرانه باختری هم به این جمع بندی رسید که مقاومت تنها راه مقابله با این رژیم است.
در واقع، تشکیل این سه گروه مقاومت بیانگر مسلح شدن کرانه باختری در کرانه باریکه غزه است. پیام مهم دیگر تکثیر گروههای مقاومت فلسطینی این بود که برونداد خشونت گسترده رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها نه تنها رعب و وحشت نبود بلکه عزم آنها را برای دفاع و ضربه زدن متقابل به رژیم جدیتر کرده و نوعی چالش و به مبارزه طلبیدن رژیم اشغالگر است و این هشداری برای صهیونیستها در ادامه خشونت علیه فلسطینیها است.
سیدرضی عمادی